نحوه پیاده‌سازی مدیریت ریسک موفق

نحوه پیاده‌سازی موفق مدیریت ریسک

در حالی که معامله‌گری و سرمایه‌گذاری فرصت‌های سود آوری هستند، اما همیشه احتمال ضرر وجود دارد. باتجربه‌ترین معامله‌گران این را بهتر می‌دانند. اما چیزی که یک معامله‌گر حرفه‌ای را از معامله‌گر مبتدی متمایز می‌کند و موجب می‌شود او در مجموع از بازار سود کسب کند، غلبه بر ترس و طمع، تعیین حد سود و حد ضرر و پایبندی به آن‌هاست. در پست امروز، چندین نکته آزمایش شده را برای کمک به معامله‌گران و سرمایه‌گذاران جدید برای درک بهتر ریسک مالی و برنامه‌ریزی هوشمند به اشتراک می‌گذاریم.

یک برنامه معامله‌گری طراحی کنید

  • بسیاری از معامله‌گران بدون درک کاملی از نحوه کارکرد آن و آنچه برای موفقیت لازم است، وارد بازار شوند.
  • قبل از هر معامله‌ای باید یک برنامه معاملاتی دقیق داشته باشید.
  • داشتن یک برنامه می‌تواند به شما کمک کند تحت استرس، آرام بمانید و اطمینان حاصل کنید که در محدوده تحمل ریسک خود معامله می‌کنید.

تحمل ریسک خود را ارزیابی کنید

  • ریسک، ذهنی است. معامله‌گران مختلف شخصیت‌ها و سیستم‌های متفاوتی دارند، بنابراین تحمل ریسک متفاوتی دارند.
  • هیچ رویکرد «یک اندازه مناسب برای همه» وجود ندارد.
  • بر اساس اندازه حساب، سن، برنامه بلندمدت و سایر متغیرهای کلیدی که به طور خاص برای شرایط شما منحصر به فرد هستند، با نیازهای شما مطابقت دارد. سپس، آن را بر اساس آن اجرا کنید.

به سیستم معاملاتی خود پایبند باشید

  • یک سیستم یا استراتژی معاملاتی مجموعه‌ای از قوانین را وضع می‌کند که می‌تواند به معامله‌گر کمک کند تا از تصمیمات تکانشی اجتناب کند.
  • سیستم معاملاتی، ضروری است، زیرا شما را ملزم می‌کند تا قبل از به خطر انداختنِ پول واقعی، در مورد رویکرد خود به بازارها عمیقاً فکر کنید.
  • معامله‌گران باید سیستم خود را تحت شرایط مختلف بازار آزمایش و تحلیل کنند. از خود بپرسید در بازار نزولی چگونه عمل می‌کنید؟ آیا سیستم معاملات کاغذی (معاملات آزمایشی و بدون پول واقعی) را امتحان کرده‌اید تا ببینید آیا کار می‌کند یا خیر؟ آیا درباره سیستم خود با دیگران صحبت کرده‌اید یا درخواست بازخورد کرده‌اید؟
  • برخی از معامله‌گران پس از یک سری ضرر، از به کارگیری استراتژی صرف نظر می‌کنند! این معمولاً منجر به ضررهای بیشتر می‌شود و در دراز مدت غیر مولد و غیر سودآور است.
  • اگر سیستم شما دارای یک حداقلِ قابل قبول است، پس پایبندی به آن به شما در ایجاد بازده ثابت در طول زمان کمک می‌کند. همچنین به شما کمک می‌کند تا همانطور که در بالا ذکر شد به برنامه بلندمدت اصلی خود پایبند باشید.

از استاپ لاس Stop-Loss یا توقف ضرر استفاده کنید

  • سفارش توقف ضرر سفارشی است که در سطح قیمتی از پیش تعیین شده قرار می‌گیرد و در صورت انجام معامله علیه شما، می‌تواند به محدود کردن ضرر شما کمک کند. همچنین برای اطمینان از اینکه به برنامه یا سیستم معاملاتی اصلی خود پایبند هستید استفاده می‌شود.
  • به طور کلی، این سطح قیمت از پیش تعیین شده، سطحی است که در آن معاملۀ بازِ شما همراه با کمی ضرر باطل می‌شود.

اندازه پوزیشن خود را مدیریت کنید

  • مهم است که اندازه پوزیشن یا موقعیت بهینه را در نظر بگیرید تا در هر معامله‌ای ریسک زیادی وجود نداشته باشد.
  • معامله بازی احتمالات است. بنابراین، تاجر هرگز نباید تمام تخم‌های خود را در یک سبد بگذارد و اگر می‌کند باید به خوبی از آن آگاه باشد.

