دولت السالوادور به عنوان یک اقدام امنیتی احتیاطی، تقریباً ۶۲۷۴ بیتکوین (حدود ۶۷۸ میلیون دلار در زمان انتشار) را از یک آدرس به ۱۴ آدرس جدید که هر کدام حداکثر ۵۰۰ بیتکوین داشتند، توزیع کرد.
چه بر سر ایتیاف بیتکوین آمد؟
گریسکیل اینوستمنت Grayscale Investment، یک شرکت سرمایهگذاری پیشرو در بازار رمزارز، به تازگی در درگیری حقوقی خود با کمیسیون اوراق بهادار و تبادلات (SEC) در مورد ETF گریسکیل پیشنهادی خود پیروز شد. دادگاه تجدید نظر فدرال به نفع گریسکیل حکم داد و SEC را مجبور کرد که رد قبلی خود از پیشنهاد گریسکیل برای تبدیل بیتکوینتراست خود، که GBTC نامیده میشود، به ETF را بازنگری کند. این حکم که موج هایی را در صنعت رمزارز بهوجود آورده است، منجر به افزایش فوری قیمت بیتکوین شده و امیدواری برای تأیید ETF های بیتکوین در آمریکا را بیشتر کرده است.
دعوای حقوقی زمانی آغاز شد که SEC جلوی تلاش گریسکیل را برای تبدیل بیتکوینتراست خود (Bitcoin Trust) به ETF گریسکیل ایستاد. گریسکیل با شکایت از SEC در ژوئن 2022 پاسخ محکمی داد. سه قاضی دادگاه تجدید نظر DC Circuit Court of Appeals با گریسکایل همرای شد و حکم داد که SEC باید رد پروپوزال گریسکیل را بازبینى کند.
تصميم دادگاه يک قدم عظيم به جلو براى سرمايه گذاران آمريكائى و اكوسيستم بيتكوين است. این حكم همچنين افقهای ديگری را براى كسب تأييد محصولات مشابه افزايش مىدهد. پس از تصميم دادگاه، قيمت بيتكوين بيش از 5٪ افزايش يافت و به $27،000 رسید. این افزایش قیمت ثابت کرد که بازار منتظر است و تأثیر قابل توجه چنین تصميمى را نشان مىدهد.
با این حال، علیرغم این پیروزى برای گریسکیل، بازار ارزهای دیجیتال هنوز جشن نگرفته. در حالى كه بعضى این پيرروزى را به عنوان “قدم بزرگ بعدي” در حوزه پول ديجيتال مطرح كردهاند ، پاسخ سرد بازار و تنها 7٪ افزايش قيمت بيتكوين پس از حكم، يك داستان متفاوت را به تصویر مىکشد.
SEC به مدت طولانی در مورد تأیید ETF های بیتکوین مردد بوده است و نگرانیهایی در مورد دستکاری بازار را مطرح کرده است. با این حال، تصمیم دادگاه ممکن است SEC را مجبور کند تا نگرش خود را بازنگری کند و در نتیجه درهای ETF بیتکوین را به روی آمریکاییها باز کند.
ریسک دیپگ شدن استیبلکوینها را رصد کنید
«رادار ریسک» در IntoTheBlock به استیبل کوین ها گسترش مییابد
سنگ بنای اکوسیستم مالی غیرمتمرکز (دیفای DeFi)، یا همان استیبلکوینها، ابزاری حیاتی برای کمک به کاربران برای مدیریت ریسک و بازده در استراتژی های خود هستند. با این حال، ریسکهای اقتصادی مانند دیپگ شدنها و انحلالها و ورشکستگیها میتوانند در صورت عدم نظارت دقیق، باعث شکستهای اساسی در استراتژی کاربران دیفای شوند.
داشبورد رادار ریسکِ IntoTheBlock (ITB) که به تازگی برای استیبلکوینِ GHO منتشر شده است، اولین گام IntoTheBlock در ارائه نظارت پیشرفته برای ریسکهای اقتصادی مربوط به استیبلکوینها است. شاخصهای ریسک در داشبورد از معیارهای مورد استفاده در استراتژیهای کمی IntoTheBlock که سرمایه بسیاری از بزرگترین مؤسسات و خزانهها در اکوسیستم DeFi را مدیریت میکنند، مشتق شدهاند.
بررسی اجمالی شاخص خطر GHO
Aave یکی از شناختهشدهترین پروتکلها در DeFi و بزرگترین پلتفرم وامدهی بازار کریپتو با بیش از 7 میلیارد دلار TVL در 8 بلاکچین مختلف است. طراحی Aave برای تسهیل روشی بدون مجوز برای کاربران برای قرض دادن و قرض گرفتن داراییها از طریق وامهای بیش از حد وثیقه است. این پروتکل به عنوان یکی از آزمایششدهترین پروتکلها در بازار کریپتو، تصمیم گرفت یک استیبلکوین با موقعیت بدهی وثیقهشده (CDP) به نام GHO را به عنوان محصولی جدید برای کاربران راهاندازی کند.
مدیریت استیبلکوینها میتواند بسیار دشوار باشد، زیرا فضای کریپتو در گذشته با رویدادهای عمدهای از دیپگ و سقوط UST Terra مواجه شده است. این رویدادها چیزی علاوه بر خطرات اقتصادی روزانهای هستند که کاربر میتواند با آن مواجه شود، مانند انحلال وامها در بازارهای وامدهی یا هزینههای لغزش بالا هنگام تلاش برای برداشت داراییها از استخر نقدینگی در یک صرافی غیرمتمرکز (DEX).
20 معیار جدید منتشر شده در رادار ریسک GHO با هدف ارائه روشی شفاف برای کاربران برای هدایت ریسکهایی که میتواند با استیبلکوینها مرتبط باشد و به کاربران در تصمیمگیری آگاهانه در مورد استراتژیهای خود کمک کند. در ادامه آمده. تعدادی از شاخصهای موجود در رادار ریسک GHO و نحوه استفاده از آنها برای حرکت در بازار را برجسته خواهیم کرد.
عملکرد GHO Peg
یک شاخص کلیدی برای نظارت بر استیبلکوینها، توانایی آن در حفظ همارزشیِ خود با ارز فیات خود است. این شاخص، عملکرد GHO Peg را در برابر سایر استیبلکوینها در یک استخر نقدینگی ردیابی میکند.

در بالا می بینیم که GHO برای حفظ پیوند با سایر استیبلکوینها مانند crvUSD، FRAX و USDC در تلاش است. این اغلب برای یک استیبلکوین تازهراهاندازیشده صدقمیکند، زیرا عرضه کل خود را گسترش میدهد و نقدینگی شروع به عمیقتر شدن در استخرهای نقدینگی میکند.
کاربران IntoTheBlock DeFi Risk Radar قادر خواهند بود رویدادهای بالقوه de-pegging را بلادرنگ نظارت کنند، دادهها را برای تجزیه و تحلیل نمونههای قبلی دانلود کنند و به زودی میتوانند هشدارهایی را دریافت کنند تا در صورت وقوع آنها مطلع شوند.
توزیع وثیقه پشت وام
برای نظارت بر خطرات اقتصادی برای GHO از دیدگاه جهانی، کاربران میتوانند از معیار توزیع وثیقه پشت قرض استفاده کنند. نمودار انواع و مقادیر وثیقه مورد استفاده در طول زمان برای ضرب کردن GHO را نشان میدهد.
همانطور که در نمودار مشاهده می

شود، بیشترین استفاده از وثیقه برای ضرب GHO wstETH است که دومین دارایی WETH است. این بدان معنی است که اگر کاهش شدید قیمت ETH وجود داشته باشد، کاربران مایلند از آن آگاه شوند زیرا میتواند منجر به کاهش قابل توجهی در عرضه GHO شود. همانطور که استخراجکنندگان GHO بدهیها را بازپرداخت میکنند یا منحل میشوند، عرضه استیبلکوین میتواند در استخرهای نقدینگی کاهش یابد که خود میتواند باعث لغزش (فاصله قیمتی) زیادی برای کاربرانی شود که مایل به خروج هستند.
تاریخچه اعتباری نهنگ ها
رفتار نهنگها در یک بازار میتواند تأثیر قابل توجهی بر سایر کاربران و سلامت کلی پروتکل داشته باشد. اگر نهنگهایی در بازار وجود داشته باشند که رفتار پرخطر دارند، این اطلاعات میتواند به سایر کاربران کمک کند تا پروفایلهای ریسک خود را در بازار مدلسازی کنند.
شاخص تاریخچه اعتباری نهنگها به کاربران کمک میکند تا نهنگهای GHO را شناسایی کنند و بر اساس تاریخچه وام، بازپرداخت و انحلال آنها در گذشته رفتارهای معاملاتی خود را تعریف کنند. کاربران میتوانند آدرس نهنگ را با کلیک کردن روی پیوندی که آنها را به صفحه etherscan مربوط به آن آدرس میبرد، کاوش کنند.

