همانطور که در پیامرسانهای رایج مانند آیمِسِج، واتساپ و تلگرام و شبکههای اجتماعی قدیمی مانند تیکتاک، اینستاگرام و فیسبوک یا حتی شبکههای مجازی غیرمتمرکز، میتوانید یک تصویر پروفایل برای خود انتخاب کنید یا بسازید، در فضای متاورسی هم میتوانید یک شخصیت سهبعدی که نسخهای مجازی و سهبعدی از آنچه میخواهید باشید است را بسازید!در فرادنیا این پروفایلها را، آواتار یا Avatar مینامند.
آواتار در حقیقت، نماد یا شکلی است که نشاندهنده یک شخص خاص در متاورس، بازیهای ویدیویی، انجمنهای اینترنتی، شبکههای اجتماعی، پیامرسانها و… میباشد. مدتیاست که در توپیتر و اینستاگرام میتوانید به جای عکس پروفایل از یک آواتار استفاه نمائید. این آواتار را میتوانید بهکمک همان اپها بسازید یا آن را به شکل NFT از بازارگاهای مربوطه خریداری و به آنرا جایگزین عکس پروفایل خود کنید.
ساخت شخصیت متاورسی
راههای گوناگونی برای ساخت یا خرید آواتارِ آماده به شکل انافتی وجود دارد که دو مورد از آنرا (در توپیتر و اینستاگرام) توضیح دادم. اما شرکتها و سرویسهای آنلاینی در زمینه ساخت آواتار بوجود آمدهاند که جای بهانای برای شما باقی نگذارند!
فراقهرمان!
اسکن سهبعدی متاهیرو به کمک WDW برای ساخت آواتار
شرکت مِتاهیرو از این هم فراتر رفتهاست. این شرکت به کمک فناوری Wolf Digital World – WDW با اسکن سهبعدی از شخص خود شما، فایلِ آواتار سهبعدی شما را ظرف چند روز تحویل میدهد. اگر پول اضافه دارید، حتما به همین منظور، سفری به دوبی داشته باشید! لطفاً قبل از سفر، کمی پول نقد از نوع ارز دیجیتال هیرو HERO هم به کیف پول خود انتقال دهید!
بازیکنِ من آماده!
آواتارهای ساخته شده به کمک Ready Player Me
وبسایت Ready Player Me یکی از جذابترین و پیشرفتهترین ابزارها را برای ساخت آواتار در اختیار متقاضیان قرار میدهد. در RPM میتوانید شخصیت سهبعدی خود را بسازید و در متاورسهایی که از آن پشتیبانی میکنند استفاده نمائید. در حقیقیت شما میتوانید آواتار خود را بسازید و دنیاهای مجازی مختلف را با یک هویت ثابت کاوش کنید. این یعنی آواتار شما چیزی شبیه به پاسپورت برای متاورسهای مختلف میگردد. کاربران میتوانند صاحب ظاهری مخصوص به خود باشند و حتی آن را به صورت NFT در بازار مورد نظر خود معامله کنند یا بفروشند!
مراحل ساخت آواتار در Ready Player Me معمولا در سه مرحله انجام میپذیر:
سلفی بگیر یا از میان مجموعه ای از آواتارهای ازپیشساختهشده انتخاب کنید.
آواتار خود را سفارشی کنید. از میان بیش از 300 گزینه سفارشیسازی انتخاب کنید و NFTهای خود را در آینده وارد کنید.
فایل آواتار خود را دانلود کنید. از آواتار خود در بیش از 10500 برنامه و بازی پشتیبانیشده استفاده کنید.
آواتار قسمتی از هویت دیجیتال شما است که مطمئناً به خودِ واقعی شما متصل است. چون آواتار برای شما است و شما واقعی هستید!
کارشناسان، کل مجموعه اطلاعات فعالیت آنلاینِ یک فرد را نیز تحت عنوان هویت دیجیتال طبقهبندی میکنند. این موضوع شامل آواتارها، نامهای کاربری، گذرواژهها، تاریخچه جستجو، تاریخ تولد، شماره بیمه، کد ملی، و سابقه خرید میشود، بهویژه در مواردی که این اطلاعات به صورت عمومی در دسترس است و ناشناس نیست و میتواند توسط دیگران برای کشف هویت مدنی (هویت واقعی) آن شخص استفاده شود. به نظرم آدرس کیف پول ارز دیجیتال آواتار شما هم جزئی از هویت دیجیتال شماست.
ممکن است زمانی فرارسد که در یکی از متاورسها فعالیتی انجام دهید که برای برخی دیگر ازآواتارها ناخوشایند بهنظر رسد. این احتمال وجود دارد که مخاطبین ناراضی از شما، سعی کنند از روی آواتارتان، شما را در دنیای واقعی پیدا کنند و با شما گفتگویی داشته باشند! باور کنید دنیای کوچکی داریم!
به یاد فیلم علمی و نهچندان تخیلیِ «بازیکن شماره یک آماده» افتادم که در آن آواتارهایی توانستند با شنود مکالمهٔ وِیْد و آرتمیس در متاورسِ اوآسیس، هویت واقعی او را شناسایی کنند و جهت انتقام، باعث مرگ اطرافیانش در دنیای واقعی شوند!
آواتارهای Wade و Art3mis
در نتیجه میبایست در ساخت نمایندهٔ سهبعدی خود کوشا و هوشیار باشید تا نه تنها در دنیای واقعی بلکه در دنیای مجازی نیز بتانید بهترین خود باشید. ضمناً میبایست مراقب آنچه در متاورس از خود بروز میدهید هم باشید. در این میان شاید از آواتاری دیگر خوشتان آید و بخواهید او را در دنیای واقعی هم ملاقات کنید. شاید هم آواتارهایی پیدا شوند که از آواتار و شخصیت مجازی شما خوششان بیاید.
فکر میکنید تا کی میتوانید یک دوست مجازی آواتاری داشته باشید؟ آیا نهایتاً نمیخواهید با او یک قرار در کافی شاپ یا رستوران مجلل مد نظرتان بگذارید؟ یا نه، میخواهید قرار و مدارها و سایر تعاملات نیز مجازی باشد؟ تصمیم با خودتان است اما امروز برایتان حداقل تشریح کردم که چرا هویت واقعی و شخصیت دیجیتال شما به هم متصل است.
جویتوپیا را با بلاکتوپیا اشتباه نگیرید. فقط یک تشابه اسمی است و در ابعاد مختلف، متفاوت از یکدیگرند. کلمه Joytopia از ترکیب دو کلمهٔ Joy به معنای لذت و Eutopia به معنای آرمانشهر به دست آمده. در ادامه خواهیم دید که شرکت بیامدبلیو چرا متاورس خود را چنین جسورانه نامگذاری کرده است.
به گزارش وبسایت خبری ارزاخبار، گروه BMW پس از یک حضور موفق در IAA 2021، بار دیگر به همراه جِرنی (Journee)، دنیای متاورسی زیبای خود یعنی Joytopia را در نمایشگاه CES لاس وگاس افتتاح کردند.
آینده منتظر نمیماند. حتی برای صنعت خودرو. Joytopia یک دنیای برند کاملا دیجیتال است که امکان تعامل و ارتباط تنگاتنگ با مخاطب را فراهم میکند و با وضوح فولاچدی بر روی انواع دستگاهها از هر نوع (رایانه شخصی، تبلت یا گوشی هوشمند)، رایگان و بدون ثبتنام قابل دسترسی است.
دنیایی را تصور کنید که دیگر محدودیت فیزیکی ندارد. برنها و شرکتها میتوانند با ایجاد فضایی الهام بخش برای رویدادهای مهم و در یک همکاری با برند BMW در متاورس، جویتوپیا را به سطح بعدی برسانید و یک تجربه چندحِسی برای کاربران و مشتریان خود بوجود آورند.
شرکتها و برندها در جویتوپیا میتوانند به کاربران خود در سراسر جهان این فرصت را بدهند تا ایدهها، مفاهیم و دیدگاههای گروه BMW در خصوص تجربه رانندگی را بازآفرینی کنند. به طور مثال اگر کاربرانشان حتی نمیتوانند به لاس وگاس سفر کنند، مستقیماً در مرورگر گوشی موبایل، تبلت یا رایانه شخصی خود و در محیط مجازی متاورس این کار را انجام میدهند!
Journee راه حل های پیشرفته و شیکی ارائه می دهد که افراد را در فضای مجازی به روشی انقلابی به هم متصل میکند. متاورس جرنی از طریق همکاری با برندها و کسبوکارها، متاورسهای ماندگار و مطمئن آینده را در محیط وب۳ امکان پذیر میکند.
تیزر تبلیغاتی جویتوپیا (برای مشاهده، روی تصویر بزنید)
ابعاد واقعی بامو
خودروی متاورسی بِاِموِ با نام «ابعاد واقعی» Dimensions of Real
خودروی متاورسی بِاِموِ که آن را Dimensions of Real (به معنای ابعاد واقعی) نامگذاری کرده است در نمایشگاه CES 2022 رونمایی شد. این خودروی مجازی کاربران را فراتر از حرکت فیزیکی از نقطه ۱ به ۲، به سفری چند بعدی و چندحسی در فرادنیا میبرد.
ابعاد واقعی بیاِمدَبِلیو که با همکاری جرنی و دیزاینوُرکس توسعه یافته است، به جای یک ماشین واقعی، مفهوم یک وسیله نقلیه مجازی را بازتعریف و کاربران را به سفری چندحسی دعوت میکند. کاربران به صورت دیجیتال در زمان و مکان سفر میکنند تا با پیوند تجربیات گذشته با چیزهای جدید و غیرمنتظره، تعریفی جدید از وسیله نقلیه ارائه دهند.
در دنیای دیجیتال BMW، یک تجربه سفارشی را از طریق سه دنیای تعاملیِ چندبعدی میسر می کند: آرامش در بُعد اول، اعتماد به نفس در بعد دوم و شادی در بعد سوم. عبارات سورئال و هنرمندانه ای که وسیله نقلیه را به قلمروهای جدید و متمایز میکشاند. این چشم انداز مفهومی جسورانه، ارتباط طبیعی بین راننده و وسیله نقلیه را به سطح بعدی میبرد. این نشان میدهد که چگونه در آینده نزدیک، ارتباط و تعامل مشتری با خودرو کاملاً شهودی خواهد بود.
حضور برندها در جویتوپیا
H&M
تیزر تبلیغاتی H&M در جویتوپیا (برای مشاهده، روی عکس بزنید)
اِچاَنداِم همیشه در مورد روحیه کارآفرینی و آزمایش ایدههای جدید برای ایجاد ارزش واقعی برای مشتریان و محرک تغییرات بوده است. فناوری پیشرفته Journee به H&M اجازه میدهد فرصت های جدید در دنیای مد و راههای جدید برای نوآوری را کشف کند.
H&M Beyond، مرکز نوآوری شرکت مد سوئدی H&M است. آنها همراه با استارتآپها و نوآوران، پروژه های آیندهمحور را هدایت میکنند. به عنوان بخشی از هدف H&M در جستجوی مداومِ راههایی برای نوآوری و کشف فرصتهای جدید، این برند با کارشناسان دیجیتال Journee و Dept همکاری کرده است تا اولین تجربه نمایشگاه مجازی خود را ایجاد کند.
نمایشگاه مکانی است برای شرکت های مد برای ایجاد و حفظ روابط مهم با افراد مشهور، سلبریتیها، اینفلوئنسرها، استایلیستها و نمایندگان رسانهها. همچنین یک ویترین مغازه، راهرو، اتاق ملاقات، فضای رویداد و مرکز تجاری است. در حقیقت، خانهٔ مجازیِ یک برند است.
دروازه جهانی اتحادیه اروپا!
تیزر Global Gateway (برای مشاهده، روی تصویر بزنید)
اتحادیه اروپا با ایجاد فضای دیجیتال در متاورس جویتوپیا تصمیم دارد موفقیتهای پویش دروازه جهانی (گِلوبال گِیتوِی) را بتواند به شیوهای احساسی و تعاملی نشان دهد، بیان کند و در دسترس قرار دهد.
گِلوبال گِیتوِی یک ابتکار از جانب اتحادیه اروپا است که در تلاش برای بهبود سیستمهای دیجیتال، آموزش و مراقبتهای بهداشتی در سراسر جهان میباشد. ابتکار گلوبال گیتوی، با هشتگ WhoWeAre#، پیامآورِ ارتباطات پایدار و قابل اعتماد برای مردم و سیاره ما است. هدف این حرکت، کمک به مقابله با مبرمترین چالشهای جهانی، از تغییرات آب و هوا و سیستمهای بهداشتی بهتر گرفته تا تقویت رقابتپذیری و زنجیرههای تامین جهانی است.
ویژگی های نرمافزار
جهان های منحصر به فرد
جرنی محیطهای جویتوپیا را برای هر درخواست، به شکل مجزا و سفارشی طراحی میکند تا تجربه مجازی مورد نظر برندها و اشخاص معروف را ایجاد نماید. گزینه های طراحی بامو از معماری زیبا، مناظر و سیارات گرفته تا آواتارهای سفارشی و موارد دیگر، نامحدود است.
محصولات سه بعدی فوقواقعی
فضاهای مجازی جویتوپیا محصولات سه بعدی را با کیفیت بسیار واقعی برای بازدیدکنندگان متاورس خود به نمایش میگذارد.
ایموجیهای رسا
شما میتوانید آواتارهای ساخته شده را با رقص و حرکات از طریق عملکردهای ایموجی خود زنده کنید. به سایر کاربران بپیوندید و یک مهمانی راه بیندازید.
کنفرانس زنده در متاورس بیامدبلیو
شما می توانید هر محتوایی را در متاورس سفارشی خود قرار دهیم و آن را در زمان واقعی پخش کنیم. از جمله سخنرانیهای انگیزشی و الهامبخش، معرفی محصول، کنسرت یا مناظره.