معامله بیش از حد یا انتقام جویی نکنید

  • اگرچه ممکن است وسوسه انگیز باشد، اما هرگز ایده خوبی نیست که با ریسک‌های بیشتر، زیان را جبران کنید.
  • احساسات قوی هنگام معامله طبیعی است. با این حال، تصمیم گیری بر اساس احساسات به جای تجزیه و تحلیل منطقی می‌تواند دستور العملی برای فاجعه باشد. اگر می‌ترسید که این اتفاق می‌افتد، از کامپیوتر خود برای مدتی دور شوید.

یک ژورنال معاملاتی بسازید

• یک ژورنال معاملاتی می‌تواند به شما در شناسایی کاستی‌ها در معاملاتتان کمک کند.
• ارزیابی این ژورنال در فواصل زمانی معین به شما در ارزیابی و ارتقای شما کمک می‌کند.

نکاتی برای مدیریت معاملات زیانده

استراتژی موفق معاملاتی و سرمایه‌گذاری در بازار ارزهای دیجیتال

استراتژی موفق معاملاتی و سرمایه‌گذاری در بازار ارزهای دیجیتال

برای تنظیم یک استراتژی معاملاتی و سرمایه‌گذاری موفق در بازارهای مالی و از جمله بازار کریپتوکارِنسی باید به چند پرسش اساسی پاسخ دهیم:

  • کدام دارایی مالی، سهام یا رمزارز را بخریم؟
  • چه موقع بخریم؟
  • چه مقدار بخریم؟
  • چه موقع بفروشیم؟

برای هر یک از این پرسش‌ها می‌بایست مهارت‌هایی را کسب کنیم تا بتوانیم علاوه بر یافتن پاسخ مناسب، به مرور، استراتژی معاملاتی و سرمایه‌گذاری موفق و شخصی خود را در بازار ارزهای دیجیتال بنویسیم. در ادامه، مهارت‌های لازم برای پاسخ به هر پرسش به شکل دسته بندی شده برای شما آماده شده است.

کدام رمزارز را بخریم؟

تحلیل فاندامِنتال (بنیادی)

اقتصادِ توکن یا توکِنومیکس

عرضه و تقاضا در بازار رمزارزها

چه موقع بیتکوین یا رمزارز بخریم؟

تحلیل تِکنیکال (فنی)

رَوَندها در تحلیل تکنیکال 

حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

سیگنال ورود به معاملۀ خرید در تحلیل تکنیکال

چه مقدار بیتکوین یا رمزارز بخریم؟

ارزش بازار

چه موقع بیتکوین یا رمزارز را بفروشیم؟

برداشت سود، حد ضرر و مدیریت ریسک

william-f-sharpe_final-70794d182ddf4a26b92bed8c36f11a0b

نسبت شارپ

سبت شارپ (به انگلیسی: sharpe ratio) یا شاخص شارپ، در امور مالی، از معیارهای آماری و نسبت‌های مالی است که جهت محاسبه نسبت بازده اصلاح شده با ریسک، مورد استفاده قرار می‌گیرد. جهت اندازه‌گیری این معیار، نرخ بهره بدون ریسک در یک سال را از بازده سالانه یک سهم کسر کرده، سپس حاصل را بر انحراف معیار بازده آن سهم در دوره بررسی تقسیم می‌نمایند. نسبت شارپ نشان‌دهنده بازده سرمایه‌گذاری یک سهم با ریسک بالا می‌باشد. بالا بودن میزان این معیار نمایانگر بازده بدست آمده، با تقبل ریسک کمتر است و نسبت شارپ منفی نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری در اوراق بدون ریسک (نرخ بهره بدون ریسک) توجیه‌پذیرتر می‌باشد. نام این نسبت از ویلیام شارپ گرفته شده است. نسبت شارپ به منظور کمک به سرمایه‌گذاران برای درک بهتر سود یک سرمایه‌گذاری نسبت به ریسک آن، توسعه یافته‌است. ویلیام شارپ برای این قضیه موفق به دریافت جایزه نوبل شد. این نسبت، میانگین سود دریافتی و نرخ بهره بدون ریسک، به ازای هر واحد از نوسان کلِ بازار است. نسبت شارپ اغلب برای مقایسه تغییرات ریسک و بازده کلی یک پرتفولیو (سبد سرمایه‌گذاری) زمانی که یک دارایی جدید به آن افزوده می‌شود، بکار می‌رود.

Rp=بازده سبد/سهم
Rf=نرخ بهره بدون ریسک
σp=انحراف معیار بازده سبد/سهم

 

 

استراتژی-میانگین-_سازی-هزینه-دلاری-بیت-کوین-1024x573

آشنایی با مفهوم میانگین کم کردن

میانگین کم کردن شامل سرمایه‌گذاری بیش‌تر روی یک دارایی است و یک استراتژی سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود. با این حال، سرمایه‌گذاران باید در تصمیم گیری برای اینکه در چه سناریویی از میانگین کم کردن استفاده کنند، محتاط باشند. این استراتژی بیش‌تر مناسب سهام‌های ممتازی است که وضعیت بنیادی خوبی داشته باشند. استفاده از این روش در مورد بیت‌کوین و اتریوم و سایر دارایی‌های دیجیتال که بنیاد قوی تری دارند نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد.