از اطلاعات لحظهای نهنگهای GHO در عکس بالا میتوانیم ببینیم که سهم وام به خوبی توزیع شده است و آدرسهای شناختهشده بیش از 10٪ از کل عرضه GHO را به خود اختصاص دادهاند. علاوه بر این، میبینیم که در گذشته هیچ گونه انحلال در این آدرسها اتفاق نیفتاده است، اما بازپرداختی صورت گرفته است. این میتواند نشان دهد که نهنگ های فعلی در بازار به طور فعال ریسکهای خود را مدیریت می کنند.
رادار ریسک GHO را کشف کنید
راه اندازی رادار خطر GHO توسط IntoTheBlock نشان دهنده پیشرفت قابل توجهی در نظارت و مدیریت ریسک های اقتصادی مرتبط با استیبل کوین ها است. با گنجاندن 20 شاخص جامع، کاربران اکنون میتوانند با استراتژی آگاهانهتر و مطمئنتر در فضای DeFi حرکت کنند.
چرا قیمت بیتکوین افت کرد؟
بیتکوین، غالبترین ارز دیجیتال جهان، شاهد کاهش قیمت خود به زیر مرز 30000 دلاری بوده و بحث داغی را در میان فعالان بازار به راه انداخته است. دلایل متعددی پشت اینکه چرا قیمت بیتکوین افت کرد در وبسایت Cryptomentor آمده که درک همه آنها ضروری است.
اولین دلیل کلیدی، عدم تمایل کلی به ریسکپذیری در بازار فعلی ارزهای دیجیتال است. در چند وقت اخیر، بخش کریپتو با کاهش شدید ورود سرمایهگذاران جدید مواجه شده است. این کاهش را می توان به احساس احتیاط در میان فعالان بالقوه بازار نسبت داد، زیرا آنها منتظر شفافیت در مورد موضع نظارتی نسبت به دارایی های دیجیتال، به ویژه در ایالات متحده هستند.
عدم اطمینان سرمایهگذاران در مورد آینده صندوق های قابل معامله بیتکوین (ETF) نیز نقش مهمی ایفا میکند. با وجود درخواستهای متعددی که در کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده (SEC) ثبت شده است، هنوز مشخص نیست که آیا هیچ یک از آنها تأیید میشوند یا خیر. این ابهام باعث کاهش جریان سرمایهگذاری نهادی به بیتکوین شده و قیمت این دارایی دیجیتال را بیشتر کاهش داده است.
علاوه بر این، به نظر میرسد سرخوشیای که بازار کریپتو در ماه ژوئن تجربه کرد، با واقعیتِ کاهش جریانهای ورودی مواجه است. این امر با کاهش بخشهای مالی غیرمتمرکز (DeFi) و توکنهای غیرقابل تعویض (NFT) همراه بوده است که قبلاً سرمایهگذاری و توجه زیادی را به خود جلب کرده بود. هیچ یک از این حوزهها روند رشد قابل توجهی را از نظر ارزش کل قفل شده (TVL) یا جریانهای ورودی نشان نمیدهند، که بیانکننده تغییر بالقوه در احساسات بازار است.
از جنبه مثبت، حجم معاملات نقدی بیتکوین برای اولین بار در سه ماه گذشته افزایش یافته است. با این حال، این رقم در حوالی پایینترین حد تاریخی خود باقی مانده و نشان میدهد که فعالان بازار قبل از تخصیص وجوه بیشتر به این بخش، رویکردِ «ببینیم چه میشود» را اتخاذ کردهاند.
بخاری برقی هیتبیت جهت استخراج بیتکوین
Heatbit اولین بخاری شخصی در جهان است که بیتکوین استخراج میکند. هر کسی را قادر میسازد تا از انقلاب غیرمتمرکز پول پشتیبانی کند و در عین حال برای گرم کردن، بیتکوین پاداش دریافت کند. این دستگاه شبیه یک بخاری فضایی پیشرفته به نظر میرسد اما از مدارهای مجتمع برای پردازش تراکنشهای بیتکوین استفاده میکند.
Heatbit یک راه حل سبز و کارآمد برای استخراج ارزهای دیجیتال ارائه میدهد، زیرا گرمای منتشر شده برای جایگزینی سایر وسایل گرمایشی در خانه ها بازیافت میشود. Heatbit به گونه ای طراحی شده است که به انرژی مشابه یک بخاری معمولی در 1400 وات نیاز دارد و برای گرم کردن فضاهای تا 170 فوت مربع مناسب است.
هیتبیت چگونه کار میکند
Heatbit دستگاهی است که بخاری، تصفیه کننده هوا و استخراج بیتکوین را با هم ترکیب میکند. پردازندههای قدرتمند در هسته Heatbit تریلیونها محاسبات پیچیده در ثانیه انجام میدهند و بیتکوین برای شما به ارمغان میآورند. مشابه نحوه تولید گرما در رایانه شما در حین انجام کارهای شدید، استخراج نیز گرما ایجاد میکند که برای گرم کردن فضای داخلی شما استفاده میشود. در تمام این مدت، فیلترهای پیشرفته هپا و کربن، گرد و غبار، دود، خز حیوانات خانگی و مواد حساسیتزا را برای ایجاد هوای تمیز و تازه از بین میبرند.
در ظرفیت کامل ماینینگ، Heatbit Mini از 300 وات استفاده میکند. انرژی مصرف شده برای استخراج به گرما تبدیل میشود تا شما را در روزهای خنک راحت نگه دارد (حدود 1023 BTU/h). برای گرمای بیشتر در روزهای سردتر، Heatbit افزایش حرارت را تا 1300 وات (حدود 4433 BTU/h) ارائه میکند. در طول تابستان، زمانی که از Heatbit Mini صرفاً برای تصفیه هوا استفاده میشود، کمتر از 50 وات مصرف میکند.
درآمد Heatbit چند بیتکوین است؟
طبق اطلاعات وبسایت هیتبیت، Heatbit Mini میتواند تا 100% قبض برق شما را پوشش دهد و قطعاً درآمد بیشتری نسبت به بخاری معمولی شما به همراه خواهد داشت. با این حال، مقدار دقیق بیتکوینی که میتوانید با Heatbit کسب کنید به عوامل مختلفی مانند قیمت بیتکوین، تعرفه برق و اینکه چند ماه در سال از بخاری خود استفاده میکنید بستگی دارد.
قیمت آن چند است؟
در وبسایت هیتبیت، قیمت Heatbit Mini از 299 دلار شروع میشود. آنها همچنین بستههایی را برای فضاهای بزرگتر مانند یک آپارتمان یک خوابه یا دو خوابه ارائه میدهند که شامل چندین Heatbit Minis میشود. هیتبیت سه بسته را در وب سایت خود ارائه می دهد: The Studio، The One Bedroom و The Two Bedroom. بسته استودیو شامل یک Heatbit Mini است و برای یک آپارتمان استودیویی یا یک دفتر تا 400 فوت مربع ایده آل است. پکیج یک خوابه شامل دو مینی هیتبیت و بسته دو خوابه شامل سه مینی هیتبیت می باشد.
ویژگیهای ایمنی Heatbit چیست؟
Heatbit بر اساس استانداردهای ایمنی ایالات متحده و کانادا تأیید شده است. آزمایشهای سختی از جمله پوشاندن دستگاه با پتو با قدرت کامل، از کار افتادن فن و بسیاری موارد دیگر برای اطمینان از ایمن بودن استفاده از آن در محیطهای مسکونی انجام شده است. در یک آزمایش حتی توپهای فلزی را روی یک Heatbit انداخت، مشابه آنچه که بسیاری در رونمایی از سایبرتراک تسلا دیدند.
مد و فشن در متاورس
فوریه و مارس پر از هفتههای مد جهانی هستند. اما امسال، با هفته مد و فشن در متاورس (Metaverse Fashion Week – MVFW) به اوج خود رسید. به گزارش ارزاخبار، پروژه بلاکچینی و متاورسی OVER، در حال سازماندهی یک هفته مد متاورسی بیسابقه بود و در ماه فوریه با شرکای بسیار ویژهای قراردادهایی امضا کرد تا گردهمایی مد مبتنی بر واقعیت افزوده خود را در میلان (28 تا 31 مارس 2023) به یک موفقیت بزرگ تبدیل کند.
حتماً OVER را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید تا مطمئن شوید در جریان آخرین اطلاعات در مورد اینکه چگونه ترکیب فناوری VR و AR مد و فشن در متاورس را به سطح بعدی میبرد قرار گیرید. در ارزاخبار نیز آخرین تحولات در این خصوص را به اطلاع شما عزیزان و علاقهمندان میرسد.
برند مد و فشن H&M در متاورس زیبا
اِچاَنداِم همیشه در مورد روحیه کارآفرینی و آزمایش ایدههای جدید برای ایجاد ارزش واقعی برای مشتریان و محرک تغییرات بوده است. فناوری پیشرفته Journee به H&M اجازه میدهد فرصت های جدید در دنیای مد و راههای جدید برای نوآوری را کشف کند.
H&M Beyond، مرکز نوآوری شرکت مد سوئدی H&M است. آنها همراه با استارتآپها و نوآوران، پروژه های آیندهمحور را هدایت میکنند. به عنوان بخشی از هدف H&M در جستجوی مداومِ راههایی برای نوآوری و کشف فرصتهای جدید، این برند با کارشناسان دیجیتال Journee و Dept همکاری کرده است تا اولین تجربه نمایشگاه مجازی خود را ایجاد کند.
نمایشگاه مد و فشن متاورسی مکانی است برای شرکت های مد برای ایجاد و حفظ روابط مهم با افراد مشهور، سلبریتیها، اینفلوئنسرها، استایلیستها و نمایندگان رسانهها. همچنین یک ویترین مغازه، راهرو، اتاق ملاقات، فضای رویداد و مرکز تجاری است. در حقیقت، خانهٔ مجازیِ یک برند است.
جویتوپیا متاورس BMW
جویتوپیا را با بلاکتوپیا اشتباه نگیرید. فقط یک تشابه اسمی است و در ابعاد مختلف، متفاوت از یکدیگرند. کلمه Joytopia از ترکیب دو کلمهٔ Joy به معنای لذت و Eutopia به معنای آرمانشهر به دست آمده. در ادامه خواهیم دید که شرکت بیامدبلیو چرا متاورس خود را چنین جسورانه نامگذاری کرده است.
به گزارش وبسایت خبری ارزاخبار، گروه BMW پس از یک حضور موفق در IAA 2021، بار دیگر به همراه جِرنی (Journee)، دنیای متاورسی زیبای خود یعنی Joytopia را در نمایشگاه CES لاس وگاس افتتاح کردند.
آینده منتظر نمیماند. حتی برای صنعت خودرو. Joytopia یک دنیای برند کاملا دیجیتال است که امکان تعامل و ارتباط تنگاتنگ با مخاطب را فراهم میکند و با وضوح فولاچدی بر روی انواع دستگاهها از هر نوع (رایانه شخصی، تبلت یا گوشی هوشمند)، رایگان و بدون ثبتنام قابل دسترسی است.
دنیایی را تصور کنید که دیگر محدودیت فیزیکی ندارد. برنها و شرکتها میتوانند با ایجاد فضایی الهام بخش برای رویدادهای مهم و در یک همکاری با برند BMW در متاورس، جویتوپیا را به سطح بعدی برسانید و یک تجربه چندحِسی برای کاربران و مشتریان خود بوجود آورند.
شرکتها و برندها در جویتوپیا میتوانند به کاربران خود در سراسر جهان این فرصت را بدهند تا ایدهها، مفاهیم و دیدگاههای گروه BMW در خصوص تجربه رانندگی را بازآفرینی کنند. به طور مثال اگر کاربرانشان حتی نمیتوانند به لاس وگاس سفر کنند، مستقیماً در مرورگر گوشی موبایل، تبلت یا رایانه شخصی خود و در محیط مجازی متاورس این کار را انجام میدهند!
Journee راه حل های پیشرفته و شیکی ارائه می دهد که افراد را در فضای مجازی به روشی انقلابی به هم متصل میکند. متاورس جرنی از طریق همکاری با برندها و کسبوکارها، متاورسهای ماندگار و مطمئن آینده را در محیط وب۳ امکان پذیر میکند.