تیزر ویدئویی از متاورس جویتوپیا (برای مشاهده، روی تصویر بزنید)
ارز دیجیتال جویتوپیا
بعید بهنظر نمیرسد که شرکت بامو در آیندهای نزدیک، رمزارز جویتوپیا را نیز معرفی نماید. برندها، سازندگان خلاق و اشخاصی که در آن مشغول فعالیت هستند میتوانند به کمک ارز دیجیتال جویتوپیا به کسب درآمد نیز بپردازند. ممکن است کاربران این فرادنیای زیبا بخواهند با رمزارز، تعدادی لباسهای برند و مد روز را البته از نوع انافتی، بخرند و در جویتوپیا بپوشند!
تقابل حریم خصوصی و فناوری باعث گردیده است که برخی از فناوریها به جای آنکه به عموم مردم خدمترسانی نمایند، محدود به حوزهای تخصصی شوند. مانند گِلَس که در پی اعتراضات و شکایاتی، گوگل هیچگاه نتوانست آن را به شکل «عمومی» عرضه نماید. زیرا این عینک مجهز به دوربین و میکروفون بود! شاید گوگل، زمان مناسبی را برای معرفی گلس به دنیا انتخاب نکرده بود! اما بهنظر من حدود و مرزهایی که افراد برای فناوریهای امروز و آینده تعیین میکنند (خواسته یا ناخواسته) در حال گسترش و در نقطهٔ مقابل، حدود و مرزهای حریم شخصیِ افراد در حال کوچکتر شدن است. تا حدی که امروز بر خلاف گذشته، کمترین مزاحمت را برای پیشرفت فناوری داریم. در نتیجه:
[box type=”note” align=”” class=”” width=””]باید به مرزهای جدید حریم خصوصی عادت کنیم و یاد بگیریم چگونه در دنیای سایبری امروز، زندگی، معاشرت و مهمتر از همه اینکه، «مشارکت» داشته باشیم.[/box]
بلایی که حریم شخصی بر سر گلس آورد!
به یاد دارم زمانی که رسانهها فقط «خبرِ» عرضه عینک گوگل را منتشر کردند، بلافاصله، فعالان حقوقی، به شدت نگرانی خود را بابتِ به خطر افتادنِ حریم خصوصی افراد اعلام نمودند. زیرا تصاویر افراد توسط دوربینِ این نوع عینکها، موقتاً ثبت یا ضبط میگردد. حتی صداها نیز به منظور دریافت دستورات صوتی از کاربر، برای لحظاتی هرچند کوتاه، ثبت و ضبط می گردند! گوگل نیز نهایتاً کاربردی غیر عمومی برای نوآوریِ خلاقانه خود تعریف کرد. اما امروز حتی اگر کمک مربی سابق اتلتیکو مادرید بازنشسته نشده بود دیگر نمیتوانست از آن استفاده نماید چون نهایتاً تولید و عرضه گلس امسال پایان یافت.
آشتی حریم خصوصی و فناوری در طول زمان
زمانی بود که به دلایل مختلف از جمله حفظ حریم شخصی، تمایلی به قرار دادن عکس پروفایل در وایبر و ویچَت نداشتیم! البته نسل زِد (GEN Z) که تولدشان همزمان با تولد شبکههای اجتماعی بوده است در این خصوص کمی راحتتر تصمیم میگرفتهاند. به مرور زمان، افراد سنتیِ بیشتری دست از محافظهکاری برداشتند و آنها هم اجتماعیتر شدند. حداقل در شبکهها و جوامع مجازی، اینطور به نظر میرسید!
ویدئو های مختلف از جمله ویدئوهای طنز، آموزشی، دوربین مخفی و… که به شکل خودخواسته و عمومی (Public) توسط خود اشخاص در فضاهای مجازی منتشر میشوند نیز نشان میدهد در تعریف حریم شخصی یا حداقل در تعیین حد و مرز حریم شخصی دچار یک بهروزرسانیِ تدریجی و زیرپوستی اما محسوس و ملموس شدهایم بدون آنکه بهآن توجهی کنیم! شاید نیازی به توجه به آن نداشتهایم. یا شاید عُرف و قوانین طوری از ما محافظت میکند که امروز آزادانهتر از گذشته در دنیای فناوری قدم برمیداریم.
واقعیت امروز حریم خصوصی و فناوری
بررسی عمیق دلایل این تغییرات، خارج از محدوده دیدگاهی است که تصمیم دارم اینجا با شما به اشتراک بگذارم. اما واقعیت آن است که امروز شاهد هستیم که چه نسل زد و چه نسلهای قبل از آن و به شکل کلی، همه افراد در دنیا، اجتماعیتر و در برخی موارد، بیپرواتر شدهاند. این را میتوانیم به وضوح از مقایسهٔ پوشش، رفتار و معاشرت مردم با فقط ١٠ سال قبل (و نه حتی قبلتر) متوجه شویم.
به عبارت دیگر، مرزهای حریم خصوصیمان تغییر کرده است و امروز حاضریم اطلاعات و دادههای بیشتری را در معرض دید قرار دهیم یا با دیگران به اشتراک بگذاریم و با چهرهای نزدیکتر به آنچه واقعاً هستیم یا میخواهیم باشیم در شبکههای اجتماعیِ مجازی و دنیای واقعی ظاهر شویم.
مطالعه موردی 1: تجربه شخصی
چند وقت پیش که متوجه شدم اینستاگرام بالاخره قابلیت بزرگنماییِ تصاویر پروفایل کاربران را به اینستاگرام افزوده، بلافاصله در یک استوری، این موضوع را اعلام کردم تا اگر اشخاصی هستند که این موضوع را هنوز نمیدانند، متوجه شوند. مخصوصاً آنهایی که تصویری بسیار کوچک در پروفایل خود قرار داده بودند به این امید که تصاویرشان ناواضح و در ابعادی کوچک باقی بماند. هرچند همان موقع هم اشخاصی که با فناوریهای آنلاین آشنا بودهاند میتوانستند به کمک یک مرورگر وب، آن تصاویر را استخراج و در ابعادی بزرگتر و واضحتر ببینند!!!
از تحلیلِ بازخورد فالوئرهای عزیزم و تصاویر پروفایل ایشان بعد از اطلاعرسانی اینجانب، بیش از پیش، متقاعد شدم که حدود و تعاریف حریم خصوصی، کاملاً تغییر یافته است. در هر حال بهنظرم:
[box type=”note” align=”” class=”” width=””]حریم خصوصی قانونی نانوشته است که توسط خواست و ظرفیت و پذیرش مردم به شکل خودکار، بهروز میگردد.[/box]
مطالعه موردی 2: دوربین مداربسته
زمانی حتی مایل نبودیم با کت و شلوار هم در کادر دوربین افراد ناشناس یا غریبه قرار بگیریم اما امروز ممکن است با یک شلوارک بارها از جلوی دوربین مداربسته ساختمان همسایهمان رد شویم، بدون آنکه حتی عبارتی شبیه به «حریم شخصی» از ذهنمان عبور کند. چون میدانیم این دوربینها در جایی دیگر، ضامن امنیت ما هستند. این یعنی آشتی و تطبیق با فناوری.
مطالعه موردی 3: دوربین ترافیکی
حال دوربینهای ترافیکی عمومی را در نظر بگیرید. به طور مثال، با مراجعه به وبسایت مرکز مدیریت راههای کشور و فعال کردن گزینهٔ «دوربینهای نظارت تصویری»:
گزینهٔ «دوربینهای نظارت تصویری» – وبسایت مرکز مدیریت راههای کشور
میتوانید از وضعیت ترافیکی و جَویِ جادههایی که تصاویر دوربینهایشان در این وبسایت به شکل عمومی قابل رؤیت است، باخبر شوید و برنامه سفر خود را تنظیم نمائید.
نام دوربین: كرج – چالوس (کندوان)، پیچ سرهنگ – تاریخ: 1402/2/2، ساعت: 05:50:00 عصر – منبع: 141.ir
مطالعه موردی 4: شبکههای اجتماعی
زمانی حساسیت بالایی روی عکسهای شخصی یا خانوادگی خود داشتیم اما امروز آنها را به سادگی و بدون دغدغه در پروفایل یا صفحات عمومیِ شبکههای اجتماعی با جهان به اشتراک میگذاریم. حتی آگاهانه یا از روی عدم آگاهی، ممکن است عکسهای خود را در اختیار هوش مصنوعی قرار دهیم. اگر چنین کاری نمیکردیم، عدهای دیگر، از محصولاتِ فناورانه و خلاقانهٔ امروزی بیبهره بودند! و بالعکس. اگر دیگران چنین دادههایی را که زمانی بسیار شخصی به حساب میآمد، به اشتراک نمیگذاشتند، امروز ما هم از خیلی از پیشرفتهای فناورانهٔ کاربردی یا حداقل سرگرمکننده دور بودیم. به منظور مطالعه بیشتر در خصوص مورد فوق، به مطلب زیر مراجعه فرمائید:
حریم خصوصی برخاسته از قانون است و قانون هم چیزی نیست جز خواست مردم. برخی افراد در تحلیل قانون دچار اشتبا مهلکی هستند و با بیان جملاتی از قبیل «قانونِ مملکته»، طوری وانمود می کنند که گویی قانون غیرقابلتغییر است! اینها یا فراموش کردهاند یا نمیدانند که قانون، آنچه مردم میخواهند است و خواست مردم نیز در طی زمان متناسب با نیازمندیهای جدید، تغییر میکند و بهروز میگردد. این خاصیت دنیای پویایی است که در آن زندگی میکنیم. دنیا به ذاتِ خود پویا است و طبیعتاً هرآنچه در آن هست نیز پویا میباشد. از جمله خود قانون.
جوامع پیشرفته (از لحاظ فرهنگی، قانونی و مدنی) این تغییراتِ پویا را بهتر و سریعتر هضم میکنند. زیرا تمام تغییراتی که غالب جامعه پذیرای آن است با کمترین دَنگ و فَنگ!، تبدیل به عُرف (قانونِ نانوشته) و در موارد دیگر، تبدیل به قانون رسمیِ آن شهر، ایالت یا کشور میگردد. این ظرفیتِ فرهنگی و قانونی در جوامع پیشرفته، حقیقتاً قابل تأمل و الگوبرداری است.
قانونگذار نیز قوانین را متناسب با پیشرفتها ونیازمندیهای فناورانه و عرفِ حاکم بهگونهای تغییر میدهد که حریم شخصی افراد تا جای ممکن حفظ گردد و همچنین شرکتهای فناور در عین حال که نتوانند از حریم شخصی افراد سوءاستفاده نمایند، بتوانند به زیست تجاری و فنیِ خود ادامه دهند.
از سویی دیگر، دست شرکتهای فناورِ بزرگ و کوچک زیر سنگ قانون است!، یعنی به محض آنکه کارشناسان خبرهای که کارشان بررسی و موشکافیِ فناوری است، پی ببرند که از اطلاعات خصوصی کاربران در مسیری غیر از خدمترسانیِ بهتر به کاربران استفاده میگردد، بلافاصله به دادگاه فراخوانده میشوند. در نتیجه گاهی د راخبار میشنویم که مدیران عامل این شرکتها به منظور پاسخگویی و شفافسازی در خصوص حفظ دادههای محرمانه و حریم شخصی کاربرانشان به دادگاه احضار میشوند.
مطالعه موردی ۱: حریم خصوصی و فناوری نظارتی
فراگیری و قبولِ حضورِ دوربینهای مداربسته یک مثال خیلی ساده اما ملموس از این نوع تغییرات و قانونگذاری است. قانونگذار در خصوص دوربینهای مداربسته، اماکن را مجبور کردهاست که از طریق تابلوها و اعلانات دیگر، افراد را مطلع نمایند که دوربینها فعال و در حال تصویربرداری از تمام اعمال و رفتار آنها هستند! مردم نیز به این موضوع عادت کردهاند و با آن مشکلی ندارند.
اما قانونگذار در خصوص دوربینهای مداربستهای که بدون اطلاعرسانی فعال هستند، نظری دیگر دارد. چنین دوربینهایی مخفی به حساب میآیند و استفاده از آنها معمولاً جرم محسوب میشود. زیرا باعث نقض حریم خصوصی افراد می گردد.
دوربین، همان دوربین است و رفتار افراد در اماکن عمومی همان رفتار گذشته است اما برخورد قانونگذار در دو مثال اخیر با استفادهکننده از دوربین متفاوت است.
مطالعه موردی 2: حریم خصوصی و فناوری واقعیت مجازی
اگر تابحال از استریت ویوی گوگل استفاده کرده باشید حتما دیدهاید که صورت افراد و البته پلاک خودروها و برخی اماکن به کمک هوش مصنوعی، تار یا پوشانده شده. این موضوع هم بخاطر اعتراض و شکایت رسمی برخی سازمانها از گوگل بوده است. قانونگذار پس از رسیدگی به این موضوع، بر خلاف برخی جوامع توسعه نیافته، استریت ویو را ممنوع یا فیلتر نکرد بلکه وظیفهٔ اصلی خود را از طریق ریلگذاری (رگولاتوری یا تنظیم مقررات Regulatory) انجام داد. امروز هم گوگل استریت ویو در حال خدمترسانی به میلیونها کاربر است و هم حریمشخصی افراد با یک ترفند فناورانه حفظ میگردد.