طرفداران روش میانگین کم کردن آنرا به عنوان یک رویکرد مقرون به صرفه برای کسب ثروت می‌دانند. این روش اغلب توسط معامله‌گران بلندمدت و کسانیکه خلاف جهت روند غالب بازار معامله می‌کنند، پذیرفته می‌شود.

برای درک بهتر مطلب به عنوان مثال، فرض کنید که یک سرمایه‌گذار بلندمدت، هولدر بیت‌کوین است و معتقد است که چشم انداز این ارز دیجیتال مثبت است. این سرمایه‌گذار ممکن است تمایل داشته باشد که کاهش شدید قیمت رمز ارز را به عنوان یک فرصت خرید در نظر بگیرد، در حالیکه که احتمالا سایر سرمایه‌گذاران نسبت به چشم انداز بلندمدت این سهم بدبین هستند.

سرمایه‌گذاری که استراتژی میانگین کم کردن را اتخاذ کرده است، ممکن است تصمیمش را اینگونه توجیه کند که کاهش قیمت یک دارایی معادل تخفیف برای قیمت آن سهم نسبت به قیمت ذاتی یا بنیادی‌اش است.برعکس، سرمایه‌گذاران و تریدرها با افق‎‌های سرمایه‌گذاری کوتاه‌مدت، احتمالا کاهش قیمت یک دارایی را نشان از عملکرد آینده سهم تلقی کنند. این سرمایه‌گذاران معمولا در خلاف جهت روند معامله می‌کنند و احتمالا برای توجیه دلیل سرمایه‌گذاری خود به ابزارهای تکنیکال متوسل می‌شوند.

بازار از دو بخش تشکیل شده است: حجم و قیمت

گاهی اوقات سرمایه‌گذاران فراموش می‌کنند که بازار تنها قیمت نیست. تعداد یا حجم قابل معامله هم اهمیت دارد. وقتی قیمت یک دارایی کاهش می‌یابد، یعنی توان خرید سرمایه‌گذار افزایش یافته و می‌تواند تعداد یا حجم بیشتری از دارایی مورد نظر را خریداری کند. زمانی که قیمت افزایش می‌یابد، قدرت خرید سرمایه‌گذار هم کاهش می‌یابد. اگر سرمایه‌گذار پیش‌بینی می‌کند که در نهایت قیمت دارایی مورد نظر افزایش خواهد یافت، آیا منطقی نیست که آن دارایی را به طور مرتب خریداری کند؟ یا در بازارهای نزولی اقدام به خرید کند و در بازارهای صعودی به تدریج خارج شود؟ این یک استراتژی نسبتاً بلندمدت است.
استراتژی میانگین کم کردن و یا DCA حد ضرر ندارند. خریدار به فکر فروش در آینده نزدیک نیست. قیمت هم اهمیتی ندارد. اهرمی هم در کار نیست. صرفاً خرید یک دارایی تا تاریخ خاصی ادامه می‌یابد و بعد از آن سرمایه‌گذار منتظر می‌ماند تا سرمایه‌گذاری به نتیجه مطلوب برسد. حتماً به خاطر داشته باشید که از این نوع استراتژی نباید برای نوسان گیری استفاده کرد. در نوسان گیری باید حد ضرر مشخص باشد. اگر حد ضرری در کار نبود، نوسان گیر هم خیلی زود با زیان از بازار خارج خواهد شد. به همین دلیل این استراتژی برای نوسان گیری مناسب نیست.

چه زمانی باید میانگین خریدمان را کم کنیم؟

ابتدا باید توجه کنید که اگر کف بنیادی دقیق و مطمئنی برای سهم ندارید نیمی از خرید را انجام دهید و الباقی را برای میانگین‌گیری احتمالی نگهداری کنید. اگر قیمت بالا رفت که سود کردید. اما اگر افت کرد، هم استرس کمتری دارید و هم امکان میانگین‌گیری وجود دارد. میانگین‌گیری حتما باید با در نظر گرفتن نسبت قیمت به درآمد و همچنین کف بنیادی سهم انجام شود. با فرض خرید در ۲۹۰ و اینکه کف بنیادی سهم ۲۲۰ تومان است، خرید در ۲۶۵ تومان کار درستی نیست. چون اگر قیمت ۲ روز مثبت باشد به محدوده خرید شما برمی‌گردد، اما اگر بخواهد تا کف بنیادی حرکت کند خرید در ۲۶۵ تومان زیان دیگری به شما وارد خواهد کرد.