ابعاد واقعی بامو

خودروی متاورسی بِاِموِ که آن را Dimensions of Real (به معنای ابعاد واقعی) نامگذاری کرده است در نمایشگاه CES 2022 رونمایی شد. این خودروی مجازی کاربران را فراتر از حرکت فیزیکی از نقطه ۱ به ۲، به سفری چند بعدی و چندحسی در فرادنیا میبرد.
ابعاد واقعی بیاِمدَبِلیو که با همکاری جرنی و دیزاینوُرکس توسعه یافته است، به جای یک ماشین واقعی، مفهوم یک وسیله نقلیه مجازی را بازتعریف و کاربران را به سفری چندحسی دعوت میکند. کاربران به صورت دیجیتال در زمان و مکان سفر میکنند تا با پیوند تجربیات گذشته با چیزهای جدید و غیرمنتظره، تعریفی جدید از وسیله نقلیه ارائه دهند.
در دنیای دیجیتال BMW، یک تجربه سفارشی را از طریق سه دنیای تعاملیِ چندبعدی میسر می کند: آرامش در بُعد اول، اعتماد به نفس در بعد دوم و شادی در بعد سوم. عبارات سورئال و هنرمندانه ای که وسیله نقلیه را به قلمروهای جدید و متمایز میکشاند. این چشم انداز مفهومی جسورانه، ارتباط طبیعی بین راننده و وسیله نقلیه را به سطح بعدی میبرد. این نشان میدهد که چگونه در آینده نزدیک، ارتباط و تعامل مشتری با خودرو کاملاً شهودی خواهد بود.
حضور برندها در جویتوپیا
H&M

اِچاَنداِم همیشه در مورد روحیه کارآفرینی و آزمایش ایدههای جدید برای ایجاد ارزش واقعی برای مشتریان و محرک تغییرات بوده است. فناوری پیشرفته Journee به H&M اجازه میدهد فرصت های جدید در دنیای مد و راههای جدید برای نوآوری را کشف کند.
H&M Beyond، مرکز نوآوری شرکت مد سوئدی H&M است. آنها همراه با استارتآپها و نوآوران، پروژه های آیندهمحور را هدایت میکنند. به عنوان بخشی از هدف H&M در جستجوی مداومِ راههایی برای نوآوری و کشف فرصتهای جدید، این برند با کارشناسان دیجیتال Journee و Dept همکاری کرده است تا اولین تجربه نمایشگاه مجازی خود را ایجاد کند.
نمایشگاه مکانی است برای شرکت های مد برای ایجاد و حفظ روابط مهم با افراد مشهور، سلبریتیها، اینفلوئنسرها، استایلیستها و نمایندگان رسانهها. همچنین یک ویترین مغازه، راهرو، اتاق ملاقات، فضای رویداد و مرکز تجاری است. در حقیقت، خانهٔ مجازیِ یک برند است.
دروازه جهانی اتحادیه اروپا!

اتحادیه اروپا با ایجاد فضای دیجیتال در متاورس جویتوپیا تصمیم دارد موفقیتهای پویش دروازه جهانی (گِلوبال گِیتوِی) را بتواند به شیوهای احساسی و تعاملی نشان دهد، بیان کند و در دسترس قرار دهد.
گِلوبال گِیتوِی یک ابتکار از جانب اتحادیه اروپا است که در تلاش برای بهبود سیستمهای دیجیتال، آموزش و مراقبتهای بهداشتی در سراسر جهان میباشد. ابتکار گلوبال گیتوی، با هشتگ WhoWeAre#، پیامآورِ ارتباطات پایدار و قابل اعتماد برای مردم و سیاره ما است. هدف این حرکت، کمک به مقابله با مبرمترین چالشهای جهانی، از تغییرات آب و هوا و سیستمهای بهداشتی بهتر گرفته تا تقویت رقابتپذیری و زنجیرههای تامین جهانی است.
ویژگی های نرمافزار
جهان های منحصر به فرد
جرنی محیطهای جویتوپیا را برای هر درخواست، به شکل مجزا و سفارشی طراحی میکند تا تجربه مجازی مورد نظر برندها و اشخاص معروف را ایجاد نماید. گزینه های طراحی بامو از معماری زیبا، مناظر و سیارات گرفته تا آواتارهای سفارشی و موارد دیگر، نامحدود است.
محصولات سه بعدی فوقواقعی
فضاهای مجازی جویتوپیا محصولات سه بعدی را با کیفیت بسیار واقعی برای بازدیدکنندگان متاورس خود به نمایش میگذارد.
ایموجیهای رسا
شما میتوانید آواتارهای ساخته شده را با رقص و حرکات از طریق عملکردهای ایموجی خود زنده کنید. به سایر کاربران بپیوندید و یک مهمانی راه بیندازید.
کنفرانس زنده در متاورس بیامدبلیو
شما می توانید هر محتوایی را در متاورس سفارشی خود قرار دهیم و آن را در زمان واقعی پخش کنیم. از جمله سخنرانیهای انگیزشی و الهامبخش، معرفی محصول، کنسرت یا مناظره.