مطالعه موردی 3: حریم خصوصی و فناوری واقعیت افزوده
یکی از محصولات انقلابی شرکت اپل که همه بیصبرانه منتظر آن هستیم، آیفون ۱۵ یا ۱۶ یا حتی ۲۰ نیست!، بلکه عینک واقعیت افزوده اپل است. اپل هنوز مشخصات فنی آن را رسماً اعلام نکرده اما به احتمال خیلی زیاد باید مانند گِلَس، مجهز به دوربین و میکروفون باشد. اما آیا قانونگذار، این عینک را ملزم به تجهیز به ابزاری خواهد کرد تا به افرادی که در نزدیکیِ عینک حضور دارند اطلاع دهد که «این مکان مجهز به دوربین است»؟ (یا حتی میکروفون!). یا نهایتاً به سرنوشت گوگل گلس مبتلا خواهد شد؟
با توجه به تغییراتی که تا اینجا به آنها اشاره کردهام، بعید میدانم قانونگذار با عینک اپل مشکلی داشته باشد. نظر شما چیست؟
مطالعه موردی 4: حریم خصوصی و فناوری دستیارهای هوشمند
با ضبط ناخواسته صدا چه کنیم؟ آیا فکر میکنید هماکنون صدای شما توسط گوشی موبایلتان پیوسته شنود نمیگردد؟ به شدت در اشتباه هستید! فکر میکنید دستیارهای هوش مصنوعی نظیر سیریِ اپل و گوگل اَسیستَنت، الکسای آمازون، و کورتانای مایکروسافت چگونه در هر لحظهای صدایشان میکنید، پاسخ میدهند؟ بله درست است. آنها با اجازهٔ خودتان، پیوسته در حال شنود صدای اطراف خود هستند! پس هیچ شکایتی را علیه اپل، گوگل، آمازون و مایکروسافت حداقل در این مورد بخصوص، نزد قانونگذار نخواهید برد!
حریم خصوصی و فناوری گاهی در مقابل هم قرار میگیرند. موضوع حریم شخصی و فناوری بلاکچین یکی از موضوعاتِ همیشه پر حاشیه و پر چالشی بوده است که جامعهٔ کریپتو هنوز با آن درگیر است. قابلیت ناشناس ماندن هویت ارسالکننده و دریافتکننده در یک تراکنش بلاکچینی مانند چاقو که هم میتواند کاربردهای مثبت و هم منفی داشته باشد عمل میکند.
من رویکردی را که در آن یک رابطهٔ دوطرفه و دوسربُرد بین حریم شخصی و فناوری وجود دارد را «همزیستی حریم خصوصی و فناوری» مینامم. یعنی ما دادههای شخصی خود را بیپروا و بدون وسواسهای گذشته، در اختیار فناوری قرار میدهیم تا در قبال آن، فناوری به ما و «دیگران» امنیت، آسایش، خدمات و محصولات کاربردی و البته درآمد هدیه دهد. دیگران هم در حین انجام همین کار برای ما هستند!
به احتمال زیاد ویدئوهایی که توسط دَشکَمها یا دوربینهایی با قابلیت نصب روی داشبورد خودرو را در اینترنت یا شبکه های مجازی دیدهاید. یکی از کاربردهای اینگونه دوربینها ثبت وقایع جادهای مخصوصاً تصادفات است. ویدئوهای ضبط شده توسط این دوربینها بارها به پلیس و افراد کمک کرده است تا شناساییِ مقصر اصلی تصادفات یا حتی سارق خودروها آسانتر گردد.
اگر به شما بگویم که افرادی در سراسر جهان در حال جمعآوری عسل به کمک دوربینهای دشکم هستند، تعجب میکنید؟ حق دارید. اما حتماً مطلب زیر را بخوانید تا متوجه شوید دوربینها آنچنان هم ترسناک نیستند. در کنار نقضِ ناخواسته، مقطعی و احتمالیِ حریم خصوص افراد، فوایدی بیشمار و شاید هنوز کشفنشده دارند!
https://fa.mahdibml.com/honey/
مطالعه موردی ۲: مرورگر شجاع!
نترسید و با شجاعت به وبگردی بپردازید تا بتوانید درآمد داشته باشد! مرورگر اینترنتیِ Brave (به معنای شجاع) به گفته توسعهدهندگانش، یکی از امنترین مرورگرهای موجود در بازار است که در وب2 و وب3 قابل استفاده میباشد. اما قصدم معرفی خود مرورگر نیست بلکه نوآوری خلاقانهٔ بهکاررفته در آن است. توکن BAT یک رمزارز و بخش کلیدی (اما کاملاً اختیاری) از اکوسیستم Brave Rewards (پاداشهای بِرِیْوْ) میباشد.
اکوسیستم پاداش بریو به شما این امکان را میدهد که هنگام وبگردی، تبلیغاتی مشاهده نمائید که از «شبکه تبلیغات خصوصی بریو» برای شما انتخاب شدهاند. اگر بخواهید آنها را مشاهده کنید، ارز دیجیتال BAT یا Basic Attention Token دریافت میکنید. شما میتوانید BAT را مانند هر دارایی رمزنگاریشدهٔ دیگر در کیف پول خود نگه دارید یا از آن برای پرداخت پاداش به ناشران محتوا یا اینفلوئنسرهای مورد علاقه خود استفاده کنید!
برخی شرکتهای فناوری، ممکن است از اطلاعات شما استفاده کنند تا تبلیغات بفروشند. زیرا برای آنها، شما یک کالا هستید. اما ظاهراً در Brave همه چیز متفاوت است. توجه شما به تبلیغی خاص، ارزشمند است، و باید سهم عادلانهای از درآمد تبلیغکننده را به ازای هر تبلیغی که برای مشاهده انتخاب میکنید به دست آورید. این سهمِ منصفانه در قالب پاداشی از جنس ارز دیجیتالِ BAT به شما پرداخت میشود.
کدام دادههای خصوصی ارزشمند است؟
حریم خصوصی و فناوری
اپها و وبسایتها و به شکل کلی، پِلَتفُرمهایی که اکنون به رایگان در حال استفاده و بهرهبرداری از آنها هستیم به کمک تحلیل دادههای شخصی ما یا از طریق بهاشتراکگذاشتن دادهها با شرکتهای بازاریابیِ همکار، به روشهای مستقیم و غیرمستقیم درآمد دارند.
سادهترین حالت، آن است که پلتفرم (به طور مثال: اینستاگرام، یوتوب،…)، دادههای شما را تحلیل میکند تا بتواند با نمایشِ مرتبطترین تبلیغ با سلایق و علایق شما، از تبلیغکننده مبالغ بیشتری دریافت نماید. به عبارت دیگر، هرچه این تبلیغات بتواند مشتری و درآمد بیشتری برای تبلیغکننده داشته باشد، نشان از آن دارد که پلتفرم، تبلیغات را به افراد مرتبطتری نمایش داده است. در نتیجه، اعتماد و وابستگیِ تبلیغکننده به پلتفرم افزایش مییابد و این حلقهٔ پولساز در آینده بارها تکرار خواهد شد. هم پلتفرم درآمد دارد و هم تبلیغکننده به هدف خود یعنی فروش محصول یا خدمت، دست یافته است اما در این میان، جیب شما که دیدن این تبلیغات را تحمل میکنید یا با دیدن این تبلیغات خریدی را انجام میدهید، خالی مانده یا خالی شده است!
دادههای شخصی ارزشمند و پولساز
برخی از دادههای شخصی ارزشمند و پولسازی که به نوعی مرتبط یا متصل به ما هستند از این قرار میباشند:
و هرآنچه که فکرش را کنید (یا حتی روحتان هم خبر نداشته نباشد!)
تابحال از خود پرسیدهاید که چرا خودتان از بابتِ بهاشتراکگذاشتنِ این دادهها با پلتفرمهای مختلف درآمد نداشته باشید؟ موارد دیگری از دادههای مرتبط یا متصل به ما سراغ دارید؟ آنها را در قسمت دیدگاههای پایین همین صفحه با من و دیگران به اشتراک بگذارید.
بودن یا نبودن. مسئله این است.
وبسایتها واپهای بیشماری تاکنون حریم خصوصی همه ما را بارها نقض کردهاند بدون آنکه حتی متوجه شده باشیم. به طور مثال، ممکن است اپها یا فیلترهای تغییر چهره، عکسها و ویدئوهای ما را بدون اجازه، به شرکتهای فعال در زمینه یادگیری ماشین و هوش مصنوعی بفروشند.
شاید بسیاری از این عکسهای روتوش شده و تغییریافته را در صفحات خصوصی یا عمومی خود منتشر کردهاید تا لحظات مفرح و سرگرمکنندهای برای خود و مخاطبان خود به ارمغان آورید. اما تعدادی دیگر از همین عکسهای فانتزیشده ممکن است به شدت برای شما خصوصی به حساب آیند و آنها را تنها روی گوشی موبایل خود ذخیره کرده باشید غافل از آنکه قبلا در حین کار با همان اپها، برای شرکتهایی دیگر ارسال شدهاند.
اما از طرف دیگر، همه آن عکسها و ویدئوها کمک کردهاند که تا امروز بتوانیم شاهد تولد سرویسهایی نظیر DALL.E باشیم. دَلای میتواند از هیچ، تصاویری از انسانهایی خیالی اما فوقواقعی خلق کند. مشارکتِ ناخواستهٔ ما، باعث سوخترسانی به چنین اپها و سرویسهایی شده است.
حال به خود افتخار میکنید یا نگران هک شدن این سرویسها و لو رفتن عکسهای سلفیِ بانمک و بامزه اما خصوصیِ خود هستید؟
مسئلهٔ بودن یا نبودن است. بودن در جریان فناوری و مشارکت آگاهانه در پیشرفت آن یا نبودن در آن و انزوای فناورانه! (مگر ممکن است بدون فناوری، زیست یا کار کرد؟! شاید برای تعداد انگشتشماری، بله!)
دیدگاه پایانی
اگر بودن را انتخاب کنیم باید یاد بگیریم که چگونه در دنیای سایبری امروز، زندگی، معاشرت و مهمتر از همه اینکه، «مشارکت» داشته باشیم به نحوی که از حریم خصوصیمان سوءاستفاده نگردد. استفاده از ابزارهایی نظیر مرورگرهای امن اینترنتی که به ما اجازهٔ کنترل دادههای شخصی را میدهند تنها یکی از گامها در مسیر حفظ حریم خصوص در برابر فناوری است. پاک کردن اپهای کمتر شناختهشده و اغلب ناشناس از روی گوشی موبایل و کامپیوتر میتواند گام بعدی باشد. ضمنا باید در کنار یادگیری مفاهیم و مبانی امنیت سایبری (امنیت دیجیتال)، اخبار فناوری و قانونگذاری را نیز پیگیری نمائیم تا بهروز و آگاه بمانیم.
سخت است اما ممکن. سالها در کنار دوربینهای مداربسته زندگی کردهایم و آداب حضور در اماکن عمومی و رعایت مقررات آنها را یاد گرفتهایم. چه دوربینها آنجا باشند چه نباشند. در نتیجه نباید از فناوری بترسیم. بلکه میبایست همانند آنچه از گذشته تا کنون انجام دادهایم، بتوانیم راهی برای همزیستیِ مسلامت آمیزِ حریم خصوص و فناوری بیابیم.
موضوع مهم برای ما آن است که شرکتها و سایر افراد از اطلاعات شخصی و خصوصی ما سوءاستفاده نکنند و ما نیز در ازای اجازهٔ هرگونه بهرهبرداری مالی یا تحقیقاتی از اطلاعات مربوط یا متصل به ما، پاداش و سهم خود را نقداً دریافت نمائیم! و چه بهتر که این پاداشها از جنس ارز دیجیتال باشند.
فناوریهای واقعیت مجازی (Virtual Reality) و واقعیت افزوده (Augmented Reality) مدتهاست با ابزار مختلف از جمله عینک واقعیت مجازی و عینک واقعیت افزوده توسط افراد مختلف استفاده میشوند اما هنوز تجاری نشدهاند. یعنی هنوز قیمت آن برای استفاده توسط عموم مردم مناسب نیست و یا هنوز جایگاهی کاربردی در زندگی روزمره مردم، مشاغل یا عموم کسبوکارها پیدا نکردهاند.
هرچند از سالها پیش با عرضه انواع این عینکها، جوانان و نوجوانان بسیاری سراسر دنیا سرگرم شدهاند. اما سرگرمی به تنهایی نتوانسته از این فناوری بسیار جذاب، محصولی کاربردی (و شاید هم حیاتی) مانند یک گوشی تلفن همراه بسازد. اخیراً در اخبار فناوری میبینم که مردم و اهالی فناوری در مورد عینک جدید اپل باهم گفتگو میکنند. من معتقدم وقتی شرکت اپل تصمیم میگیرد از یک فناوری پیشرفته در یکی از محصولات خود استفاده کند باید کم کم خودمان را برای پذیرش همگانی آن آماده کنیم. در این مطلب سعی دارم با بررسی جوانب مختلف، شما را نیز به همین نتیجه برسانم.
عینک واقعیت افزوده هوشمند گوگل چه شد؟!
عینک واقعیت افزوده گوگل هیچگاه مورد استقبال عموم قرار نگرفت. اصلاً ظاهراً قرار هم بر این نبود. در عوض، گوگل بازار خاصی برای آن پیدا کرد. گِلَس (Glass Enterprise Edition) به گونهای طراحی شده است که استفاده از آن آسان و راحت باشد. گوگل این عینک را برای راهحلهای سازمانی بهینه کرده است.
عینک هوشمند واقعیت افزوده گوگل گلس
محصول ارگونومیک و هوشمند گوگل بخشها و عملکردهای مختلفی دارد:
بلندگو
پد لمسی
دکمه چندمنظوره (برای انجام کارهای مختلف در برنامهها مانند گرفتن عکس یا ضبط ویدیو)
نمایشگر مکعبی درست بالای چشم راست (اطلاعات مورد نیاز شما را در هر لحظه یا موقعیت نشان میدهد. مانند دستورالعملها یا وظایف بعدی شما)
حتی شما میتوانید برخی از امور مربوط به دسترسی از راه دور و آینه کردن تصاویر (Screen Mirroring) را نیز انجام دهید. علاوه بر این، میتوانید عینک را به رایانه خود متصل کنید و صفحه گلس را روی صفحه رایانه خود داشته باشید تا بتوانید با برنامههای عینک روی صفحه رایانه کار کنید.