فرض کنیم این سهم در یک گروه با نسبت قیمت به درآمد ۴٫۵ قرار گرفته و ۶۰ تومان هم سود دارد. بنابراین، نسبت ۴ یعنی قیمت ۲۴۰ تومان از جهتی به کف بنیادی ۲۲۰ نزدیک است و از نسبت قیمت به درآمد گروه هم کمتر است. در نتیجه، خرید در ۲۴۰ به این دو دلیل توجیه خواهد داشت. اما خرید در ۲۶۵ به دلیل دور بودن از کف بنیادی و برابری با نسبت قیمت به درآمد گروه، منطقی نخواهد بود.

نتیجه بحث بالا این است که پس از تعیین مولفه‌های درست برای خرید سهم و طی کردن دقیق فرآیند انتخاب، بررسی و تصمیم‌گیری در مورد سهم‌، اگر قیمت از کف بنیادی دور است نیمی از خرید را انجام دهید. بعد اگر افت کرد، در جایی که سهم، نسبت قیمت به درآمد کمتری از گروه داشت و به کف بنیادی نزدیک شده بود، میانگین بگیرید. اما اگر قیمت به کف بنیادی نزدیک است می‌توانید کل خرید را هم انجام دهید.

امیدوارم به طور کامل با فرایند میانگین کم کردن اشنا شده باشید. در شرایط امروز بازار سرمایه، بسیاری از سهم‌ها نزدیک به ارزش ذاتی و کف بنیادی خود معامله می‌شوند و دارای p/eهای معقولی هستند. بنابراین با بررسی سهم مورد نظر خودتان از نظر بنیادی و تکنیکالی می‌توانید با دید میان مدت، میانگین خریدتان را کم کنید. همیشه به یاد داشته باشید که معامله‌گر خوب، معامله‌گری با نظم و انضباط است.

مزایای میانگین کم کردن

مزیت اصلی میانگین کم کردن این است که سرمایه‌گذار می‌تواند میانگین قیمت هولد کردن رمز ارز خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. با فرض بازگشت روند قیمت، این روش نقطه سر به سری (نقطه خروج از بازار بدون سود و زیان) بهتر و سود دلاری بیش‌تری را تضمین می‌کند (نسبت به حالتی که از روش میانگین کم کردن استفاده نشود).

معایب میانگین کم کردن

میانگین کم کردن وقتی موثر است که روند قیمتی در نهایت بازگردد؛ چراکه بر بزرگنمایی سود تاثیر دارد. به هر حال،‌ اگر قیمت دارایی به نزول خود ادامه دهد، باعث افزایش ضرر خواهد شد. در مواردی که سهام همچنان به روند نزولی خود ادامه می‌دهد، یک سرمایه‌گذار ممکن است از تصمیم خود برای میانگین کم کردن به جای خروج از پوزیشن، منصرف شود.

بنابراین، برای سرمایه‌گذاران مهم است که به درستی ریسک میانگین کم کردن روی رمز ارزها را برآورد کنند. با این وجود، گفتن این حقیقت از انجام آن سخت‌تر است و حتی برآورد این ریسک حین ریزش بازار و روند نزولی مشکل‌تر است. یکی دیگر از معایب اصلی میانگین کم کردن این است که ممکن است منجر به وزن‌دهی بیش‌تر سهم یک دارایی در سبد سرمایه‌گذاری شما شود.

 

 

اندیکاتور-RSI

اندیکاتور RSI چیست؟ کاربرد آن در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟

در این مقاله آموزشی بررسی می‌کنیم اندیکاتور RSI چیست ؟ همچنین چگونه بررسی اندیکاتور شاخص قدرت نسبی می‌تواند به بالا رفتن ارزش معاملات ما کمک کند؟ می‌توان اندیکاتور RSI را بعنوان یکی از مهمترین و پراستفاده ترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال ارزدیجیتال نام برد. برای تشخیص مسیر قیمت و قدرت تحرکات قیمت در رمزارز مورداستفاده، اندیکاتور RSI کاربرد دارد. در ادامه مقاله علاوه بر پاسخ به سوال RSI چیست، سعی می‌کنیم موضوعات مهم این حوزه را بررسی کنیم. برخی از این موضوعات شامل روند صعودی، روند نزولی RSI و واگرایی ۲ دوره‌ای RSI در بازار ارز دیجیتال هستند.

مفهوم تحلیل تکنیکال چیست؟

برای بررسی مفهوم تحلیل تکنیکال و مفاهیم مرتبط با بهترین استراتژی، ابتدا به سوال اندیکاتور RSI چیست پاسخ می‌دهیم. همچنین باید تعاریف پایه را بدانیم و اینکه چنین اندیکاتوری چگونه در معاملات بازار ارز دیجیتال قابل استفاده است.