ارز دیجیتال جویتوپیا
بعید بهنظر نمیرسد که شرکت بامو در آیندهای نزدیک، رمزارز جویتوپیا را نیز معرفی نماید. برندها، سازندگان خلاق و اشخاصی که در آن مشغول فعالیت هستند میتوانند به کمک ارز دیجیتال جویتوپیا به کسب درآمد نیز بپردازند. ممکن است کاربران این فرادنیای زیبا بخواهند با رمزارز، تعدادی لباسهای برند و مد روز را البته از نوع انافتی، بخرند و در جویتوپیا بپوشند!
عینک واقعیت افزوده در حال تغییر جهان
فناوریهای واقعیت مجازی (Virtual Reality) و واقعیت افزوده (Augmented Reality) مدتهاست با ابزار مختلف از جمله عینک واقعیت مجازی و عینک واقعیت افزوده توسط افراد مختلف استفاده میشوند اما هنوز تجاری نشدهاند. یعنی هنوز قیمت آن برای استفاده توسط عموم مردم مناسب نیست و یا هنوز جایگاهی کاربردی در زندگی روزمره مردم، مشاغل یا عموم کسبوکارها پیدا نکردهاند.
هرچند از سالها پیش با عرضه انواع این عینکها، جوانان و نوجوانان بسیاری سراسر دنیا سرگرم شدهاند. اما سرگرمی به تنهایی نتوانسته از این فناوری بسیار جذاب، محصولی کاربردی (و شاید هم حیاتی) مانند یک گوشی تلفن همراه بسازد. اخیراً در اخبار فناوری میبینم که مردم و اهالی فناوری در مورد عینک جدید اپل باهم گفتگو میکنند. من معتقدم وقتی شرکت اپل تصمیم میگیرد از یک فناوری پیشرفته در یکی از محصولات خود استفاده کند باید کم کم خودمان را برای پذیرش همگانی آن آماده کنیم. در این مطلب سعی دارم با بررسی جوانب مختلف، شما را نیز به همین نتیجه برسانم.
عینک واقعیت افزوده هوشمند گوگل چه شد؟!
عینک واقعیت افزوده گوگل هیچگاه مورد استقبال عموم قرار نگرفت. اصلاً ظاهراً قرار هم بر این نبود. در عوض، گوگل بازار خاصی برای آن پیدا کرد. گِلَس (Glass Enterprise Edition) به گونهای طراحی شده است که استفاده از آن آسان و راحت باشد. گوگل این عینک را برای راهحلهای سازمانی بهینه کرده است.

محصول ارگونومیک و هوشمند گوگل بخشها و عملکردهای مختلفی دارد:
- بلندگو
- پد لمسی
- دکمه چندمنظوره (برای انجام کارهای مختلف در برنامهها مانند گرفتن عکس یا ضبط ویدیو)
- نمایشگر مکعبی درست بالای چشم راست (اطلاعات مورد نیاز شما را در هر لحظه یا موقعیت نشان میدهد. مانند دستورالعملها یا وظایف بعدی شما)
حتی شما میتوانید برخی از امور مربوط به دسترسی از راه دور و آینه کردن تصاویر (Screen Mirroring) را نیز انجام دهید. علاوه بر این، میتوانید عینک را به رایانه خود متصل کنید و صفحه گلس را روی صفحه رایانه خود داشته باشید تا بتوانید با برنامههای عینک روی صفحه رایانه کار کنید.
با این حال، از 15 مارس 2023، گوگل دیگر Glass Enterprise Edition را نمیفروشد، اما تا 15 سپتامبر 2023 به پشتیبانی از آن ادامه میدهد. بنابراین، میدان برای بازیکنان بعدی، تا حدودی بیرقیب باقی مانده است.
عینک واقعیت افزوده مایکروسافت چطور؟
عینک واقعیت افزوده هولولنز 2 مایکروسافت
مایکروسافت نیز مانند گوگل برای عینک خود، برنامههای کاربردی سازمانی را هدف قرار داده است، بنابراین عینکش در بسیاری از جوامع، ناشناخته است. عینک واقعیت افزوده مایکروسافت انجام کارها را به شکل دقیق، کارآمد و هَندزفری (بدون دخالت دست یا Handsfree) امکانپذیر میسازد. عینک HoloLens 2 یک دستگاه هولوگرافیکِ مستقلِ ارگونومیک و بدون اتصالات سیمی با برنامههای کاربردی آماده است. مایکروسافت این عینک را به منظور افزایش دقت و بازدهی کاربر طراحی کرده است. تفاوت بین گوگل گلس 2 و مایکروسافت هولولنز 2 در این است که دومی هنوز زنده است!
محصول کلیدی اپل

با مقایسه آیفون 11 پرو مکس با نسلهای بعدی آن، میتوانید به راحتی متوجه شوید که اپل در این سری محصولات اخیرش، از نوآوری بیبهره بوده است. به نظر میرسد که آیفون، دیگر محصول استراتژیک این شرکت نیست! در عوض، اپل بر روی آینده تمرکز کرده تا مانند بنیانگذارش استیو جابز، زندگی دیجیتال را بازتعریف کند.
برخلاف عینکهای دو شرکت فناور دیگر، اپل همیشه طیف وسیعتری از مخاطبان را هدف قرار میدهد. منظورم افرادی است که تشنهٔ نوآوریهای فناورانهاند یا مینیمالیستهای ثروتمند و صد البته کسانی که فقط سیب گاز زده را دوست دارند! یکی از محصولات انقلابی شرکت اپل که همه منتظر آن هستیم عینک واقعیت افزوده اپل است. هنوز مشخصات فنی عینک اپل رسماً منتشر نشده، اما میتوانیم انتظار داشته باشیم که وُراثِ فرهنگِ استیو جابز، کاربردهای نوآورانه زیادی را در آن گنجانده باشند. البته باید منتظر قیمت های اپلیِ این محصول هم باشیم!
در ادامه برخی از امکانات این نوع عینکها را با هم بررسی میکنیم.
آموزش مجازی و یادگیری تعاملی از طریق عینک AR

یادگیری تعاملی یک رویکرد آموزشی است که انواع فناوریهای روز و مخصوصاً دیجیتال را در طراحی و ارائه دورههای آموزشی و کلاسها به کار میگیرد. یادگیری تعاملی در حقیقت، نتیجهٔ رشد بیش از حد در استفاده از فناوری دیجیتال و ارتباطات مجازی، به ویژه توسط دانش آموزان است. با استفاده از عینک AR، دانشآموزان و دانشجویان میتوانند با مدلهای دیجیتال پیچیدهای در حوزههای مختلف از جمله مکانیک، آناتومی و جغرافیا تعامل داشته باشند. از این طریق، یادگیری برای آنها جذابتر، در دسترستر و مؤثرتر میگردد.
تجربه خرید مجازی و عینک AR
خرید مجازی سطح بسیار بالاتری از تجربه، تعامل و غرقشدن در فضای دیجیتال (immersion) را برای مشتری فراهم میکند. منظور از غرقشدن آن است که کاربرِ یک فضای دیجیتال، حس کند کاملاً داخل آن فضا حضور دارد. چنین حسی معمولاً از وجود همزمان موارد زیر میسر می گردد:
۱- ۳۶۰در۳۶۰
وقتی سرتان را به هر سمتی میچرخانید، همچنان داخل همان فضای مجازی باشید و تمام عناصر موجود در آن فضا را ببینید. چه ۳۶۰درجه به چپ و راست و چه ۳۶۰ درجه به بالا و پایین. مطمئناً صفحه مانیتور لپتاپ یا کامپیوتر نمیتواند چنین امکانی را برای ما فراهم کند زیرا به محض اینکه سرمان را به هر سمت دیگری بچرخانیم، هرچیزی را ممکن است ببینیم جز صفحه مانیتور.

حتی اگر میز کاری داشته باشید که صفحه مانیتور را همیشه جلوی چشمانتان قرار دهد باز هم در اطراف همان مانیتور فضای اتاقی را میبینید که در آن هستید. صفحه مانیتور فقط می تواند به اندازه یک مستطیل با ابعادی محدود، شما را غرق در دنیای مجازی داخلش نماید.
عینک یا هدست؟
حال فرض کنید داخل یک توپ بزرگ ایستاده اید و دیوارههای داخلیِ این توپ بزرگ پر از مانیتور است به شکلی که سرتان را به حر سمتی میچرخانید، یک صفحه نمایش یکپارچه میبینید! شاید فکر کنید تا آن روز فاصله زیادی داریم. اما باید بگویم که چنین روزهایی برای خیلیها خاطره شده است! به یاد دارم که حدود ۱۰ سال پیش در نمایشگاهی همراه با همکارانم در گروه فناوران نوتاش، بازدیدکنندگان چه استقبال پرشوری از کارگاهها، محصولات و خدمات ما تحت عنوان «ایجاد محیطهای مجازی سه بعدی» به کمک هِدسِت یا عینک واقعیت مجازی (VR Goggles / Headset) کرده بودند.

حدوداً از 10 سال پیش تا کنون به کمک «مقوای گوگل!» یا Google Cardboard و سایر عینکهای بهتر دیگری که شرکتهای مختلف به بازار عرضه کردند، کاربران میتوانستند گوشیهای موبایل خود را داخل هدست قرار دهند تا صفحه موبایل، همیشه جلوی چشمانشان باشد. طوری که با چرخاندن سر به اطراف، نه تنها خود گوشی موبایل، بلکه تصویری که روی صفحه گوشی نمایش داده میشد نیز متناسب با آن میچرخید. این ابزار بسیار خلاقانه باعث شد که کاربرِ فضای مجازی سه بعدی، بیش از پیش خود را غرق در دنیای مجازی حس کند. ممکن بود برخی از شرکتهای تولیدکننده، یک کنترل بلوتوث هم همراه با این هدستها عرضه کنند تا کاربر بتواند با عناصر موجود در فضای مجازی که اغلب، بازیهای موبایلی بودهاند، تعامل داشته باشند.
همین امروز تجربه کنید!