مایکروسافت نیز مانند گوگل برای عینک خود، برنامههای کاربردی سازمانی را هدف قرار داده است، بنابراین عینکش در بسیاری از جوامع، ناشناخته است. عینک واقعیت افزوده مایکروسافت انجام کارها را به شکل دقیق، کارآمد و هَندزفری (بدون دخالت دست یا Handsfree) امکانپذیر میسازد. عینک HoloLens 2 یک دستگاه هولوگرافیکِ مستقلِ ارگونومیک و بدون اتصالات سیمی با برنامههای کاربردی آماده است. مایکروسافت این عینک را به منظور افزایش دقت و بازدهی کاربر طراحی کرده است. تفاوت بین گوگل گلس 2 و مایکروسافت هولولنز 2 در این است که دومی هنوز زنده است!
محصول کلیدی اپل
عینک واقعیت افزوده اپل
با مقایسه آیفون 11 پرو مکس با نسلهای بعدی آن، میتوانید به راحتی متوجه شوید که اپل در این سری محصولات اخیرش، از نوآوری بیبهره بوده است. به نظر میرسد که آیفون، دیگر محصول استراتژیک این شرکت نیست! در عوض، اپل بر روی آینده تمرکز کرده تا مانند بنیانگذارش استیو جابز، زندگی دیجیتال را بازتعریف کند.
برخلاف عینکهای دو شرکت فناور دیگر، اپل همیشه طیف وسیعتری از مخاطبان را هدف قرار میدهد. منظورم افرادی است که تشنهٔ نوآوریهای فناورانهاند یا مینیمالیستهای ثروتمند و صد البته کسانی که فقط سیب گاز زده را دوست دارند! یکی از محصولات انقلابی شرکت اپل که همه منتظر آن هستیم عینک واقعیت افزوده اپل است. هنوز مشخصات فنی عینک اپل رسماً منتشر نشده، اما میتوانیم انتظار داشته باشیم که وُراثِ فرهنگِ استیو جابز، کاربردهای نوآورانه زیادی را در آن گنجانده باشند. البته باید منتظر قیمت های اپلیِ این محصول هم باشیم!
در ادامه برخی از امکانات این نوع عینکها را با هم بررسی میکنیم.
آموزش مجازی و یادگیری تعاملی از طریق عینک AR
آموزش مجازی و یادگیری تعاملی از طریق عینک AR
یادگیری تعاملی یک رویکرد آموزشی است که انواع فناوریهای روز و مخصوصاً دیجیتال را در طراحی و ارائه دورههای آموزشی و کلاسها به کار میگیرد. یادگیری تعاملی در حقیقت، نتیجهٔ رشد بیش از حد در استفاده از فناوری دیجیتال و ارتباطات مجازی، به ویژه توسط دانش آموزان است. با استفاده از عینک AR، دانشآموزان و دانشجویان میتوانند با مدلهای دیجیتال پیچیدهای در حوزههای مختلف از جمله مکانیک، آناتومی و جغرافیا تعامل داشته باشند. از این طریق، یادگیری برای آنها جذابتر، در دسترستر و مؤثرتر میگردد.
تجربه خرید مجازی و عینک AR
خرید مجازی سطح بسیار بالاتری از تجربه، تعامل و غرقشدن در فضای دیجیتال (immersion) را برای مشتری فراهم میکند. منظور از غرقشدن آن است که کاربرِ یک فضای دیجیتال، حس کند کاملاً داخل آن فضا حضور دارد. چنین حسی معمولاً از وجود همزمان موارد زیر میسر می گردد:
۱- ۳۶۰در۳۶۰
وقتی سرتان را به هر سمتی میچرخانید، همچنان داخل همان فضای مجازی باشید و تمام عناصر موجود در آن فضا را ببینید. چه ۳۶۰درجه به چپ و راست و چه ۳۶۰ درجه به بالا و پایین. مطمئناً صفحه مانیتور لپتاپ یا کامپیوتر نمیتواند چنین امکانی را برای ما فراهم کند زیرا به محض اینکه سرمان را به هر سمت دیگری بچرخانیم، هرچیزی را ممکن است ببینیم جز صفحه مانیتور.
میز چرخان گیمینگ
حتی اگر میز کاری داشته باشید که صفحه مانیتور را همیشه جلوی چشمانتان قرار دهد باز هم در اطراف همان مانیتور فضای اتاقی را میبینید که در آن هستید. صفحه مانیتور فقط می تواند به اندازه یک مستطیل با ابعادی محدود، شما را غرق در دنیای مجازی داخلش نماید.
عینک یا هدست؟
حال فرض کنید داخل یک توپ بزرگ ایستاده اید و دیوارههای داخلیِ این توپ بزرگ پر از مانیتور است به شکلی که سرتان را به حر سمتی میچرخانید، یک صفحه نمایش یکپارچه میبینید! شاید فکر کنید تا آن روز فاصله زیادی داریم. اما باید بگویم که چنین روزهایی برای خیلیها خاطره شده است! به یاد دارم که حدود ۱۰ سال پیش در نمایشگاهی همراه با همکارانم در گروه فناوران نوتاش، بازدیدکنندگان چه استقبال پرشوری از کارگاهها، محصولات و خدمات ما تحت عنوان «ایجاد محیطهای مجازی سه بعدی» به کمک هِدسِت یا عینک واقعیت مجازی (VR Goggles / Headset) کرده بودند.
هدست یا عینک واقعیت افزوده و واقعیت مجازی
حدوداً از 10 سال پیش تا کنون به کمک «مقوای گوگل!» یا Google Cardboard و سایر عینکهای بهتر دیگری که شرکتهای مختلف به بازار عرضه کردند، کاربران میتوانستند گوشیهای موبایل خود را داخل هدست قرار دهند تا صفحه موبایل، همیشه جلوی چشمانشان باشد. طوری که با چرخاندن سر به اطراف، نه تنها خود گوشی موبایل، بلکه تصویری که روی صفحه گوشی نمایش داده میشد نیز متناسب با آن میچرخید. این ابزار بسیار خلاقانه باعث شد که کاربرِ فضای مجازی سه بعدی، بیش از پیش خود را غرق در دنیای مجازی حس کند. ممکن بود برخی از شرکتهای تولیدکننده، یک کنترل بلوتوث هم همراه با این هدستها عرضه کنند تا کاربر بتواند با عناصر موجود در فضای مجازی که اغلب، بازیهای موبایلی بودهاند، تعامل داشته باشند.
همین امروز تجربه کنید!
استفاده از عینک AR یا VR برای بازی
چنین تجربهای امروز در برخی از پارکها، شهربازیها و مراکز خرید به عنوان یک بازی بسیار مهیجِ گروهی یا تک نفره، به علاقهمندانش ارائه میگردد. اینبار که به یکی از این مراکز رفتید، پیشنهاد میکنم حتما آن را تجربه کنید. نترسید، خجالت نکشید! این همان آینده است. اما مراقب باشید به آن معتاد نشوید! به دلیل استفاده از عینک واقعیت مجازی، حس غوطهور شدن یا غرق شدن در این بازیها به حدی بالاست که یادتان میرود داخل یک مرکز خرید یا شهربازی هستید! ضمناً به همین دلیل، اجازه انجام برخی از این بازیها را به بچهها یا افرادی که ناراحتی قلبی دارند نمیدهند!
۲- تعامل
کار به یک عینک واقعیت افزوده یا هدست VR یا Virtual Reality ختم نمیگردد. برای غوطهوریِ بیشتر باید حس کنید به آن فضا تعلق دارید نه اینکه خود را تنها یک تماشاچی ببینید! تعامل یا Interaction به این معناست که هرگاه در یک محیط مجازی قرار گرفتید بتوانید با اشیاء یا اشخاصی که در آن میبینید ارتباط برقرار کنید و آنها نیز به این ارتباط، پاسخ دهند. فرض کنید به کمک یک عینک واقعیت AR یا Augmented Reality (به معنای واقعیت افزوده) وارد هایپرمارکتِ محله خود شدید و میخواهید کاهو و چیزهایی دیگر بخرید.
خرید مجازی و عینک AR
بدون هوش مصنوعی هرگز ممکن نبود!
به محض آنکه کاهو را از قفسه مربوطه برمیدارید، اطلاعاتی در مورد مقدار کاهویی که در لیست خریدتان روی گوشی ذخیره کرده بودید بلافاصله به شما نمایش داده میشود. دیگر نیاز نیست کاغذ یا گوشی موبایل را از جیبتان درآورید و لیست را نگاه کنید. دیگر نیاز نیست با همسرتان تماس بگیرید و برای هر قلم کالا از ایشان سوالات تکراری بپرسید. زیرا ایشان لیست خرید را با گوشی موبایل خود با نرمافزار متصل به عینک شما به اشتراک گذاشته و هر تغییری هم لازم باشد در آن اعمال میکند. عینک شما هم به کمک هوش مصنوعی تشخیص داده که شما یک کاهو با وزن و قیمتی مشخص در دست دارید و بلافاصله با توجه به لیست خرید و قیمت کاهو، تعداد یا وزن مورد نیاز و جمع هزینه را به شما نمایش میدهد!
اگر مایل به پرداخت مبلغ باشید روی دکمه پرداخت که توسط عینک AR جلوی چشمان شما به نمایش درآمده میزنید و پرداخت انجام میشود! به کارهایی که شما و عینک، باهم انجام دادید تعامل میگویند. اکنون شما حس می کنید که عینک AR چیزی جدای از شما نیست و دارد با شما زندگی و همراهی و تعامل میکند. اینجا نیز یک مرحله دیگر در دنیای مجازی غرق میشوید. شما احساس نمیکنید که اطلاعاتی که جلوی چشمانتان به اشیاء و انسانهای واقعی،افزوده شده، چیز غریبی است. چون سرتان را به هر سمتی بچرخانید این اطلاعات جلوی چشمان شما بهروز میشود. به همین جهت است که به این فناوری، واقعیت افزوده میگویند. افزودن اطلاعات به دنیای واقعی.
دادههای بی حد و مرز
پس اینبار که همسایه جدیدتان از روبرو به شما نزدیک شد و نام شما را صدا زد و به شما سلام گفت، دیگر نگران این موضوع نباشید که نام ایشان را فراموش کردهاید و «الان بد میشود!». عینک AR به دادتان میرسد و نام ایشان را همانطور که به شما نزدیک میشود، بالای سرش نمایش میدهد! ضمنا عینک میتواند خلاصهای از آخرین مکالمه شما با ایشان و قول و قرارهایی که باهم رد و بدل کردید را نیز در گوشتان به شما گوشزد کند!
در مثالی دیگر تصور کنید بتوانید با عینک واقعیت افزوده به صورت آنلاین لباس بخرید. چیزی که نیاز دارید این است که عینک بزنید و جلوی آینه بایستید و به طور مجازی لباس را بر تنِ خود ببینید. قبل از اینکه لباس را بخرید، میتوانید ببینید که آیا به شما میآید یا خیر!
مسیریابی مجازی با عینک واقعیت افزوده
ناوبری مجازی با عینک واقعیت افزوده
شما میتوانید تمام امکانات نقشه گوگل را روی صفحه نمایش عینک خود ببینید و حتی بیشتر. اطلاعات مسیریابیِ گوگل نه مثل آنچه تاکنون روی گوشی موبایل دیدهایم بلکه به شکل یک لایه دیجیتال افزوده شده توسط عینک روی دنیای واقعی است. همانند تصویر بالا. این برخلاف متاورسهای واقعیت مجازی است که فقط در یک قلمروی مجازی وجود دارند. در حقیقت، عینکهای واقعیت افزوده پلی میان دنیای مجازی و دنیای فیزیکی هستند.
تبلیغات مجازی در عینک AR
تبلیغات مجازی در عینک AR
در یک تعریف کلی، تبلیغات مجازی، استفاده از فناوری دیجیتال برای درج محتوای تبلیغات مجازی در یک برنامه تلویزیونی زنده یا از پیش ضبط شده، بیلبوردهای تبلیغاتی در خیابان ها، در متاورسها یا درست در مقابل چشمان شما هستید. دیگر فرقی نمیکند کجا باشید. تبلیغات، یک سطح دیگر به شما نزدیکتر میشوند! تصور کنید که در حال قدم زدن هستید و نمایشگر عینک واقعیت افزوده، تبلیغات را روی صورت شما میاندازد! به نظرم هم شگفتانگیز است و هم آزاردهنده. نظر شما چیست؟
فناوری واقعیت موازی دلتا و عینک AR هردو میتوانند اطلاعات شخصیسازیشده را فقط به مخاطبی خاص نشان دهند، اما با عینکهای AR تبلیغکنندگان میتوانند کارهای بیشتری انجام دهند.
تصور کنید در خیابانی هستید و با عینک خود یک تخفیف ویژه روی بیلبورد میبینید در حالی که دیگران نمیتوانند همان تبلیغی را که شما مشاهده میکنید ببینند! یا زمانی که وارد یک مرکز خرید میشوید، ابتدا به نام شما روی صفحه عینکتان به شما خوشآمد میگویند و سپس شما را تشویق میکنند به سمت فروشگاههایی بروید که ممکن است برایتان جذاب باشد. این مورد از طریق نمایش اطلاعات و تبلیغات شخصی سازیشدهٔ هدفمند در مقابل چشمان شما و از طریق همان عینک اتفاق میافتد.
طراحی داخلی و تغییر دکوراسیون توسط عینک واقعیت افزوده
طراحی داخلی و تغییر دکوراسیون توسط عینک واقعیت افزوده
میتوانید ببینید که آیا ست مبلمان دلخواهتان واقعاً در اتاق نشیمن شما جا میشود یا خیر. یا شاید بخواهید وسط سالن پذیرایی منزل یا اتاق کنفرانس محل کار خود بایستید و پیشنمایشی از ایدهٔ تغییر دکوراسیونی که مدتهاست در ذهن دارید را به شکل زنده و در ابعادی واقعی ببینید.