بطور کلی، تحلیل تکنیکال روشی به منظور پیش‌بینی حرکت قیمت‌ها و روندهای آینده ارزدیجیتال است. این پیش‌بینی‌ها با بررسی چارت‌های مربوط به اقدامات گذشته در بازار ارزدیجیتال و مقایسه آنها با اقدامات کنونی انجام می‌شود. این تحلیل همچنین بررسی می‌کند چه اتفاقاتی در گذشته در بازار ارزدیجیتال رخ داده است. همچنین، در آینده ممکن است چه اتفاقاتی رخ دهد. تحلیل تکنیکال با درنظر گرفتن قیمت اسناد تجاری، از چارت‌های حاصل از این داده‌ها بعنوان ابزاری مقدماتی استفاده می‌کند.

تحلیلگران باتجربه به کمک تحلیل تکنیکال در بازار ارزدیجیتال می‌توانند بطور همزمان بازارها و اسناد تجاری متعدد را دنبال کنند. این مزیت اصلی و بزرگ تحلیل تکنیکال در بازار ارزدیجیتال برای معامله‌گران است.

تلاش برای درک ماهیت اندیکاتور «RSI»

عدد ۱۴ به عنوان تنظیمات دوره‌ای پیش‌فرض «RSI» انتخاب شده است؛ یعنی این اندیکاتور داده‌های قیمتی ۱۴ کندل یا میله اخیر را تحلیل و مقایسه می‌کند. در واقع «RSI» طی آن دوره، میانگین افزایش و کاهش‌ها، تعداد و هم‌چنین اندازه کندل‌های صعودی و نزولی را بررسی می‌کند و آن‌ها را نسبت به یکدیگر می‌سنجد. خروجی اندیکاتور «RSI» به صورت یک عدد بین ۰ تا ۱۰۰ و در قالب یک محدوده نموداری جداگانه نمایش داده می‌شود. به همین دلیل، «RSI» به عنوان یک «اسیلاتور» شناخته می‌شود. مثلا اگر چند کندل اخیر صعودی باشند، احتمالا اندیکاتور «RSI» عدد ۱۰۰ را نشان می‌دهد.

در نقطه مقابل با تشکیل چند کندل نزولی، مقدار «RSI» به سمت صفر میل می‌کند. اگر شرایطی را در نظر بگیریم که نیمی از کندل‌ها صعودی و بقیه نزولی باشند و اندازه آنها نیز به هم شبیه باشد به احتمال زیاد، خروجی این اندیکاتور، عددی در محدوده ۵۰ خواهد بود. البته متناسب با جهت – صعودی یا نزولی – قدرت و اندازه کندل‌استیک‌ها، مقدار «RSI» نیز به سمت ۰ یا ۱۰۰ میل می‌کند. چیزهایی که تا اینجا گفتیم، تفسیرهایی ابتدایی از این اندیکاتور هستند. در ادامه با دو مثال، جزئیات بیشتری از نمودار قیمت را تحلیل و بررسی کنیم.

افسانه‌ای به نام «نواحی اشباع خرید و فروش»

با رواج تفکرات غلط، مفهوم نواحی اشباع خرید و فروش به یکی از بزرگ‌ترین سوء‌تفاهم‌ها در مورد اندیکاتورها تبدیل شده‌اند. تعریف ساده این نواحی در اندیکاتور «RSI» به شرح زیر است:

  • اشباع خرید: مقدار «RSI» بین ۷۰ تا ۱۰۰
  • اشباع فروش: مقدار «RSI» بین ۳۰ تا ۰

بسیاری از معامله‌گران به اشتباه معتقد هستند که در آن نواحی، قیمت تمایل بیشتری به بازگشت دارد. اما این تصور کاملا اشتباه است. زیرا همان‌گونه که مشاهده کردیم، مقدار بالای «RSI» روند صعودی قوی و مقادیر کم اندیکاتور «RSI» روند نزولی قدرتمند را نشان می‌دهند. در واقع، قرار گرفتن خط «RSI» در نواحی انتهایی بازه نوسانی خود همیشه ضعف و بازگشت زود هنگام روند را نشان نمی‌دهد. بلکه فقط وجود مومنتوم حرکتی بالا در وضعیت جاری را تایید می‌کند. معامله‌گری که تنها به دلیل ورود قیمت به ناحیه اشباع خرید در جریان یک روند صعودی می‌خواهد در موقعیت معاملاتی فروش قرار بگیرد بسیار سریع متوجه اشتباه خود خواهد شد.

اندیکاتور «RSI» به عنوان حمایت و مقاومت

از آنجا که این اندیکاتور در تحلیل مومنتوم و قدرت حرکات روند، عملکرد مناسبی دارد می‌توان از آن برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت مهم در نمودار قیمت استفاده کرد.

همان‌طور که با هم گفتیم، بازگشت سریع قیمت به سطوح قیمتی گذشته، ناشی از افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است.با بررسی دقیق نمودار قیمت متوجه می‌شویم که کندل‌های صعودی قوی در نهایت منجر به شکست این سطح نموداری شده‌اند. این شکست با یک جهش قیمتی همراه بوده است که اغلب اوقات یک سیگنال قوی برای خرید به شمار می‌رود. باید بر این نکته تاکید کنیم که سیگنال نهایی شکست با بسته شدن قیمت بالاتر یا پایین‌تر از یک سطح قیمتی صادر می‌شود.