چنین تجربهای امروز در برخی از پارکها، شهربازیها و مراکز خرید به عنوان یک بازی بسیار مهیجِ گروهی یا تک نفره، به علاقهمندانش ارائه میگردد. اینبار که به یکی از این مراکز رفتید، پیشنهاد میکنم حتما آن را تجربه کنید. نترسید، خجالت نکشید! این همان آینده است. اما مراقب باشید به آن معتاد نشوید! به دلیل استفاده از عینک واقعیت مجازی، حس غوطهور شدن یا غرق شدن در این بازیها به حدی بالاست که یادتان میرود داخل یک مرکز خرید یا شهربازی هستید! ضمناً به همین دلیل، اجازه انجام برخی از این بازیها را به بچهها یا افرادی که ناراحتی قلبی دارند نمیدهند!
۲- تعامل
کار به یک عینک واقعیت افزوده یا هدست VR یا Virtual Reality ختم نمیگردد. برای غوطهوریِ بیشتر باید حس کنید به آن فضا تعلق دارید نه اینکه خود را تنها یک تماشاچی ببینید! تعامل یا Interaction به این معناست که هرگاه در یک محیط مجازی قرار گرفتید بتوانید با اشیاء یا اشخاصی که در آن میبینید ارتباط برقرار کنید و آنها نیز به این ارتباط، پاسخ دهند. فرض کنید به کمک یک عینک واقعیت AR یا Augmented Reality (به معنای واقعیت افزوده) وارد هایپرمارکتِ محله خود شدید و میخواهید کاهو و چیزهایی دیگر بخرید.

بدون هوش مصنوعی هرگز ممکن نبود!
به محض آنکه کاهو را از قفسه مربوطه برمیدارید، اطلاعاتی در مورد مقدار کاهویی که در لیست خریدتان روی گوشی ذخیره کرده بودید بلافاصله به شما نمایش داده میشود. دیگر نیاز نیست کاغذ یا گوشی موبایل را از جیبتان درآورید و لیست را نگاه کنید. دیگر نیاز نیست با همسرتان تماس بگیرید و برای هر قلم کالا از ایشان سوالات تکراری بپرسید. زیرا ایشان لیست خرید را با گوشی موبایل خود با نرمافزار متصل به عینک شما به اشتراک گذاشته و هر تغییری هم لازم باشد در آن اعمال میکند. عینک شما هم به کمک هوش مصنوعی تشخیص داده که شما یک کاهو با وزن و قیمتی مشخص در دست دارید و بلافاصله با توجه به لیست خرید و قیمت کاهو، تعداد یا وزن مورد نیاز و جمع هزینه را به شما نمایش میدهد!
اگر مایل به پرداخت مبلغ باشید روی دکمه پرداخت که توسط عینک AR جلوی چشمان شما به نمایش درآمده میزنید و پرداخت انجام میشود! به کارهایی که شما و عینک، باهم انجام دادید تعامل میگویند. اکنون شما حس می کنید که عینک AR چیزی جدای از شما نیست و دارد با شما زندگی و همراهی و تعامل میکند. اینجا نیز یک مرحله دیگر در دنیای مجازی غرق میشوید. شما احساس نمیکنید که اطلاعاتی که جلوی چشمانتان به اشیاء و انسانهای واقعی،افزوده شده، چیز غریبی است. چون سرتان را به هر سمتی بچرخانید این اطلاعات جلوی چشمان شما بهروز میشود. به همین جهت است که به این فناوری، واقعیت افزوده میگویند. افزودن اطلاعات به دنیای واقعی.
دادههای بی حد و مرز
پس اینبار که همسایه جدیدتان از روبرو به شما نزدیک شد و نام شما را صدا زد و به شما سلام گفت، دیگر نگران این موضوع نباشید که نام ایشان را فراموش کردهاید و «الان بد میشود!». عینک AR به دادتان میرسد و نام ایشان را همانطور که به شما نزدیک میشود، بالای سرش نمایش میدهد! ضمنا عینک میتواند خلاصهای از آخرین مکالمه شما با ایشان و قول و قرارهایی که باهم رد و بدل کردید را نیز در گوشتان به شما گوشزد کند!
در مثالی دیگر تصور کنید بتوانید با عینک واقعیت افزوده به صورت آنلاین لباس بخرید. چیزی که نیاز دارید این است که عینک بزنید و جلوی آینه بایستید و به طور مجازی لباس را بر تنِ خود ببینید. قبل از اینکه لباس را بخرید، میتوانید ببینید که آیا به شما میآید یا خیر!
مسیریابی مجازی با عینک واقعیت افزوده

شما میتوانید تمام امکانات نقشه گوگل را روی صفحه نمایش عینک خود ببینید و حتی بیشتر. اطلاعات مسیریابیِ گوگل نه مثل آنچه تاکنون روی گوشی موبایل دیدهایم بلکه به شکل یک لایه دیجیتال افزوده شده توسط عینک روی دنیای واقعی است. همانند تصویر بالا. این برخلاف متاورسهای واقعیت مجازی است که فقط در یک قلمروی مجازی وجود دارند. در حقیقت، عینکهای واقعیت افزوده پلی میان دنیای مجازی و دنیای فیزیکی هستند.
تبلیغات مجازی در عینک AR

در یک تعریف کلی، تبلیغات مجازی، استفاده از فناوری دیجیتال برای درج محتوای تبلیغات مجازی در یک برنامه تلویزیونی زنده یا از پیش ضبط شده، بیلبوردهای تبلیغاتی در خیابان ها، در متاورسها یا درست در مقابل چشمان شما هستید. دیگر فرقی نمیکند کجا باشید. تبلیغات، یک سطح دیگر به شما نزدیکتر میشوند! تصور کنید که در حال قدم زدن هستید و نمایشگر عینک واقعیت افزوده، تبلیغات را روی صورت شما میاندازد! به نظرم هم شگفتانگیز است و هم آزاردهنده. نظر شما چیست؟
فناوری واقعیت موازی دلتا و عینک AR هردو میتوانند اطلاعات شخصیسازیشده را فقط به مخاطبی خاص نشان دهند، اما با عینکهای AR تبلیغکنندگان میتوانند کارهای بیشتری انجام دهند.
تصور کنید در خیابانی هستید و با عینک خود یک تخفیف ویژه روی بیلبورد میبینید در حالی که دیگران نمیتوانند همان تبلیغی را که شما مشاهده میکنید ببینند! یا زمانی که وارد یک مرکز خرید میشوید، ابتدا به نام شما روی صفحه عینکتان به شما خوشآمد میگویند و سپس شما را تشویق میکنند به سمت فروشگاههایی بروید که ممکن است برایتان جذاب باشد. این مورد از طریق نمایش اطلاعات و تبلیغات شخصی سازیشدهٔ هدفمند در مقابل چشمان شما و از طریق همان عینک اتفاق میافتد.
طراحی داخلی و تغییر دکوراسیون توسط عینک واقعیت افزوده

میتوانید ببینید که آیا ست مبلمان دلخواهتان واقعاً در اتاق نشیمن شما جا میشود یا خیر. یا شاید بخواهید وسط سالن پذیرایی منزل یا اتاق کنفرانس محل کار خود بایستید و پیشنمایشی از ایدهٔ تغییر دکوراسیونی که مدتهاست در ذهن دارید را به شکل زنده و در ابعادی واقعی ببینید.
جراحی مجازی از راه دور

سالها پیش و قبل از رواج عینکهای واقعیت افزودهٔ تجاری، رسانهها از جراحی از راه دور توسط عینکهای AR و VR خبر دادند. کنترل رباتهای تعمیرکار توسط متخصصین از راه دور نیز با همین عینکها امکان پذیر است.