جراحی مجازی از راه دور
جراحی مجازی از راه دور به کمک عینک واقعیت افزوده
سالها پیش و قبل از رواج عینکهای واقعیت افزودهٔ تجاری، رسانهها از جراحی از راه دور توسط عینکهای AR و VR خبر دادند. کنترل رباتهای تعمیرکار توسط متخصصین از راه دور نیز با همین عینکها امکان پذیر است.
کنترل مجازی رباتهای تعمیرکار از راه دور به کمک عینک VR
بازی
بازی با عینک AR
کنترل و هدایت از راه دور توسط عینک واقعیت افزوده یا واقعیت مجازی
بهتر است آن را در عمل ببینیم:
[one_half]
کنترل از راه دور پهپاد از طریق عینک واقعیت افزوده یا واقعیت مجازی
[/one_half][one_half_last]
کنترل از راه دور و هدایت پهپاد از طریق عینک واقعیت افزوده یا واقعیت مجازی
[/one_half_last]
حریم خصوصی در عینکهای واقعیت افزوده
به یاد دارم زمانی که رسانهها فقط «خبرِ» عرضه عینک گوگل را منتشر کردند و بلافاصله، فعالان حقوقی، به شدت نگرانی خود را بابتِ به خطر افتادنِ حریم خصوصی افراد اعلام کردند. زیرا تصاویر افراد توسط دوربینِ این نوع عینکها، موقتاً ثبت یا ضبط میگردد. حتی صداها نیز به منظور دریافت دستورات صوتی از کاربر، برای لحظاتی هرچند کوتاه، ثبت و ضبط می گردند!
البته در اغلب این وسایل، به منظور بهبود ارائه خدمت به کاربر، ممکن است این اصوات و تصاویر برای مدتی در پایگاه داده شرکتِ طراح عینک یا شرکتهای توسعهدهنده نرمافزارهای ویژهٔ عینک ثبت و برای مدتی نگهداری شوند. همانطور که در مقاله چهرهپردازی به کمک هوش مصنوعی عنوان کردم، این گونه اطلاعات و دادهها به عنوان خوراک هوش مصنوعی استفاده میشوند. هوش مصنوعی به کمک علم دادهکاوی، این اطلاعات را تحلیل میکند تا بتواند در موقعیت بعدی، دستورات و فرمانهای صوتی و چه بسا تصویریِ کاربر (زبانِ اشاره و Gesture) را بهتر متوجه شود، تحلیل کند و خدمات بهینهتر و هوشمندانهتری به کاربرش ارائه نماید.
حال امروز که اپل تصمیم دارد بر خلاف عینکهای دو شرکت گوگل و مایکروسافت که کاربردی خاص و صنعتی دارند، عینکی به بازار ارائه دهد که نه تنها کاربردهای خاص صنعتی، بلکه کاربردهای عمومی نیز خواهد داشت، بحث حریم خصوصی اشخاص چه خواهد شد؟! در مقالهای دیگر، موضوعِ تقابل حریم خصوصی افراد با پیشرفت فناوری را مورد بررسی قرار خواهم داد.
دیدگاه پایانی
فرقی نمیکند عینکهای AR محصولِ گوگل، اپل و مایکروسافت باشند یا شرکتهای ناشناخته و نوظهور دیگر، این عینکها اساساً ابزارهایی هستند که زندگی، کسبوکار یا شغل ما را تسهیل میکنند. اگرچه شرکتها محصولات خود را معمولاً با برخی از نرمافزارها یا برنامههای کاربردیِ خودشان به بازار عرضه میکنند، اما به آن اَپها محدود نمیشوند. توسعهدهندگانِ خلاق در سراسر جهان میتوانند با مطالعهٔ اسناد API سازندهٔ عینک، برنامههای نوآورانهای برای عینکها بسازند یا کاربرد آنها را طوری بازتعریف کنند که عملکردشان به سطحی بالاتر ارتقاء یابد.
در نهایت، مصرفکنندگان نهایی هستند که از همکاری بین غولهای فناوری، کسبوکارها و توسعهدهندگان سود میبرند. بیصبرانه منتظرم تا دنیا را بهتر و بهینهتر ببینم. شما چطور؟ آیا برای عینک AR آمادهاید؟ هم از نظر فنی و هم از نظر مالی؟ آیا شما فقط کاربر نهاییِ چنین محصولات هوشمندی خواهید بود یا یک تغییردهنده بازی؟ مایلید چه ویژگیهای دیگری را در عینک واقعیت مجازی یا عینک واقعیت افزوده ببینید؟ نظرات خود را با من و دیگران در دیدگاههای پایین صفحه یا در شبکههای اجتماعی اینجانب به اشتراک بگذارید.
سپاس ویژه
از همه عزیزانی که در این وبسایت و در شبکههای اجتماعی با کامنتها و پیامهای فوقالعاده ارزشمند خود اینجانب را راهنمایی و یا به ادامه مسیر دلگرم میکنند سپاسگزارم. به ویژه از استادم جناب مهندس فرهود عزیز و بزرگوار که همواره مطالب اینجانب را مورد عنایت و بازبینی و ویرایش قرار میدهند. اگر همچنان کاستیای وجود دارد، از جانب بنده است که سعی میکنم با رفع آن، مطالب بهتر و غنیتری ارائه دهم.
اگر به شما بگویم که عکسها، ویدئوهای سلفی و چهرههای شما به چهرهپردازی توسط هوش مصنوعی کمک میکند به خودتان افتخار میکنید یا به شدت مضطرب میشوید؟
تابحال از اپها، فیلترها یا افزونههای چهرهپرداز استفاده کردهاید؟ منظورم اپهایی شبیه به اسنپچت (Snapchat)، تیکتاک (TikTok)، یا حتی بخش فیلترهای استوری و تماس تصویریِ اینستاگرام یا موارد مشابه دیگر است.
به کمک این اپلیکیشنها یا ابزارهای درونبرنامهای، میتوانید چهره خود را به روشهای مختلف پردازش کنید. یعنی تغییراتی را در تصویر چهره خود اعمال کنید. یا عناصری نظیر گوش خرگوش، بینی سگ، رژ لب یا حتی دهانی پر از آتش اژدها یا رنگینکمان را به صورت خود اضافه نمایید. با این کار میتوانید لحظاتی شاد و مفرح را برای خود و البته مخاطبان خود فراهم آورید.
جذابیت فیلترهای چهره مخصوصاً بین نوجوانانِ نسلِ زِد (افرادی که هنگام تولد، شبکههای اجتماعی نظیر اینستاگرام وجود داشته) به حدی است که شرکتهای بزرگ و کوچک، نرمافزارها و وبسایتهای بیشماری در این زمینه ساختهاند. در این اپها شما ابتدا باید یک عکس یا ویدئوی سلفی از خودتان ضبط کنید یا در حین تماسی تصویری باشید. سپس منتظر انواع مختلفی از تصاویر روتوش شدهٔ خود بمانید. برخی از این اپها به کمک هوشمصنوعی به شما امکان میدهند که تصویر خود را جوانتر یا پیرتر کنید! حتی میتوانید رنگ پوست یا مدل موی خود را نیز تغییر دهید!
[one_half]
روتوش چهره با هوش مصنوعی
[/one_half][one_half_last]
روتوش چهره با هوش مصنوعی
[/one_half_last]
تشخیص زیبایی چهره توسط هوش مصنوعی!
هوش مصنوعی میتواند از طریق ارزیابی عکسالعمل و فیدبَکِ مخاطبان، ایموجیها، اَنیموجیها، لایکها و مخصوصاً توصیفهایی که مردم در کامنتها مینویسند پی ببرد که آیا مردم از فیلتر مورد استفاده روی چهرهٔ کاربر، راضی هستند یا خیر!
البته از دیدگاه من، همه زیبا هستیم و چیدمان عناصر صورت انسان توسط خالقش به بهترین شکل ممکن انجام شده. اما در نگاهی عمومی به مقوله زیبایی ممکن است مردم، برخی چهرهها را زیباتر از برخی دیگر بدانند. درهرحال هوشمصنوعی یاد میگیرد کدام چهرهها با چه ویژگیهایی از دید عموم زیباتر یا جذابتر به نظر میرسند. اطلاعاتی که هوش مصنوعی در طی زمان به دست میآورد بسیار ارزشمند و قیمتی است. فکر میکنید شرکتهای تولید لوازم آرایشی و بهداشتی و برندهای مطرح مد و فشن تمایل ندارند بابت چنین اطلاعات و آمار و ارقامی، پول خوبی بدهند؟ شرکتهای نامبرده، به کمک این اطلاعات میتوانند روندها و ترندهای مورد علاقه مردم را کشف و محصولات و خدمات هدفمند و متناسب با سلیقه مشتریان طراحی نمایند.
مقررات مربوط به پردازش چهره
در زمانی که نگرانیها در مورد فناوری پیشرفته فیلترها (که به طور فزایندهای غیرقابل شناسایی میشوند) افزایش پیدا کردهاست، به نظر میرسد وضع قانون در مورد استفاده از فیلترها کمککننده باشد. شرکت Dove در تحقیقات خود نشان داد که 50 درصد از دختران معتقدند که بدون ویرایش عکس به اندازه کافی خوب به نظر نمیرسند.
اما، کارشناسان در گذشته هشدار دادهاند که صرفاً استفاده از عناوینی نظیر «روتوششده» یا «دارای فیلتر»، لزوماً بیننده را از تمایل به دستیابی به آن ظاهری که میبیند باز نمیدارد.
در واقع، مطالعهای توسط دانشگاه وارویک (Warwick) نشان داد که نشانهگذاریِ عکسهای مدلها و اینفلوئنسرها تحت عنوان «بهبود یافته» یا «دستکاریشده» در واقع میل ما را برای تقلید از ظاهر آنها افزایش میدهد.
این مقاله میگوید: «آنطور که انتظار و امید میرود، جلب توجه به تصاویر دیجیتالِ تغییر یافته نمیتواند آرزوی دستیابی به ایدهآلهای زیبایی معاصر را کاهش دهد.»
ایدهآلهای زیبایی را نمیتوان به راحتی با مداخلات قانونی یا فنی به چالش کشید. مردم این ایدهآلها را که حامل معنا و ارزش هستند به صورت فرهنگی میسازند.
بدون اجازه و بدون اطلاع
از طرفی دیگر، اگر ارتباط اینترنتِ گوشی موبایل شما قطع باشد، برخی از این اپها کار نمیکنند. به عبارت دیگر، تعدادی از اپهای چهرهپردازی با هوش مصنوعی، برای اعمال تغییرات و فیلترهای مختلف، نیاز دارند تا ابتدا عکس شما را به سِروِرِ وبسایت خود ارسال نمایند. سپس هوش مصنوعی عکسها را ویرایش کرده و آنها را به شما نمایش میدهد.
آینده پردازش چهره
در آینده، این اپها و سرویسها، امکان اسکن سهبعدی از صورت شما برای نشاندن روی صورتِ آواتار شما در متاورس را هم فراهم خواهند کرد. اسکن صورت به شکل سهبعدی، فناوریِ تازهای نیست. گوشی موبایل اپل سالهاست مجهز به سنسورهای لیزری (LiDAR) است و به کمک آن و البته هوش مصنوعی، اجازه باز کردن قفل صفحه نمایش گوشی موبایل را به کاربرانش میدهد (Face ID). اگر گوشی موبایل مجهز به LiDAR دارید میتوانید اپلیکیشنهای مربوطه نظیر Polycam یا 3D Scanner را نصب کنید. سپس با کمی حوصله و دقت، تصویر سهبعدی صورت خود یا هر چیز دیگر در اطراف را اسکن و روی گوشی ذخیره نمائید. یکی از کاربردهای خیلی خاصِ چنین اسکنهایی در فیلمهای «مأموریت غیر ممکن» با بازی هنرمندانهٔ تام کروز، بارها و بارها به نمایش گذاشته شده!
تغییر چهره در فیلم مأموریت غیر ممکن
سوالات مهم در مورد اپهای اسکن سهبعدی و چهرهپردازی با هوش مصنوعی
آیا تاکنون مبلغی به این اپها بابت چنین خدمات جذابی پرداخت کردهاید؟
چرا این اپلیکیشنها رایگان هستند؟
محل درآمد یا سودآوری این اپها کجاست؟
طراحی و توسعه چنین سرویسها یا اپلیکیشنهایی چقدر هزینه دارد؟
پاسخهای متعدد و گاهی متفاوت از ذهن همگی ما گذر خواهد کرد. اما پاسخها هرچه باشند باید مراقب باشیم. زیرا ممکن است این نرمافزارها بدون آنکه بدانید یا بدون مجوز شما، تصاویرِ ثبت و ضبط شده از چهره شما را با دیگر وبسایتها، سرویسها یا اپهای هوش مصنوعی به اشتراک بگذارند. یکی از کاربردهایی که چنین عکسهایی دارند، تغذیه و خوراک یادگیری ماشین و هوش مصنوعی است.
هوش مصنوعی به کمک علم یادگیری ماشین و یادگیری عمیق میتواند از دادهها و اطلاعاتی که در دنیا وجود دارد یاد بگیرد که چگونه تصویر صورت یک انسان را خلق کند.
چهرهپردازی با هوش مصنوعی
به ادعای مقاله نیویورک تایمز همه چهرههای بالا را هوش مصنوعی تولید کردهاست! اما خوراک اطلاعات مورد نیاز سرویسهای هوش مصنوعیِ پردازشگر چهره کجا یافت میشود؟ بله درست پاسخ دادید، روی صورتهای خودمان!