اندیکاتور «RSI» می‌تواند در معامله‌گری بر اساس شکست سطوح نیز مورد استفاده قرار گیرد.

واگرایی «RSI» محبوب و پرطرفدار

ایجاد واگرایی در اندیکاتور «RSI» یکی از محبوب‌ترین سیگنال‌های معاملاتی است. برخلاف نواحی اشباع خرید و فروش، واگرایی‌ها به معنای واقعی، نشانه‌ای از وجود پتانسیل بازگشت قیمت هستند. واگرایی شرایطی را در نمودار قیمت نشان می‌دهد که وضعیت قیمت و اندیکاتور مطابقت نداشته باشد. مثلا یک واگرایی نزولی زمانی رخ می‌دهد که با وجود ایجاد یک نقطه سقف بالاتر در جریان روند صعودی، اندیکاتور سقف پایین‌تری ایجاد کرده باشد.

واگرایی «RSI» می‌تواند تغییر در جهت روند بازار را از قبل پیش‌بینی کند. زیرا نشان‌دهنده کاهش مونتوم حرکت قیمت است.

بنابراین، یک واگرایی زمانی به وجود می‌آید که بر اساس قیمت، پتانسیل ادامه روند وجود داشته باشد. اما وضعیت اندیکاتور «RSI» بیانگر تغییر در نسبت قدرت بین خریداران و فروشندگان و ضعف موج قیمتی اخیر است. در نمودار تصویر زیر و در پایان روند نزولی، اندیکاتور «RSI» یک واگرایی ایجاد کرده است و جهت آتی روند را قبل از بازگشت قیمت، پیش‌بینی می‌کند. اگرچه قیمت کف پایین‌تری را ثبت کرده اما موج قبلی نزولی به طرز قابل ملاحظه‌ای کوتاه‌تر و در نتیجه ضعیف‌تر بوده است. در چنین وضعیتی، قیمت به سختی توان ایجاد یک کف جدید را دارد. این کاهش قدرت در روند بازار به واسطه ایجاد واگرایی در «RSI» تایید می‌شود. در واقع، دانش ما از شیوه تحلیل امواج قیمت، تحلیل نمودار به واسطه «RSI» را تکمیل می‌کند. با این وصف این تئوری کاملا قابل درک است که امواج قیمت، پایه‌های اصلی مفاهیم روند و تحلیل نموداری را تشکیل می‌دهند.

اگرچه آخرین موج قیمت یک کف جدید ثبت نموده است، اما واگرایی اندیکاتور «RSI» نشان از این دارد که آخرین موج، روند قدرت خود را از دست داده است. بنابراین در ادامه می‌توانیم بازگشت مجدد قیمت را مشاهده کنیم.

شناسایی اندیکاتورهای دارای بهترین عملکرد با RSI

سایر اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال به همراه استراتژی‌ها و تنظیمات، به منظور تکمیل RSI قابل ترکیب هستند. از بهترین این موارد می‌توان اندایکاتورهای مومنتوم را نام برد. پیشنهاد ما،  استفاده از میانگین متحرک همگرا، واگرا و همچنین، کراس اورهای  میانگین متحرک است.

کپی تریدینگ Copy Trading یا معامله‌گری تقلیدی

کپی تریدینگ Copy Trading یا معامله‌گری تقلیدی

‎کپی تریدینگ Copy Trading یا معامله‌گری تقلیدی، روشی جدید برای استفاده از مهارت و دانش معامله‌گران و تریدرهای حرفه‌ای و شاخص در بازار‌های مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال است که این اجازه را به دیگران می‌دهد که از طریق یک صرافی یا پلتفرم (در قالب وبسایت یا اپ موبایل) معاملات خرید و فروش تریدر‌های حرفه‌ای را ببینند و معاملات مشابهی داشته باشند.

‎در معاملات کپی تریدینگ، معامله‌گر و تریدر حرفه‌ای از طریق پلتفرم، اجازه دسترسی به سوابق معاملاتی خود را می‌دهد. پلتفرم نیز این اجازه را می‌یابد که به سوابق معاملاتی ایشان دسترسی داشته باشد و آنها را در اختیار فالوورها یا دنبال کنندگان ایشان، قرار دهد. تریدر نیز در ازای این اقدام، مبلغی را دریافت می‌کند.

‎فالوورها یا دنبال کنندگان بخشی یا تمام معاملات خود را بر اساس معاملات آن تریدر تنظیم می‌کنند. در یکی از انواع این کپی تریدینگ، با توجه به اطلاعاتی که معامله‌گر از معاملات خود در اختیار پلتفرم قرار می‌دهد، پتلفرم سفارش‌های معاملاتی دنبال کنندگان و فالوورهای تریدر را نیز تنظیم می‌کند و برای صرافی یا بازار معاملاتی مربوطه، ارسال می‌کند.