بازی

کنترل و هدایت از راه دور توسط عینک واقعیت افزوده یا واقعیت مجازی
بهتر است آن را در عمل ببینیم:
[one_half]کنترل از راه دور پهپاد از طریق عینک واقعیت افزوده یا واقعیت مجازی
[/one_half][one_half_last]کنترل از راه دور و هدایت پهپاد از طریق عینک واقعیت افزوده یا واقعیت مجازی
[/one_half_last]حریم خصوصی در عینکهای واقعیت افزوده
به یاد دارم زمانی که رسانهها فقط «خبرِ» عرضه عینک گوگل را منتشر کردند و بلافاصله، فعالان حقوقی، به شدت نگرانی خود را بابتِ به خطر افتادنِ حریم خصوصی افراد اعلام کردند. زیرا تصاویر افراد توسط دوربینِ این نوع عینکها، موقتاً ثبت یا ضبط میگردد. حتی صداها نیز به منظور دریافت دستورات صوتی از کاربر، برای لحظاتی هرچند کوتاه، ثبت و ضبط می گردند!
البته در اغلب این وسایل، به منظور بهبود ارائه خدمت به کاربر، ممکن است این اصوات و تصاویر برای مدتی در پایگاه داده شرکتِ طراح عینک یا شرکتهای توسعهدهنده نرمافزارهای ویژهٔ عینک ثبت و برای مدتی نگهداری شوند. همانطور که در مقاله چهرهپردازی به کمک هوش مصنوعی عنوان کردم، این گونه اطلاعات و دادهها به عنوان خوراک هوش مصنوعی استفاده میشوند. هوش مصنوعی به کمک علم دادهکاوی، این اطلاعات را تحلیل میکند تا بتواند در موقعیت بعدی، دستورات و فرمانهای صوتی و چه بسا تصویریِ کاربر (زبانِ اشاره و Gesture) را بهتر متوجه شود، تحلیل کند و خدمات بهینهتر و هوشمندانهتری به کاربرش ارائه نماید.
از طرف دیگر اگر تابحال از استریت ویوی گوگل (Google Street View) استفاده کرده باشید حتما دیدهاید که صورت افراد، برخی اماکن و البته پلاک خودروها به کمک هوش مصنوعی، تار یا پوشانیده شدهاند. تار کردن برخی تصاویر توسط گوگل نیز بهخاطر شکایاتی در آمریکا و اعتراض برخی از سازمانهای حقوقی از جمله بنیاد مرز الکترونیک، نسبت به مشخص بودن تصاویر صورت افراد در استریت ویو بوده است.
حال امروز که اپل تصمیم دارد بر خلاف عینکهای دو شرکت گوگل و مایکروسافت که کاربردی خاص و صنعتی دارند، عینکی به بازار ارائه دهد که نه تنها کاربردهای خاص صنعتی، بلکه کاربردهای عمومی نیز خواهد داشت، بحث حریم خصوصی اشخاص چه خواهد شد؟! در مقالهای دیگر، موضوعِ تقابل حریم خصوصی افراد با پیشرفت فناوری را مورد بررسی قرار خواهم داد.
دیدگاه پایانی
فرقی نمیکند عینکهای AR محصولِ گوگل، اپل و مایکروسافت باشند یا شرکتهای ناشناخته و نوظهور دیگر، این عینکها اساساً ابزارهایی هستند که زندگی، کسبوکار یا شغل ما را تسهیل میکنند. اگرچه شرکتها محصولات خود را معمولاً با برخی از نرمافزارها یا برنامههای کاربردیِ خودشان به بازار عرضه میکنند، اما به آن اَپها محدود نمیشوند. توسعهدهندگانِ خلاق در سراسر جهان میتوانند با مطالعهٔ اسناد API سازندهٔ عینک، برنامههای نوآورانهای برای عینکها بسازند یا کاربرد آنها را طوری بازتعریف کنند که عملکردشان به سطحی بالاتر ارتقاء یابد.
در نهایت، مصرفکنندگان نهایی هستند که از همکاری بین غولهای فناوری، کسبوکارها و توسعهدهندگان سود میبرند. بیصبرانه منتظرم تا دنیا را بهتر و بهینهتر ببینم. شما چطور؟ آیا برای عینک AR آمادهاید؟ هم از نظر فنی و هم از نظر مالی؟ آیا شما فقط کاربر نهاییِ چنین محصولات هوشمندی خواهید بود یا یک تغییردهنده بازی؟ مایلید چه ویژگیهای دیگری را در عینک واقعیت مجازی یا عینک واقعیت افزوده ببینید؟ نظرات خود را با من و دیگران در دیدگاههای پایین صفحه یا در شبکههای اجتماعی اینجانب به اشتراک بگذارید.
سپاس ویژه
از همه عزیزانی که در این وبسایت و در شبکههای اجتماعی با کامنتها و پیامهای فوقالعاده ارزشمند خود اینجانب را راهنمایی و یا به ادامه مسیر دلگرم میکنند سپاسگزارم. به ویژه از استادم جناب مهندس فرهود عزیز و بزرگوار که همواره مطالب اینجانب را مورد عنایت و بازبینی و ویرایش قرار میدهند. اگر همچنان کاستیای وجود دارد، از جانب بنده است که سعی میکنم با رفع آن، مطالب بهتر و غنیتری ارائه دهم.
احراز هویت بدون رمز عبور
احراز هویت بدون گذرواژه چیست؟
احراز هویت بدون رمز عبور یک روش احراز هویت است که به کاربر اجازه میدهد بدون وارد کردن رمز عبور یا پاسخ به سؤالات امنیتی به یک برنامه کاربردی یا سیستم فناوری اطلاعات دسترسی پیدا کند. در عوض، کاربر انواع دیگری از شواهد و مدارک مانند اثر انگشت، نشان مجاورت (Proximity Badge) یا کد توکن سختافزاری (Hardware Token Code) را ارائه میکند. احراز هویت بدون گذرواژه اغلب همراه با احراز هویت چند مرحلهای (MFA) و راهحلهای تک وروده (Single Sign-On) برای بهبود تجربه کاربر، تقویت امنیت و کاهش هزینهها و پیچیدگی عملیات فناوری اطلاعات استفاده میشود.
مشکل رمز عبور
کاربران و کارمندان دیجیتال امروزی برای انجام کارهای خود به برنامههای کاربردی متنوعی متکی هستند. کاربران مجبور به حفظ و ردیابی مجموعهای گیجکننده از رمزهای عبوری هستند که باید چند وقت یکبار تغییر یابند. بسیاری از کاربران به دلیل تعدد گذرواژهها، از میانبرهای خطرناکی مانند استفاده از رمز عبور یکسان برای همه برنامهها، استفاده از رمزهای عبور ضعیف، تکرار رمزهای عبور یا یادداشت رمزهای عبور روی برگههای یادداشت چسبان استفاده میکنند. بازیگران بد یا همان هکرها میتوانند از شیوههای ضعیف مدیریت رمز عبور برای انجام حملات سایبری و سرقت دادههای محرمانه استفاده کنند.
روشهای ساده احراز هویت که فقط به ترکیب نام کاربری و رمز عبور نیاز دارند، ذاتا آسیب پذیر هستند. مهاجمان میتوانند اطلاعات محرمانه را حدس بزنند یا سرقت کنند و با استفاده از تکنیکهای مختلف به اطلاعات حساس اشخاص یا شرکتها و سیستمهای فناوری اطلاعات در یک سازمان دسترسی پیدا کنند، از جمله این تکنیکها میتان به موارد زیر اشاره کرد:
- روشهای Brute Force – استفاده از برنامههایی برای تولید ترکیبات تصادفیِ نام کاربری و رمز عبور یا سوء استفاده از رمزهای عبور ضعیف رایج مانند 123456
- پر کردن اطلاعات محرمانه – استفاده از اطلاعات کاربری سرقت شده یا لو رفته از یک حساب برای دسترسی به حسابهای دیگر (افراد اغلب از یک ترکیب یکسانِ نام کاربری و گذرواژه برای بسیاری از حسابها استفاده میکنند).
- فیشینگ – استفاده از ایمیلهای جعلی یا پیامهای متنی برای فریب قربانی برای دریافت اطلاعات محرمانه آنها.
- Keylogging – در این روش، هکر با نصب بدافزار (Malware) روی کامپیوتر یا موبایلِ شخص قربانی، ضرباتی که کاربر روی صفحه کلید یا کیبورد سختافزاری یا نرمافزاری وارد میکند را ثبت و حروف، اعداد یا سایر علائم تایپ شده توسط کاربر را برای خود ارسال مینماید.
- حملات Man-in-the-Middle – رهگیری جریانهای ارتباطی (برای مثال از طریق WiFi عمومی) و انتشار اطلاعات محرمانه.
احراز هویت بدون رمز عبور ریسک را کاهش میدهد و رضایت کاربر را بهبود میبخشد
احراز هویت بدون گذرواژه با حذف شیوههای مخاطره آمیز مدیریت رمز عبور و کاهش بردارهای حمله، امنیت را تقویت مینماید (در امنیت سایبری، بردار حمله مسیری است که یک هکر برای سوء استفاده از آسیبپذیریهای امنیتی طی میکند). همچنین با حذف رمز عبور، تجربیات کاربر بهبود مییابد. با احراز هویت بدون رمز عبور، نیاز نیست هیچ رمز عبور یا پاسخ سؤالات امنیتی را برای به خاطر سپرد. کاربران میتوانند با استفاده از روشهای دیگر هویت خود را احراز نمایند:
- نشانهای مجاورت، نشانههای فیزیکی یا دستگاههای USB (کلیدهای سازگار با FIDO2).
- توکنها یا گواهیهای نرمافزاری.
- اثر انگشت، صدا یا تشخیص چهره، یا اسکن شبکیه چشم.
- یک اپلیکیشن تلفن همراه.
احراز هویت بدون گذرواژه معمولاً همراه با راهحلهای تک وروده یا Single Sign-On اجرا میشود، بنابراین کاربر میتواند از همان نشان مجاورت، کد امنیتی یا برنامه تلفن همراه برای دسترسی به همه برنامهها و خدمات خود استفاده کند. احراز هویت بدون رمز عبور نیز اغلب به عنوان بخشی از راه حل احراز هویت چند عاملی مورد استفاده قرار میگیرد، جایی که کاربران مجبور میشوند چندین شکل و نوع مختلف از شواهد یا مدارک را برای دسترسی به برنامهها یا حتی سیستمهای سازمانی ارائه دهند. به عنوان مثال، برای دسترسی به یک برنامه تلفن همراه، ممکن است لازم باشد که کاربر روی حسگر اثر انگشت ضربه بزند و یک کد پیامکیِ موقت یا یکبار مصرف را که به تلفنش ارسال شده است وارد کند.
آخرین و به روز ترین راه حلهای احراز هویت چند مرحلهای یا MFA، از روشهای احراز هویت تطبیقی پشتیبانی میکنند. در این روشها با استفاده از اطلاعات زمینهای (موقعیت مکانی، زمان، آدرس IP، نوع دستگاه و غیره) و قوانینِ از پیش تدوین شده برای تعیین اینکه کدام فاکتورهای احراز هویت برای یک کاربر خاص در یک موقعیت خاص اعمال شود، استفاده میگردد. احراز هویت چند مرحلهایِ تطبیقی، تعادل بین راحتی ایتفاده و امنیت را برقرار میکند. برای مثال، ممکن است کارمندی که از یک رایانه خانگی قابل اعتماد به یک برنامه سازمانی دسترسی پیدا میکند، تنها یک شکل از احراز هویت را ارائه دهد. اما برای دسترسی به برنامه از یک کشور خارجی از طریق اتصال وای فای غیرقابل اعتماد، ممکن است کاربر مجبور باشد یک کد پیامکی نیز وارد کند.
مزایای احراز هویت بدون رمز عبور
احراز هویت بدون گذرواژه، مزایای کاربردی و تجاری مختلفی را ارائه میکند. این به سازمانها کمک میکند:
- بهبود تجربیات کاربر – با حذف رمز عبور و اطلاعات محرمانه و ارائه دسترسی یکپارچه به همه برنامهها و خدمات.
- تقویت امنیت – با حذف تکنیکهای مخاطره آمیز مدیریت رمز عبور و کاهش سرقت اطلاعات محرمانه و جعل هویت (فیشینگ).
- آسان سازی و تسهیل عملیات IT – با حذف نیاز به ایجاد، به خاطر سپاری، تغییر، بازنشانی و مدیریت رمزهای عبور.
OwnID چیست؟
رولی الیزروف (Rooly Eliezerov) یک کارآفرین در فضای هویت دیجیتال است که در حال حاضر یکی از بنیانگذاران OwnID، پلتفرم هویت بدون رمز عبور است. قبل از OwnID، ایشان یکی از بنیانگذاران Gigya بود که توسط SAP خریداری شد. Gigya با مدیریت بیش از یک میلیارد هویت دیجیتال برای بزرگترین سازمانهای جهان، بازار مدیریت هویت و دسترسی مشتری (CIAM) را رهبری میکند. کتاب «بحران هویت دیجیتال» نوشته رولی الیزروف توسط ویلی و پسران در مارس 2018 منتشر شد.
در یک مصاحبه، رولی الیزروف از پشت پرده استارتآپ جدید و نوآورانه خود یعنی فناوری احراز هویت بدون رمز عبور بیومتریک مبتنی بر تلفن هوشمند گفته است. هدف OwnID تغییر نحوه ورود افراد به حسابهای خود و ایجاد پیشرفت در عرصه مالکیت هویت دیجیتال است.
راهحلهای غیرمتمرکز مانند OwnID، راه را به سوی یک هویت مستقل و تجارب کاربری بسیار شخصی سازی شده هموار میکنند. در ادامه و بر اساس همان مصاحبه خواهیم دید که چشم انداز مدیریت هویت چگونه در حال تکامل است.
درباره داستان OwnID
رولی و Dor، بنیانگذاران OwnID، بخشی از تیم موسس Gigya، پلتفرم مدیریت هویت و دسترسی مشتری (CIAM) هستند که توسط SAP در سال 2017 به مبلغ 350 میلیون دلار خریداری شد. پس از تصاحب توسط SAP، آنها احساس کردند که مدیریت هویت یک کار ناتمام است و باید رویکرد تحول آفرین تری به موضوع هویت وجود داشته باشد. ایشان با چند متخصص باهوش دیگر از Gigya و با سرمایهگذار اصلی Gigya یعنی Mayfield شروع به رشد کردند.
چرا بیومتریک به جای روشهای دیگر ورود به سیستم؟
ایده اصلی OwnID این است که «تلفن همراه، کلید است». همانطور که یک گوشی هوشمند میتواند قفل ماشین و خانه من را باز کند، پس میتواند هر چیز دیجیتالی دیگری را باز کند. خوشبختانه، تلفنها به مکانیزم بیومتریک مجهز شدهاند، و بنابراین احراز هویت دو عاملیِ بدون دردسر (چیزی که دارید + چیزی که هستید) میسر میگردد. OwnID معتقد است که این بسیار بهتر از مکانیزمهای احراز هویت قدیمی مانند لینکهای جادویی، کد پیامکی و حتی رمز عبور است. بهتر یعنی: استفاده راحت تر و ایمن تر.
فناوری پشت محصول OwnID
این استارتاپ از WebAuthn و FIDO2 استفاده میکند. بنابراین، محصولش کاملا مبتنی بر وب است. وبسایتها را قادر میسازد تا به مکانیزم قفل گوشی کاربر (هم آیفون و هم اندروید) دسترسی داشته باشند. اما این محصول چیزی فراتر از تنها یک فناوری اصلی است و حل بسیاری از مشکلات دیگر را نیز هدف قرار داده است (به عنوان مثال تلفن همراه به طور موقت در دسترس نیست، گوشی تلفن گم شده است، تلفن از بیومتریک پشتیبانی نمیکند، کاربر قبلا یک حساب کاربری با رمز عبور دارد و غیره).
چگونه سازمانها احراز عدم نیاز به رمز عبور را به فرآیندهای احراز هویت خود اضافه میکنند؟
مزیت بزرگ OwnID سهولت اجرا است. OwnID یک افزونه برای سیستم موجود یک سایت است. سایتهایی که میخواهند OwnID را اضافه کنند، میتوانند فرمهای ثبت نام و ورود خود را حفظ کنند و فقط دکمه OwnID را در کنار فیلد رمز عبور خود اضافه کنند، که به کاربران امکان میدهد با استفاده از بیومتریک موجود روی گوشی موبایل خود احراز هویت کنند. اگر کاربر در حال کار با کامپیوتر دسکتاپ یا هر دستگاه دیگری است، با کلیک بر روی این دکمه، یک کد QR نمایش داده میشود. کاربر آن را با گوشی خود اسکن میکند تا FaceID یا اثر انگشت گوشی او را فرا بخواند و در کامپیوتر دسکتاپ وارد سیستم شود.
فناوری OwnID چه تأثیر فناورانهای دارد؟
زمانی که بتوان با بیومتریک گوشی این کار را انجام داد، کاربران بیشتری در یک سامانه یا وبسایت ثبت نام میکنند و وارد سیستم میشوند. زیرا برایشان راحت تر است. این فرآیند نووآورانه اکنون در Nestle و Delonghi انجام میشود. این دو شرکت که از بزرگترین مشتریان OwnID میباشند، افزایش ثبت نام و ورود به سایتهای خود را گزارش میدهند و پیوسته در حال پیادهسازی OwnID در سامانههای دیگر خود در سراسر جهان هستند.
اصول کلیدی برای محافظت از دادههای کاربران
اصل کلیدی این است: دادهها را در یک مکان نگهداری نکنید، بلکه آن را توزیع کنید. بنابراین، OwnID هیچ اطلاعات کاربری را در پایگاه داده خود ذخیره نمیکند و حتی پایگاه داده کاربران ندارد. فناوری مذکور کلیدهای احراز هویت کاربر را روی تلفن کاربر نگه میدارد. یک کلید عمومی برای هر کاربر در پایگاه داده وبسایتِ OwnID قرار میگیرد و امضایی را که توسط تلفن کاربر ایجاد میشود با کلید عمومی مطابقت داده میشود. برای هر وبسایت، کاربر کلیدهای مختلفی دارد. OwnID تصمیم دارد راه حل خود را به عنوان یک افزونه و نه یک راه حل جایگزین ارائه دهد.
سلبریتیهایی که در ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کردهاند
ریس ویترسپون Reese Witherspoon