شرکتهای فعال در زمینه پردازش چهره معمولاً تصاویر صورت اشخاص را از طریق فراخوان عمومی، از مردم دنیا دریافت نمیکنند. در عوض، ممکن است عکسها، اسکنهای سهبعدی یا ویدئوهای جمعآوری شده در اپهای چهرهپرداز و اپهای اسکن سهبعدی را بخرند و خوراک هوش مصنوعی خود را تامین نمایند. در روشی دیگر، ممکن است این شرکتها خودشان اقدام به توسعه و انتشار چنین اپهایی تحت نامهایی بهظاهر نامرتبط با نام خود نمایند!
از سویی دیگر، سرویسهای امنیتی و اطلاعاتی کشورهای مختلف نیز ممکن است بدشان نیاید که به چنین بانک اطلاعات ارزشمند و مهمی از تصاویر واقعی افراد دست پیدا کنند تا بتوانند در کشف، پیشگیری یا پیگیری وقوع جرایم احتمالی بهتر عمل کنند.
امنیت سایبری و چهرهپردازی به کمک هوش مصنوعی
فارغ از مزایای این فناوری که در قسمتهای قبل به برخی از آنها اشاره کردم، همانند سایر فناوریها، تولید چهرههای فوقواقعی (Hyperrealistic) توسط هوش مصنوعی میتواند امنیت سایبری و دیجیتالِ اشخاص و کسبوکارها را به خطر بیاندازد که در ادامه به شکل تیتروار به برخی از آنها اشاره میکنم:
نقض حریم شخصی از طریق نشت اطلاعات و انتشار تصاویر شخصی.
باز کرد قفل صفحه نمایش برخی از گوشیها یا لپتاپها توسط افراد غیرمجاز.
استفاده از فناوری همواره میتواند همراه با سرگرمی، یادگیری، بهرهوری و در عین حال، مخاطراتی باشد. من با بیان دیدگاههای شخصی یا گردآوری مطالب مهم در وبسایت کریپتومنتور مانند همیشه قصد دارم با ارتقاء دانش و آگاهی شما مخاطبان عزیز، کمک کنم با دیدی باز و ۳۶۰درجه به استقبالِ فناوریهای نوین و نوظهور بروید.
اگر موضوعی مرتبط با دیدگاههای من یا هر نظر دیگری در ذهن دارید، آن را در قسمت دیدگاهها، با من و سایرین به اشتراک بگذارید. از این طریق میتوانیم همافزایی داشته باشیم.
امروز باید بیش از هر زمان دیگری خود را برای پیشرفتهای سریع فناوری از واقعیت موازی گرفته تا زنجیره بلوکی و هوش مصنوعی مولد، آماده کنیم. در غیر اینصورت از یک دنیای دیجیتالِ سریع، پر چالش و نیز جذاب عقب میمانیم! متاورس یکی از همین پیشرفتها است. مِتاوِرس یک نسخه جایگزین از واقعیت است که به صورت دیجیتال وجود دارد. متاورس یک جهان دیجیتال است که شامل تمام جنبههای دنیای واقعی، مانند تعاملات و اقتصاد به شکل بلادرنگ (Real-Time) است. متاورس یک تجربه منحصر به فرد را به کاربرانش ارائه میدهد. بسیار شبیه واقعیت فیزیکی، افراد در این فراجهان برای کار، بازی، تجارت و معاشرت با افراد و عناصر دیگر تعامل دارند.
در داستانهای علمی تخیلی، «متاورس» یک نسخه فرضیِ دیگر از اینترنت به عنوان یک دنیای مجازی واحد، جهانی و همه جانبه است که تعاملات و معاشرتها در آن با استفاده از عینکها یا هدستهای واقعیت مجازی (VR) و واقعیت افزوده (AR) تسهیل میشود. در اصطلاح محاورهای، متاورس شبکهای از جهانهای مجازی سهبعدی است که بر ارتباط اجتماعی متمرکز است.
عینک یا هدست واقعیت مجازی
اصطلاح متاورس در سال 1992 در رمان علمی تخیلی Snow Crash از ترکیب دو کلمه Meta (به معنای ماورا و فراتر) و Universe (به معنای جهان و تمام ماده و فضای موجود) سرچشمه گرفت. بنابراین اصطلاح «متاورس»، به معنیِ فراتر از همه چیزهای قابل مشاهده و شناخته شده است.
توسعه Metaverse اغلب با پیشرفت فناوری واقعیت مجازی (به دلیل افزایش تقاضا برای تجربه عمیقتر) همسو بوده است. استقبال اخیر از متاورس تحت تأثیر نسل سوم وب یا Web3 است، مفهومی برای غیرمتمرکز سازی اینترنت.
در صنعت بلاکچین و کریپتو، بسیاری از پروژههایی که در سایر فناوریهای نوظهور مانند هوش مصنوعی، واقعیت توسعهیافته (VR و AR و XR و MR) و اینترنت اشیا (IoT) کار میکنند، نسخههایی از واقعیتهای دیجیتالی خود را ایجاد میکنند. اینجاست که اصطلاح متاورس اغلب برای توصیف اکوسیستمی استفاده میشود که در آن کاربرانِ پلتفرم میتوانند هر عنصر، آفرینش، تجربه و تعاملی را در یک فضای مشترک و مهمتر از همه، پایدار، بیایند و یا تجربه کنند.
مفهوم متاورس در شرکتهای بزرگ فناوری نیز محبوبیت پیدا کرده است. شناخت شکل دقیقِ متاورس به طور کلی دشوار است اما میتوان آن را با برخی یا همه این ویژگیها شناسایی کرد:
پایداری: در متاورس، یک فضای پایدار به طور پیوسته با محیطهایی شکل میگیرد که بدون توجه به ارتباط یا عدم ارتباط و تعامل کاربران با آنها، به رشد و تکامل خود ادامه میدهند.
بلادرنگ (Real-Time): تجربیات در آنجا به صورت بلادرنگ و در حین استفاده اتفاق میافتند. این لزوماً به معنای زنده بودن متاورس یا رویدادهای درون آن نیست. با این حال، برای مثال، اجراهای از پیش ضبط شده میتوانند فعال شوند، اما کاربران آنها را در حین استفاده تجربه میکنند.
اقتصاد: متاورس، اقتصادی کاملاً کاربردی دارد. فرادنیاها معمولاً از یک ارز بومی مبتنی بر بلاکچین برای خرید، فروش یا مبادله محصولات و خدمات استفاده میکند.
پل فیزیکی: در واقعیت افزوده (Augmented Reality – AR)، فراجهان میتواند در کنار جهان فیزیکی وجود داشته باشد یا حتی به آن متصل شود. به عنوان مثال، یک لایه دیجیتال اضافی را در بالای آن یا مرتبط با مختصات جغرافیایی واقعی در نظر بگیرید. این برخلاف متاورسهای واقعیت مجازی است که فقط در یک قلمرو مجازی وجود دارند.
واقعیت افزوده نقشه گوگل
محتوای باز: یکی از جذابیتهای مهم متاورسها این است که محتوا و تجربیات درون آن، برخلاف نسخههای قبلیِ جهانهای دیجیتال، میتوانند توسط شرکتها و کاربران با هم ایجاد شوند. در واقع از کاربران انتظار میرود که در نهایت اکثر محتوای یک متاورس را در قالب محتوای تولید شده تسوط کاربر یا همان UGC (User-Generated Content) ارائه دهند.
آواتار Avatar در متاورس
آواتارهای ساخته شده به کمک Ready Player Me
همانطور که در پیامرسانهای رایج مانند آیمِسِج، واتساپ، تلگرام و… و شبکههای اجتماعی قدیمی مانند تیکتاک، اینستاگرام، فیسبوک و… میتوانید یک تصویر پروفایل برای خود انتخاب کنید یا بسازید، در متاورس هم میتوانید یک شخصیت سهبعدی که نسخهای مجازی و سهبعدی از آنچه میخواهید باشید است را بسازید! در فرادنیا این پروفایلها را، آواتار مینامند. آواتار در حقیقت، نماد یا شکلی است که نشاندهنده یک شخص خاص در متاورس، بازیهای ویدیویی، انجمنهای اینترنتی، شبکههای اجتماعی، پیامرسانها و… میباشد.
پروژه فراقهرمان یا متاهیرو Metahero
اسکن سهبعدی متاهیرو به کمک WDW برای ساخت آواتار
در خصوص ساخت آواتار، شرکت مِتاهیرو پا را از این هم فراتر گذاشته و به کمک فناوری Wolf Digital World – WDW با اسکن سهبعدی از شخص خود شما، فایلِ آواتار سهبعدی شما را ظرف چند روز تحویل میدهد. اگر پول اضافه دارید، حتما به همین منظور، سفری به دوبی داشته باشید! لطفاً قبل از سفر، کمی پول نقد از نوع ارز دیجیتال هیرو HERO هم به کیف پول خود انتقال دهید!
فیسبوک مدتهاست به یک شبکه اجتماعی کسالت آور، کهنه و متروکه در دنیای اینترنت تبدیل شده. اینستاگرام و حتی تیک تاک دیگر جذابیتهای روز اول خود را ندارند و محتوای ویدئوییِ بسیار متنوع و پراکنده و اغلب اغراق آمیز و پر رنگ و لعاب آنها، بیش از آنکه جنبه سرگرمی و گاهاً آموزشی داشته باشد، تبدیل به تهدیدی برای رشد اجتماعی و ذهنی و عاملی برای ایجاد استرس و کاهش اعتماد به نفس در بین کاربرانش، مخصوصاً نوجوانان و جوانان شده است.
از طرف دیگر تعاملات افراد در اغلب شبکههای اجتماعی محدود به چند پست از جنس تصاویر و ویدئوها و اظهار نظراتی از جنس کامنت (Comment) و ابزار احساساتی از جنس لایک (Like) شده و جایی برای بروز خلاقیتی بیشتر از آنچه امروزه در حال تجربهاش هستیم دیده نمیشود. اما در متاورس چنین نیست.
متاورس، شبکه اجتماعی سهبعدی
در متاورس میتوانید با ساخت یک آواتار برای خود شروع کنید، جایی که خلاقیتی بی حد و مرز، قابلیتِ بروز و ظهور پیدا میکند. میتوانید آواتاری تا حد ممکن شبیه به خودتان داشته باشید یا یک ربات یا اسب شاخ دار با هرنوع لباس یا پوششی که آن متاورس اجازه دهد!
سپس وارد میدان اصلی متاورس دلخواه خود (به طور مثال متاورس جویتوپیا، متاورس دیسنترالند یا متاورس بلاکتوپیا) میشوید و در آن شروع به قدم زدن، بازی کردن، انتقال به دنیاهای دیگر (تِلِه پورت Teleportation) و تعامل و معاشرت با افرادی میکنید که در آن لحظه در آن محیط، حضور دارند یا اصطلاحاً آنلاین هستند. حتی می توانید با خودروی متاورسی BMW به هرجای جویتوپیا رایگان سفر کنید.
میتوانید با هر کدام از آنها که مایل بودید سر صحبت و باب گفتگو یا حتی شوخی را باز کنید. یا پاسخی محترمانه دریافت میکنید یا تا جای ممکن کتک میخورید! اگر همانند فیلم Ready Player One، علاوه بر عینک واقعیت مجازی، لباس X1 هم پوشیده باشید، درد ناشی از ضربات افراد در متاورس به کمک فناوری، در همان نقطه از بدنتان حس خواهد شد. اگر هم مورد نوازش قرار بگیرید، داستان متفاوت خواهد بود!
لباس X1 در فیلم بازیکن شماره یک آماده Ready Player One
دیسنترالند Decentraland متاورس بر بستر اتریوم
یکی از شناخته شده ترین متاورسهای موجود، دیسِنْتْرالَند میباشد. در دیسنترالند میتوانید آواتار دلخواه خود را بسازید، در میدان اصلی آن حضور پیدا کنید و دوستیابی و جلب مخاطب را طوری انجام دهید که تا قبل از آن در شبکههای اجتماعی قدیمی مانند اینستاگرام غیر ممکن بوده.
اگر همان خلاقیت و ذوق تیک تاکی یا اینستاگرامی خود را اینجا هم بروز دهید، با توجه به اینکه تقریباً محدودیتی در ساخت ندارید میتوانید دنیای سهبعدی خود را در گوشهای از دیسنترالند بسازید. البته قبل از هر چیز باید قطعه زمینی برای خود خریداری کنید. این قطعات زمین که هر کدام به شکل یک NFT عرضه شدهاند را میتوان با ارز دیجیتال مانا MANA که رمزارز بومی متاورس دیسنترالند میباشد، خریداری نمائید.
نقشه و قیمت زمینهای دیسنترالند
حتی اگر صاحب هیچ زمینی هم نباشید میتوانید وارد دنیاها یا رویدادهایی شوید که توسط دیگران ساخته یا برپا شدهاند. از جمله معروف ترین رویدادهایی که در متاورس Decentraland تا امروز برپا شده، فستیوالهای موسیقی متاورسی (MVMF) و مراسم ازدواج و عروسی متاورسی میباشد!
متاورس و پروژه بلاکچینی بلاکتوپیا از روز اول با شعار «خانه کریپتو» (Home of Crypto) و با هدف «بساز، یاد بگیر، بازی کن و پول درآور» (Create, Learn, Earn, Play) خود را معرفی کرده و هنوز در حال توسعه است. نام بلاکتوپیا از ترکیب دو کلمه بلاکچین و یوتوپیا (به معنای آرمانشهر) ساخته شده. Bloktopia در اصل یک آسمان خراش میباشد که از 21 طبقه (به خاطر حداکثر عرضه 21 میلیونی بیتکوین) تشکیل شده است.