‎در این شیوه معاملاتی، فالوورها از تصمیم‌های تریدر آگاه می‌شوند و می‌توانند سبد دارایی‌های دیجیتال و معاملات خودشان را بر مبنای استراتژی‌های معاملاتی ایشان کپی کنند.

کپی تریدینگ یکی از راهکارهای توسعه بازار و بهبود تصمیم‌های سرمایه‌گذاری و رفتارهای معاملاتی فعالان بازار ارزهای دیجیتال است و می‌تواند به اصلاح رفتارها و استراتژی‌های معاملاتی سرمایه‌گذاران بازار کریپتوکارنسی کمک کند، اما از سوی دیگر، می‌تواند منشا بالقوه‌ای برای سوءاستفاده‌های احتمالی و دامپ‌ها و پامپ‌های ساختگی شود مخصوصا اگر تریدرِ سودجو، تعداد فالوور و دنبال‌کننده زیادی داشته باشد.

فرض کنید، یک یا چند نفر از این معامله‌گرانِ سودجو در همکاری با تیم توسعه دهندۀ یک ارز دیجیتالِ جدید که به تازگی عرضه اولیه (ICO) شده، اقدام به باز کردن معاملات خرید سنگین (با حجم بالا) و به طور مثال در قیمت ١ دلار کنند.

در قدم بعد، فالوورها نیز یا به شکل اتوماتیک یا دستی، کپی تریدینگ و اقدام به خرید می‌کنند و این حجم از خرید به یکباره به تمام کسانی که در سرار دنیا، بازار ارزهای دیجیتال جدید را رصد می‌کنند یک سیگنال خرید پرسود می‌دهد طوری که تقاضا برای آن ارز به حدی بالا می‌رود که قیمت آن ارز ظرف چند ساعت یا حتی چند دقیقه‌ به ٢٠ دلار می‌رسد. اکنون وقت آن رسیده که تیم متخلف، تمام ارزهایی را که به قیمت ناچیز خریده بوده را به قیمت ٢٠ دلار بفروشد و سود کلانی را به جیب بزند و بعد از چنین فروش و عرضه‌ای با این حجم سنگین، قیمت آن ارز به یکباره سقوط کند!

البته‌امیدواریم هیچ معامله‌گر و تیمی، اقدام به چنین تخلف‌هایی نکنند و اشخاصی که معامله‌گری تقلیدی انجام می‌دهند در دام پامپ و دامپ نیفتند تا سلامت بازار ارزهای دیجیتال زیر سوال نرود. اما یک فعال بازارهای مالی و بازار سرمایه، همواره باید با اطلاع و آگاهی از ریسک‌ها و عواقب تصمیمات معاملاتی خود اقدام به انجام معامله یا سرمایه‌گذاری نماید.

لازم به ذکر است که این نوع معامله‌گری در بازارهای مالی دیگر نظیر فارکس و بازار سرمایه نیز مرسوم شده است. به تازگی در بازار بورس ایران نیز خبرهایی در این زمینه به گوش می‌خورد.

اثر مرکب Compound Effect

اثر مرکب و اثر شبکه

اثر مرکب Compound Effect

اول باید ببینیم تصاعد به چه معناست. حتما در کلاس درس یا در جاهای مختلف این کلمه به گوشتان خورده. تصاعد از ریشه کلمه صعد و همخانواده با صعود است. صعود هم که یعنی ارتفاع گرفتن و یا ارتقاء و «افزایش».

در علم ریاضی دو نوع تصاعد داریم: تصاد حسابی و تصاعد هندسی. با مثال‌های زیر خیلی ساده فرق این دو معلوم خواهد شد:

2 ، 4 ، 6 ، 8 ، 10 ، 12 ، …

2 ، 4 ، 8 ، 16 ، 32 ، 64 ، …

در تصاعد حسابی، رشد اعداد به کمک عمل جمع (در مثال اول: جمع با عدد 2) و در تصاعد هندسی، رشد اعداد به کمک عمل ضرب (در مثال دوم: ضرب در عدد 2) اتفاق می‌افتد. به همین سادگی! ولی هر دو، تصاعد هستند چه با شیب ملایم (حسابی) و چه با شیب تند (هندسی).

محاسبه سریع تصاعد هندسی در نرخهای رشد کمتر از 10 درصد

اگر خیلی سریع بخواهیم ببینیم حدوداً ظرف چه مدت، تصاعد هندسی باعث می‌شود تغییرات به 2 برابرِ مقدار اولیه برسد، باید عدد 70 را بر نرخ رشد به درصد تقسیم کنیم. به طور مثال اگر نرخ رشد سرمایه ما هر سال 5 درصد باشد، تقریبا هر 14 سال سرمایه ما دوبرابر می‌شود. (70 تقسیم بر 5 می‌شود 14)

ما در اینجا می‌خواهیم در مورد اثر تصاعدیِ کارها و عادتهای کوچک روزمره خود روی آینده مان صحبت کنید.