ریس ویترسپون، بازیگر آمریکایی، پس از فروش شرکت رسانهای خود، پول نقد زیادی برای سرمایهگذاری در سرمایهگذاریهای دیگر داشت.
در نتیجه، او اولین خرید اتریوم خود را در اوایل ژانویه 2022 در توییتر اعلام کرد. قبل از آن، او چند توییت در حمایت از توسعه دهندگان کریپتو و بلاکچین ارسال کرده بود.
ریس همچنین یکی از حامیان اصلی مجموعه World of Women NFT است، زیرا او اغلب آن را در صفحه توییتر خود تبلیغ میکند. او وزن خود را پشت متاورس نیز انداخته است و از مردم میخواهد که قبل از جا ماندن، آماده شوند.
میسی ویلیامز Maisie Williams

او با نام آریا استارک در مجموعه تلویزیونی قرون وسطایی HBO، Game of Thrones شناخته میشود. نقش اصلی این بازیگر انگلیسی در این سریال بسیار موفق، کار او را چندین پله به اوج شهرت تلویزیونی رساند.
میزی ویلیامز در نوامبر 2020 از دنبال کنندگان توییتر خود پرسید که بین پوزیشن لانگ یا پوزیشن شورت در بیتکوین کدام بهتر است. و البته، بسیاری از بدبینان به او توصیه کردند که به دنبال «حرف دیگران» نباشد. او به هر حال بیتکوین را خرید. او بعداً اعلام کرد که از طرفداران خود برای توصیه تشکر میکند.
لیونل مسی Lionel Messi

مسی علاوه بر دریافت بخش قابل توجهی از قرارداد خود به صورت توکن طرفداری PSG، از سیستم عاملی مبتنی بر بلاکچین نیز حمایت کرد.
علاوه بر این، مسی در روند جدید NFT، یعنی متاورس، سرمایهگذاری کرد. اولین NFT احراز هویت شده او به نام Messiverse در آگوست 2021 منتشر شد.
پاریس هیلتون Paris Hilton

یکی از مشهورترین چهرههای آمریکا، پاریس هیلتون، وارث خانواده مشهور هیلتون است. پاریس هیلتون به عنوان یک بازیگر، خواننده، دی جی، مدل، چهره اجتماعی و تاجر شناخته میشود.
طبق گفته پاریس در مصاحبهای با CNBC در سال 2021، او مدتها قبل از رونق، سرمایهگذاری در بازار رمزارزها را شروع کرده بود. اگرچه او زمان دقیقی را مشخص نکرد، برخی از تحلیلگران آنلاین، زمان مربوطه را بین سالهای 2015 و 2018 دانستهاند. او همچنین در سال 2020 قبل از رونق انافتیها، وارد این حوزه شد.
مایک تایسون Mike Tyson

مایک تایسون یکی از اولین افراد مشهوری است که از ارزهای دیجیتال استقبال کرد. در سال 2015، «آیرون مایک» با تولیدکنندگان خودپرداز بیتکوین “Bitcoin Direct” همکاری کرد. این شراکت خالکوبیِ چهره نمادین او را روی دستگاههای خودپرداز حک کرد.
علاوه بر سرمایهگذاری او در Solana، مجموعه NFT او، “Iron Mike” نیز سرمایهگذاری ایشان در مجموعه Cool Cats NFT است.
جی زی Jay-Z

Jay-Z برای سرگرمی در بازار رمزارزها نیست. مجموعه سرمایهگذاریهای او که از طریق شرکت سرمایهگذاری او Marcy Ventures Partners (MVP) انجام شده است، جنبههای مختلف کریپتو را شامل میشود. سبد سرمایهگذاری Jay-Z شامل Alchemy، Ledger، و آزمایشگاههای فضایی (sLABS) است.
این همش نیست؛ Jay-Z همچنین با سرمایهگذاری اولیه 500 بیتکوین با مشارکت جک دورسی، مدیرعامل Square، یک تراست (شرکتی عظیم با چندین زیرمجموعه) را تامین مالی کرد. این تراست، تامین کنندۀ مالیِ توسعه بیتکوین در آفریقا و هند است. عشق او به NFTها همچنین باعث شده است که در سرمایهگذاری سری A در بازار NFT Bitski شرکت کند. او که از طرفداران NFT است، دارنده برخی از NFTها، از جمله Cryptopunks و RTFKT Clone X نیز هست.
خلاصه، Jay-Z در هیئت مدیره Square است که قصد دارد یک صرافی غیرمتمرکز برای بیتکوین ایجاد کند.
ایلان ماسک Elon Musk

بدون شک بزرگترین تأثیرگذار بازار کریپتو. ایلان ماسک، به عنوان یک کارآفرین مبتکر و ثروتمندترین مرد کنونی جهان، با توئیتها و اقدامات خود، به عنوان یک نیروی اصلی که بر ظهور و سقوط بازار، به ویژه Dogecoin تأثیر میگذارد، شهرت غبطه انگیزی به دست آورد.
اگرچه حجم ارز دیجیتال ایلان ماسک مشخص نیست، اما آنچه مسلم است این است که او حداقل 0.25 بیتکوین دارد که چند سال پیش توسط یکی از دوستانش به او هدیه داده شده بود. با این حال، شرکت او، تسلا، 1.5 میلیارد دلار در بیتکوین سرمایهگذاری کرده است. تسلا همچنین در سال 2021 پذیرش بیتکوین را به عنوان وسیله پرداخت آغاز کرد.
جیمی فلن Jimmy Fallon

مجری برنامه امشب (Tonight Show)، جیمی فالن، تب NFT گرفت. او در گفتگو با موفقترین هنرمند NFT جهان، Beeple، فاش کرد که با اشاره به مجموعهای از مجموعه NFT Bored Ape Yacht Club (BAYC) از طریق MoonPay، “یک میمون” خریده است.
همانطور که انتظار میرفت، این افشاگری در مدت کوتاهی به یک جنون اینترنتی تبدیل شد زیرا بسیاری از علاقهمندان NFT به Opensea هجوم بردند تا NFT دقیقی را که مجری برنامه خریداری کرده بود ببینند.
اسنوپ داگ Snoop Dogg

اسنوپ داگ یکی از معدود افراد مشهوری است که خیلی زود با کریپتو درگیر شد. در سال 2013، او بیتکوین را وسیلهای برای پرداخت آلبوم جدید خود قرار داد. یک واحد از این آلبوم با قیمت 0.3 بیتکوین، معادل حدود 7000 دلار برای هر آلبوم (به قیمت لحظه نگارش این مطلب) در دسترس قرار گرفت.
مشخص نیست که اسنوپ داگ چقدر از این سرمایهگذاری خود به دست آورده است.
او دارنده بیتکوین، دوجکوین و سایر ارزهای دیجیتال است. مجموعه NFT او شامل Cryptopunks، Cool Cats، Sandbox و دیگر مجموعههای NFT است و او به طور مداوم اعتقاد خود را به ارزهای دیجیتال تکرار کرده است.
در آوریل سال گذشته، اسنوپ داگ با متاورس Sandbox همکاری کرد تا یک مجموعه NFT به نام “Snoop Avatars” را راهاندازی کند و یک تک آهنگ هیپ هاپ با عنوان “A Hard Working Man” منتشر کرد که بعداً با یک مجموعه انافتی 50000 قطعهای همراه شد.
این ستاره رپ همچنین با Yuga Labs – تیم پشت سر Bored Ape Yacht Club (BAYC) و CryptoPunks – همکاری کرد تا در مراسم اهدای جوایز موسیقی ویدئویی MTV در 29 آگوست، اجرای روی صحنهای کاملا متفاوت داشته باشد.
اسنوپ داگ اخیرا در جایگاه یکی از بنیانگذاران یک پلتفرم پخش زنده مبتنی بر وب 3 به نام شیلر Shiller ایفای نقش میکند. با نفوذی که او در جامعه سازندگان دارد، این میتواند به معنای آینده بهتر برای NFT ها و پخش موسیقی باشد.
مارک کوبان Mark Cuban

سرمایهگذار میلیاردر مارک کوبان، تاجر، ستاره تلویزیونی و غول رسانهای است که به خاطر مجموعه Shark Tank شهرت دارد.
این میلیاردر در روزهای اولیۀ کوین بیس روی چندین کوین سرمایهگذاری کرد. او همچنین سرمایهگذاری هنگفتی در NFTها دارد و یکی از بزرگترین پورتفولیوهای NFTها را به عنوان کلکسیونر در اختیار دارد.
اخیراً، مارک کوبان ادعا کرده است که 80 درصد از سرمایهگذاری او در خارج از Shark Tank در کریپتو از جمله UniKoinGold است.
علاوه بر این، تیم بسکتبال او در لیگ NBA، دالاس ماوریکس، در سال 2019 شروع به پذیرش پرداخت بلیط به بیتکوین از طریق BitPay کرد.
اشتون کوچر Ashton Kutcher

تلاش اشتون برای سرمایهگذاری، با تغییر غیرمنتظرهای از حرفه بازیگری و تمرکز بر سرمایهگذاری، نتایج مثبتی را تاکنون به همراه داشته است.
سفر سرمایهگذاری او یک شبه نبود. اشتون شرکت سرمایهگذاری A-Grade را در سال 2010 با دوستانش تأسیس کرد. هدف، سرمایهگذاری در شرکتهای استارتآپی فناوری بود.
علاوه بر سرمایهگذاری در شرکتهای فناوری معتبر مانند Uber و Airbnb، اشتون همچنین در چند استارتآپ کریپتویی از جمله BitPay و UniKoinGold در کنار مارک کوبان سرمایهگذاری کرده است.
سرنا ویلیامز Serena Williams



