دارندگان ارز دیجیتال و توکن BLOK به عنوان Bloktopians (به معنای شهروندِ بلاکتوپیا یا بلاکوَند!) شناخته میشوند. بلاکتوپیا به عنوان یک هاب مرکزی عمل خواهد کرد و از تمام سطوح تجربه کریپتویی استقبال میکند. برای اولین بار، قرار است کاربران به اطلاعات ارزهای دیجیتال و محتوای همه جانبه در یک مکان دسترسی داشته باشند.
خرید زمین در بلاکتوپیا
شهروندان بلاکتوپیا میتوانند از طریق مالکیت املاک و مستغلات، درآمدِ تبلیغات، بازی کردن، شبکهسازی با افراد و موارد دیگر درآمد کسب کنند. بلاکتوپیا با استفاده از پیشرفتهترین موتورِ تولیدِ محیط سهبعدیِ بلادرنگِ جهان برای ایجاد عناصر بصری و یک تجربه کاربریِ خیرهکننده استفاده میکند.
پورتال در سال 2021 به اکوسیستم سولانا پیوست و قصد دارد کاربرانش بتوانند در یک توکیوی جدید یا نیویورک جدید مجازی و متراکم کاوش کنند و صدها چیز سرگرمکننده برای انجام پیدا کنند NFTهای خود را نمایش دهند، بسازند، و چت کنند!
متاورس و صنعت بازی Gaming
به نظر من بین متاورس و گیمینگ تفاوتهای بسیاری وجود دارد. هرچند، پروژههایی در بازار ارزهای دیجیتال آمدهاند که از هر دو مفهوم کمک میگیرند اما همه متاورسها مخصوص بازی نیستند و همه بازیها را هم نمیتوان متاورس به حساب آورد.
بازی سندباکس The Sandbox Game
بازی سندباکس Sandbox
در بازی سَنْدباکس میتوانید وارد بازیهای مختلف شوید و در آن دنیا شروع به بازی و کسب درآمد از طریق ساخت یا خرید و فروش عناصر و آیتمهای مختلفِ درون بازی نمائید (بازی کن و پول درآور Play-to-Earn). رمزارز مورد استفاده در این مجموعه بازیهای بلاکچینی، یک توکن ERC20 به نام سَنْد SAND است. اگر کمی حوصله و خلاقیت به خرج دهید خودتان میتوانید یکی از این بازیها یا متاورسها را بسازید تا دیگران بتوانند در آن بازی و کسب درآمد کنند! از این جهت، سندباکس را میتوان یک بازی بر پایه متاورس و دنیاهای مجازی به حساب آورد.
بازی اطلس ستارگان Star Atlas
داستان بازی جدید، درحال توسعه و بسیار با کیفیت استار اطلس که رمزارز آن یعنی ATLAS روی بلاکچین سولانا میزبانی میشود، در فضای متاورسیِ سیارهای و میان ستارهای اتفاق میافتد. دنیای هر سیاره متفاوت است و شما میتوانید با سفر بین آنها و تصاحب و ساخت قلمرو در هر کدام، به قدرت خود اضافه کنید.
بازی استار اطلس Star Atlas
برای سفرها یا مسابقات فضایی نیاز به سفینههایی از انواع مختلف از جمله سفینه باربری، مسابقه ای، جنگی و… دارید که باید آنها را با کسب درآمد از طریق بازی و با ارز دیجیتال ATLAS در بازارگاه استار اطلس خریداری کنید یا در صورت لزوم بفروشید.
متاورس در خدمت آموزش و سلامت
همزمانیِ تب متاورس در اواسط سال 2021 و همه گیری کرونا باعث شد بسیاری از خدمات و فعالیتهای حضوریِ گذشته به متاورس کوچ کنند. از جمله این خدمات، آموزش بدنسازی، اروبیک و یوگا در منزل و از طریق عینکهای واقعیت افزوده یا عینکهای VR و گفتگو و تعامل با مربی در دنیای مجازی است.
آموزش بدنسازی، اروبیک و یوگا در منزل و از طریق عینکهای واقعیت مجازی
برگزاری انواع وبینارها، دورهها و کلاسهای آموزشی نیز با گذشت زمان و پیشرفتهای نرمافزاری و سختافزاری، در متاورس رواج پیدا خواهد کرد.
کمک متاورس به کسبوکارها
دورکاری و دفتر کار آنلاین در متاورس
همزمانیِ تب متاورس و همه گیری کووید19 باعث شد شرکت متا برای اولین بار تعریفی جدید از دورکاری و دفتر کار آنلاین ارائه دهد.
در این دفاتر کار متاورسی معمولاً کاربران با آواتارهای کارتونی ظاهر میشوند و میتوانند صفحه نمایش رایانه خود را در فضای مجازی روی تخته سفید با سایرین به اشتراک بگذارند. برخی از کیبوردهای فیزیکی نیز شناسایی شده و در مقیاس اصلی خود به شکل سهبعدی یا اشکالی دیگر، به واقعیت مجازی منتقل میشوند. این موضوع، امکان کار با کامپیوترِ فیزیکی یا لپتاپ را در متاورس فراهم میکند.
کسانی که عینک واقعیت مجازی ندارند میتوانند به صورت کلاسیک در قالب یک ویدئوی آنلاینِ دو بعدی به جلسه بپیوندند.
دنیای مجازی در خدمت مد و فشن
هفته مد متاورسی MVFW
فوریه و مارس پر از هفتههای مد جهانی هستند. اما امسال، با هفته مد متاورس (Metaverse Fashion Week – MVFW) به اوج خود میرسد. پروژه بلاکچینی و متاورسی OVER، در حال سازماندهی یک هفته مد متاورسی بیسابقه است و در ماه فوریه با شرکای بسیار ویژهای قراردادهایی امضا کرده تا گردهمایی مد مبتنی بر واقعیت افزوده خود را در میلان (28 تا 31 مارس 2023) به یک موفقیت بزرگ تبدیل کند. اخبار هفته مد متاورسی را حتما دنبال کنید.
چت بات ها یکی از بزرگترین کاربردهای هوش مصنوعی هستند که بسیاری از فرآیندهای تجاری را ساده میکنند و به کاربران امکان میدهند مشکلات خود را سریعتر حل کنند. این شکل از ارتباط در متاورس نیز اعمال خواهد شد. رباتهای گفتگو علاوه بر عملکردهای فعلی خود، مانند خدمات مشتری، بازاریابی، فروش و موارد دیگر، میتوانند با ارائه دستورالعملها و اطلاعات در مورد محصولات و خدمات مختلف، پاسخ به سؤالات، تکمیل تراکنشها به نیابت از کاربران، به کاربران در Metaverse کمک کنند. به عنوان مثال، اگر کاربر نتواند کالای خاصی را پیدا کند، هوش مصنوعی میتواند به راحتی این مشکل را با هدایت مشتری به مکان مورد نظر در متاورس حل کند.
علاوه بر این، از هوش مصنوعی میتوان برای ایجاد رابطهای فراگیر استفاده کرد که سفرهای کاربران را برای همه از جمله افراد دارای معلولیت راحت کند. از این رو، هوش مصنوعی میتواند به تبدیل متاورس به یک پلتفرم کاربرپسند و آسان برای استفاده کمک کند. با کمک فن آوریهایی مانند پردازش زبان طبیعی (NLP)، تشخیص گفتار، بینایی کامپیوتر، ترجمه و واقعیت افزوده، کاربران میتوانند با متاورس به زبان مادری خود و از طریق تصاویر و ویدئوها تعامل داشته باشند و سطح تجربه کاربری را ارتقا دهند.
آواتارهای دیجیتال یکی دیگر از راههایی است که هوش مصنوعی میتواند با Metaverse همکاری کند. به عنوان مثال هوش مصنوعی میتواند با استفاده از NLP، واقعیت مجازی و بینایی کامپیوتری به ایجاد آواتارهایی طبیعی و نزدیک به واقعیت، لبهای هماهنگ شده با زبانِ در حال ترجمه و… کمک کند.
رمزارز پروژههای متاورسی شناخته شده
در پایان از شما دعوت میکنم از لینک زیر بازدید نمائید تا با ارزهای دیجیتال مرتبط با پروژههای متاورسی بر پایه بلاکچین بیشتر آشنا شوید. البته همانطور که میدانید، پروژهاهای متارسی لزوماً دارای رمزارز نیستند.
ویژگیهای منحصر به فرد و خلاقانه فناوری دفترکل توزیع شده یا همان بلاکچین در اختیار مردم و موسسات و کاربرانِ بلاکچین قرار میدهد باعث شده بسیاری از اهالیِ فناوری و عموم مردم و بانکها و شرکتهای بین المللی بزرگ، به سرمایهگذاری در فناوری بلاکچین، بیتکوین و سایر رمزارزها روی آوردهاند. بلاکچین همان کاری را برای نظامهای مالی انجام خواهد داد که اینترنت برای رسانهها انجام داد.
از آنجا که بلاکچین همانند اینترنت یک فناوریِ بنیادین و زیرساختی است، شرکتهای پیشرو و خلاق را قادر ساخته که خدمات جدیدی را بر اساس این ویژگیها برای مشتریان خود طراحی و پیادهسازی نمایند. از طرف دیگر، به خاطر ویژگیهای بلاکچین، سازمانهای خودگردانی (Decentralized Autonomous Organizations – DAO) متولد شدهاند که مفهوم مالکیت و حکمرانی و ساز و کارِ تصمیم سازی و تصمیم گیری را به شکل انقلابی دستخوش تغییر کردهاند.
همچنین، مردمی که تا قبل از این، دسترسی به هیچ نظام بانکی و حساب بانکی نداشتند (Unbanked people)، میتوانند با سایر افراد دنیا، تبادلات مالی داشته باشند. در حقیقت، اگر اینترنت، دسترسیِ عمومی و آسان به محتوا را امکان پذیر نمود، بلاکچین، دسترسیِ مردم به ارزش را آسان میکند.
اکنون خانوادهها، جوامع و کسبوکارها در لحظۀ تصمیم گیریِ حساسی قرار دارند و اگر نتوانند اهمیت این فناوری را به درستی درک کنند ممکن است در زندگی یا کسبوکار خود از دیگران عقب بیفتند و دیگر هیچوقت نتوانند خود را به پیشتازان و اولینها برسانند. همانطور که در سال 2000 گوگل و آمازون زودتر از سایرین اهمیت اینترنت را درک کردند و توانستند گوی سبقت را از سایرین بربایند.
چه افراد و کسبوکارهایی باید زودتر به بلاکچین روی آورند؟
همزمان با اینکه همه افراد جامعه می بایست برای زندگی و شغل بهتر در آینده، چگونگیِ استفاده از فناوری بلاکچین و رمزارزها را یاد بگیرند، کسبوکارهای صنایع و حوزههای مختلف از جمله:
تامین مالی آلبومهای موسیقی بدون مراجعه به ناشران!
تامین مالی پروژههای ساختمانی و عمرانی
ایجاد یا انتقال حق نشر یا حق امتیاز (Copyright) برای آثار هنری از طریق NFT
اشتغال در حوزه بلاکچین و درآمد دلاری فرامرزی
همانطور که در گام 1 از گامهای 21 گانه آموزشی آمده است، بلاکچین متعلق به شخص یا شرکت خاصی نیست و از طرف دیگر به سادگی سانسور یا فیلتر نمیشود مگر آنکه ارتباط شما با اینترنت به کلی قطع گردد! به خاطر مجموع ویژگیهای بلاکچین، مشاغل جدیدی به وجود آمدهاند که میتواند برای شاغلینش، درآمدهای فرامرزی و بین المللی داشته باشد. از جمله این مشاغل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
در ادامه، به بررسی عوامل تاثیر گذار روی ریزش شدید قیمت سولانا میپردازیم:
سرمایهگذاری صندوق خطرپذیر اف تی اکس FTX Ventures روی Coral
در تاریخ 28 سپتامبر 2022, صندوق خطرپذیر اف تی اکس FTX Ventures که متعلق به صرافی رمزارز FTX است اعلام کرد که 20میلیون دلار در شبکه توسعه دهندگان سولانا (کورال Coral) سرمایهگذاری کرده است.
مشکل کاهش نقدینگی در صرافی FTX
از طرف دیگر، در چند ساعت اخیر خبرهایی از کاهش شدید نقدینگی در صرافی FTX و محدود شدن برداشت رمزارز در این صرافی به گوش میخورد که تمام بازار کریپتو را مضطرب کرده است. چنین اخباری معمولا اعتبار بازار رمزارزها را نزد تازه واردان و سرمایهگذاران خرد تا متوسط، به شدت پایین میآورد که نتیجه این شک و تردیدها بلافاصله در قیمت بیتکوین و متعاقباً سایر رمزارزها دیده میشود. امروز 11 اکتبر 2022 بیتکوین پایینترین قیمت سال تا به اکنون یعنی 15591دلار را نیز به خود دید.
همانطور که تجربه ثابت کرده، اغلب آلتکوینها شاهد نوسانات بیشتری نسبت به بیتکوین هستند. به عبارت دیگر به طور مثال اگر قیمت بیتکوین 10 درصد ریزش داشته باشد، آلتکوینها به طور میانگین بیشتر از 10 درصد ریزش خواهند داشت و بالعکس اگر قیمت بیتکوین 10 درصد صعود داشته باشد، آلتکوینها به طور میانگین بیشتر از 10 درصد صعود خواهند داشت. هرچند، مواقعی هم هست که بیتکوین گوی سبقت را از آلتکوینها میرباید که معمولا موقتی است.
فشار فروش سولانا از جانب آلامدا Alameda
مرکز تحقیقات آلامدا به عنوان یکی از زیرمجموعههای صرافی FTX برای جبران کاهش نقدینگی در صرافی FTX اقدام به فروش بخش عمدهای از رمزارز سولانای خود کرد. بعد از ریزش قیمت سولانا SOL نوبت ریزش قیمت متیک MATIC رسیده!
سبد رمزارزهای آلامدا که خالی از سولانا و متیک شده است – منبع: cryptoquant
احتمال تصاحب FTX توسط صرافی بایننس و ورود به عصر انحصار و شبه غیرمتمرکز
در همین حین سی زی (مدیرعامل صرافی بایننس) اعلام کرد که حاضر به خرید صرافی رقیب یعنی FTX است تا مشکل نقدینگی و سردرگمی مشتریان FTX رفع گردد. این خبر ممکن است برای مشتریات فعلی FTX خیلی امیدوارکننده به نظر برسد اما به نظر من این خبر برای ماهیت بازار رمزارزها اصلا مثبت نیست زیرا با ذات و ماهیت غیرمتمرکز فناوری بلاکچین در تضاد است. اگر چنین تصاحبی اتفاق بیفتد، بایننس تبدیل به گوگل یا فیسبوکِ دنیای بلاکچین میشود!
تردید فعالان بازار کریپتو در نتیجه انتخابات دورهای مجلس سنای آمریکا
دیروز 10 اکتبر 2002، انتخابات دورهای مجلس نمایندگان آمریکا به اتمام رسید و بازارهای جهانی از جمله بازار رمزارزها منتظر نتایج آرا هستند. اگر اکثریت سنا دست جمهوری خواهان بیفتد ممکن است با رئیس جمهورِ دموکراتِ ایالات متحده به مشکل برخوردند و این مشکلات، خود را در تصمیمات فدرال رزرو و سیاستهای پولی آن نشان دهد. بازارهای مالی جهان، و بازار رمزارزها هم به شکل دومینو وار از این جریان متاثر خواهند شد.
ریزش شدید قیمت سولانا
برآیند تمام اخبار خوب و بد اخیر برای سولانا مثبت نبود و باعث شد نه تنها به شکل طبیعی و متاثر از خبرهای منفی در بازار کریپتو و جهان، بلکه به شکل ویژه و بخاطر بحران موجود در FTX به عنوان یکی از سرمایهگذاران اصلی پروژه سولانا (کورال Coral)، ریزش قیمتی بیشتری نسبت به بیتکوین و حتی سایر آلتکوینها مخصوصا رقبای قدیمی و جدید خود یعنی آواکس و اپتوس داشته باشد.
دنیا به سرعت در حال تغییر و به روزرسانی یا بهتر بگوئیم، آپگرید است. مخصوصاً از سال 2020 به بعد شاهد تحولاتی در فناوری هستیم که سابقاً فقط در فیلمهای علمی-تخیلی میشد آنها را جستجو کرد. از جمله این فناوریها میتوان از پهپادها نام برد که امروزه حتی در قالب یک اسباب بازی میتواند در اختیار نوجوانان قرار گیرد.
در حوزه فینتک (فناوریهای مالی Fintech) هم ارزهای دیجیتال یا دقیقتر بگوئیم، رمزارزها در ابتدای دوران بلوغ خود قرار گرفتهاند به نحوی که در اواخر سال 2021 و اکنون، در هر هفته، از گوشه و کنار جهان اخباری مبنی بر پیوستن شرکتها و بانکها و رستورانها و سایر مؤسسات مالی، تجاری یا خدماتی و حتی دولتها به این فناوری نوظهور (بلاکچین) به گوش میرسد.
حتی در حوزه تامین مالی، مفاهیمی نظیر تامین مالی جمعی یا همان Crowd Funding معرفی شده و در حوزه بازارهای مالی نیز رباتهای معاملهگر اتوماتیک و الگوریتمهای معاملاتی، وارد عرصه رقابت با یکدیگر شدهاند طوریکه حتی مسابقاتی هم در این زمینه در سراسر جهان برگزار میشود و بهترین رباتها و الگوریتمها راه خود را به سوی سبدگردانها و شرکتهای سرمایهگذاری و کارکزارهای بورس پیدا میکنند. یکی از قدیمی ترین مثالها درای باره شرکت فناوریهای رنسانس (Renaissance Technologies) است که با در دست داشتن یک الگوریتم پیشرفته به نام جعبه سیاه رنسانس کمک کرده که سبد سرمایهگذاری مشتریانش در درازمدت همواره بهترین بازده را نسبت به رقبا داشته باشد.
اما اگر کمی زیربنایی تر به حوزه تامین سرمایه نگاه کنیم میبینیم که در حدود نزدیک به صد سال است که شرکتها از طریق عرضه در بازارهای سرمایه یا به زبان سادهتر، بورس، اقدام به تامین قسمتی از سرمایه مورد نیاز برای نقدینگی، تولیدات و خدمات خود یا طرحهای توسعۀ در دست، میکنند. از طرف دیگر شرکتهای نو پا یا استارتآپها نیز اغلب به واسطۀ سرمایهگذاریِ سرمایهگذارانِ خطر پذیر (Venture Capital – VC) میتوانند رشد کنند و از استارتاپ تبدیل به شرکتهایی بالغ و بزرگ شوند.
به نظر من، دوران سبک سنتی تامین مالی استارتاپها و شرکتهای عرضه شده در بورس به سرآمده و نهایتا تا کمتر از ده سال دیگر، به کمک استخرهای نقدینگی رمزارزها، این سبک تامین مالی جای خود را به تامین مالی از طریق بازار سرمایه غیرمتمرکز (Decentralized Capital Market – DeCap) میدهد.مهدی بیک محمدلو
هم اکنون (21 اردیبهشت 1400) حجم بازارِ تمامی ارزهای دیجیتال حدود دو تریلیون دلار آمریکا ست. از طرف دیگر حجم بازارِ قسمتی از سهام شرکت اپل که در بورس عرضه شده هم در همین حدود است. این بدان معنی است که اگر تمامی ارزهای رمزنگاریشده (رمزارزها) توسط دارندگانشان در یک استخر نقدینگی (Liquidity Pool) جمع شود (یا به عبارتی سپرده گذاری شود Staking)، تازه میتوانند سرمایه مورد نیاز سهام عرضه شده اپل در بورس نیویورک را تامین کنند.
با توجه به روند رو به رشد بازار ارزهای دیجیتال و گسترش ابزارهایی مانند سیستمهای وام دهی و تامین مالی غیرمتمرکز در این بازارِ در حال بلوغ، راه زیادی تا آن نقطه که شرکتهای کوچک تا متوسط و سپس شرکتهای بزرگ بتوانند قسمتی از سرمایه خود را از این طریق تامین کنند، نمانده.
بدیهی است، در این میان نقش کارگزارهای بورس هم به مرور کمرنگ میگردد زیرا کارگزاریهای غیرمتمرکز رمزارزها همانند صرافیهای غیرمتمرکز (دِکس DEX) به مرور جای آنها را خواهند گرفت.
قبل از هر اقدامی اول باید ببینید که به دنبال چه هستید؟ آیا هدف شما از سرمایهگذاری، کسب سود است یا کسب درآمد؟ نگاهتان کوتاه مدت است یا یلند مدت؟ تحمل ریسک تان چقدر است؟ تمام دارایی خود را میخواهید سرمایهگذاری کنید یا درصدی از آن را؟ به کدام بازار آشنایی دارید و یا اصلا به کدام بازار علاقهمند هستید و چرا؟
شاید هنوز پاسخ واضح و صریحی برای این سوالات نداشته باشد پس با این مقالۀ کریپتومنتور همراه شوید تا در پایان دید بهتری برای سرمایهگذاری در حوزههای مطرح شده پیدا کنید.
در بازار سرمایه یا همان بورس سرمایهگذاری کنید
روند تغییرات بورس در یک سال اخیر خیلی امیدوارکننده بوده است. اگر خودتان میخواهید شخصاً اقدام به خرید و فروش (ترید Trade) نمایید اکیداً توصیه میکنیم اگر آموزش ندیدی و حداقل 3 سال ضرر و زیان و سودهای این بازار را تجربه نکردید، دست نگه دارید. مگر اینکه تاب و توان و ریسک پذیری بالایی داشته باشید که آن وقت میتوانید با یادگیری مهارتهای معاملهگری در بورس و تحلیل تکنیکال و فاندامنتال، (و البته یادگیری روشهای مهار و کنترل استرس و بیخوابی و …) شما هم بعد از چند سال تبدیل شوید به یک تریدر موفق. اما اگر این راه پر ریسک و پر استرس را نمیخواهید یا نمیتوانید شروع کنید بهترین کار خرید واحدهای سرمایهگذاری صندوقهای مشترک سرمایهگذاری در بورس میباشد. این صندوقها ار تجمع سرمایههای وارده قادر خواهند بود سهامهای مختلف و پربازده در بورس را به موقع بخرند یا به موقع بفروشند تا نهایتاً با این سبدگردانی، باعث سودآوری برای اعضای صندوق شوند. مدیریت اغلب این صندوقها با شرکتهای فعال در بورس است (از جمله خود شرکتهای کارگزاری بورس). این شرکتها به خوبی بازار سرمایه را میشناسند و سودهای به مراتب بالاتر از سود بانکی به سرمایهگذاران دادهاند. راههای زیادی برای مقایسه عملکرد سهامهای بورسی و صندوق ها است اما در این مطلب، نظر شما را به لینک زیر جلب میکنم:
به نظرِ کریپتومنتور، بورس نیز همانند امور مالی و بانکی دچار تغییرات بنیادین خواهد شد. همانطور که امروزه امور مالی غیرمتمرکز یا همان دیفای (DeFi)، کم کم جای بانکها را میگیرد، در آیندهای نه چندان دور، امور بورسی غیرمتمرکز نیز جای تالارهای بورس در سراسر دنیا را خواهد گرفت. حتی امروز شاهد ظهور سهامهای توکن شدۀ (دیستاک DeStock) شرکتهای بزرگی مثل تسلا، اپل، مایکروسافت، مایکرو استراتژی و … هستیم. پس بهتر است هم دانش بورسی خود را بالا ببرید و هم دانش حوزه ارز دیجیتال.
یک روش دیگر هم این است که مقدار کمی از دارایی خود را بیتکوین بخرید و با این دید که بطور مثال قیمت آن در طول دو یا سه سال آینده رشد خواهد کرد، آن را حفظ کنید و در موقع ضروری به قیمت بالاتر بفروشید. امروز قیمت بیتکوین بین 9500 دلار تا 10000 دلار در نوسان است و انتظار میرود قیمت بیتکوین در سالهای آتی (همانند سالهای گذشته) رشد چشمگیری داشته باشد.
با توجه به قوانین و مقررات جاری، و اینکه هنوز افرادی سودجو و کلاهبردار ممکن است با مخفی کردن اصالت زمین، باعث ضرر و زیانهای بسیار گردند، فعلا به فکر سرمایهگذاری در زمین نباشید ولی با اطلاع و آگاهی و همراه با یک مشاور کاربلد، آپارتمان بخرید یا پیش خرید کنید و یا در پروژههای ساخت ملک مشارکت کنید.
تجربه پابت کرده که سرمایهگذاری در ملک کمترین ریسک را به دنبال دارد (و البته بازدهی متعارف تر نسبت به سایر گزینههای سرمایهگذاری). از کارشناسان و سرمایهگذاران ملک نقل است که اگر بتوانید یک ملک را بخرید و فقط 5 سال نگه دارید، تبدیل به یک دارایی و سرمایه ارزش مند خواهد شد.
سکه و ارز بخرید
با مطالعه روند گذشته در بازار ایران میتوان به راحتی فهمید که خرید دلار و سایر ارزها در کنار خرید طلا و سکه در دراز مدت میتواند ارزش پول و سرمایه شما را تا حد زیادی به روز نگه دارد.
روی خودتان سرمایهگذاری کنید (یک استارتآپ یا کسبوکار نوپا راهاندازی کنید)
می دانیم که مطالب زیادی در مورد استارتاپها و کسبوکارهای نوظهور (اسپی، سامانه هوشمند قیمت گذاری و …) شنیدهاید. اگر نه، میتوانید با مطالعه مطالب کریپتومنتور، بیشتر با این حوزه آشنا شوید. اما اسپترت آپه و کسبوکاراهی نوپا و نوظهور چه ارتباطی با سرمایهگذاری دارند؟ ارتباط مستقیم.
امروزه اگر در اطراف خود تیم استارتاپی سراغ دارید که برای توسعه بازار خود نیازمند سرمایه است، میتوانید به عنوان سرمایهگذار، وارد آن تیم شوید. البته ریسک این سرمایهگذاری معولا بالاست مخصوصا وقتی بخواهید ایده استارتاپی و رویای کارآفرینی خود را دنبال کنید و یا اصطلاحاً «روی خودتان سرمایهگذاری کنید».
هرچند این نوع سرمایهگذاری ریسک زمانی و هزینهای بالایی دارد اما در صورت موفقیت در استارتاپ و کارآفرینی، میتوانید علاوه بر اینکه به سودهای کلانی دست پیدا کنید، قادر خواهید بود به ایجاد اشتغال مولد برای افراد جویای کار، نقشی هم در ایفای مسئولیت اجتماعی خود به عنوان اشرف مخلوقات داشته باشد.
به نظر شما اگر افرادی مانند ادیسون، بیل گیتس و استیو جابز، ایلان ماسک و … این راه را انتخاب نمیکردند، دنیا به همین شکل امروزی خود میبود؟
یعنی در همه بازارها سرمایهگذاری کنیم؟
بله. یک ضرب المثل قدیمی هست که میگوید «همه تخم مرغها را در یک سبد نگذار». تجربه نشان داده که برای توزیع ریسک، عقلانی آن است که سرمایهگذاری خود را در چند بازار مختلف انجام دهیم تا از این طریق ریسک سرمایهگذاری خود را توزیع و تعدیل کنیم.
هدف کریپتومنتور از این مقاله آشنا کردن شما با چند حوزه سرمایهگذاری داغ بود تا بتوانید با دید بازتر جند بازار را برای سرمایهگذاری انتخاب کنید.