یک بار دیگر به مثالها دقت کنید. هر دو با عدد بسیار کوچکِ 2 شروع شدند ولی بعد از ششمین مرتبه (این مرتبه می‌تواند روز، ماه، سال یا … باشد) به اعداد بزرگتری مثل 12 و 64 رسیدند. فکر می‌کنید در زندگی، به شکل طبیعی با کدام نرخ، رشد می‌کنیم؟ نرخ حسابی (ملایم) یا نرخ هندسی (تند)؟ پاسخ اینکه تحولات طبیعی و زندگی ما به شکل عجیبی در مسیر خط منحنی و به شکل تصاعدی ادامه پیدا می‌کند (شکل زیر).

اثر مرکب Compound Effect
اثر مرکب Compound Effect

اکنون خوشحالیم که نمودار بالا به ما نشان می‌دهد با وجود حرکت ملایمِ روزها یا ماه‌های اول، در آینده به سرعت به سمت بالا پیشرفت می‌کنیم اما این فقط و فقط به شرطی است که گامهای کوچک و عادات امروزمان از جنس مثبت باشد. در غیر اینصورت ما خیلی سریع سقوط می‌کنیم.

اثر تصاعدی مانند شمشیر دولبه است. یک لبۀ مثبت و یک لبۀ منفی. اگر از امروز شروع کنیم و خرد خرد و کم کم ولی مداوم و هر روز عادات مثبتی مثل پس انداز کردن، پایبندی به استراتژی معاملاتی شخصی، اصلاح تغذیه، یادگیری یک مهارت یا دانش جدید و مطالعه را در خودمان نهادینه یا تقویت کنیم، بعد از مدتی اثر تصاعدیِ آن را در بهبود زندگی و وضع مالی و جسمی و روحی و کاری خودمان می‌بینیم.

برعکس، اگر از امروز جلوی عادتها و کارهای منفی و متاسفانه تکراریِ خودمان را مثل ولخرجی، هله هوله خواری، خوش گذرانی با افرادِ ناموفق و شنا کردن در استخرِ زردِ برخی شبکه‌های اجتماعی، در خودمان اصلاح نکنیم، بعد از مدتی اثر تصاعدیِ آن را به شکلِ بدتر شدنِ وضع مالی و جسمی و روحی و کاری خودمان خواهیم دید.

دوباره به نمودار نگاه کنید. شما در آینده و در انتهای سمت راستِ نمودار، در اوجِ صعودید یا در اوجِ سقوط؟!!! این به خودتان بستگی دارد.

اثر شبکه Network Effect

اثر شبکه یک پدیده خاص است زیرا با هر کاربر اضافی، نه تنها یک رشد خطی در تسلط شبکه وجود دارد بلکه یک رشد تصاعدی نیز وجود دارد. در مورد آن اینگونه فکر کنید: اگر نیک و الکس بخشی از شبکه باشند، آنگاه یک ارتباط با یکدیگر برقرار می‌کنند. اگر جِرِمی وارد تصویر شود، این سه نفر اکنون می‌توانند در مجموع سه اتصال برقرار کنند. حالا نیکول را اضافه کنید و شش اتصال داریم. اگر به اضافه کردن افراد به شبکه ادامه دهیم، این اعداد را شاهد خواهیم بود:

اثر شبکه
اثر شبکه

اینگونه است که فیس بوک، آمازون و بیت‌کوین هر کدام بر صنایع مربوطۀ خود تسلط یافته‌اند.

فیس بوک، یکی از بزرگترین شرکت‌ها و سایت‌های شبکه‌های اجتماعی فعال امروزی، زمانی فقط یک رقیب در فضایی بود که به سرعت در حال رشد بود. قبل از تسلط فیسبوک، MySpace عنوان شماره یک شبکه اجتماعی را در اختیار داشت. همانطور که فیس بوک رشد کرد و در توسعه برنامه‌های تلفن همراه خود پیشرفت کرد، به محصولی به مراتب بهتر از مای اسپیس تبدیل شد که منجر به تثبیت موقعیت خود به عنوان پادشاه رسانه‌های اجتماعی شد. این به دلیل مفهومی است که تحت عنوان «قانون 10x» شناخته می‌شود، که در آن یک رقیب جدید برای تصاحب شبکه فعلی باید به مراتب بهتر از شرکت فعلی باشد.

اثر شبکه Network Effect
اثر شبکه Network Effect

در دنیای ارزهای دیجیتال، هیچ آلتکوینی 10 برابر بهتر از بیت‌کوین نخواهد بود. این به این دلیل است که امنیت بیت‌کوین و تسلط شبکه به طور تصاعدی تقویت می‌شود: با پیوستن گره‌های بیشتری به شبکه، بیت‌کوین ایمن تر می‌شود و تسلط یک رمزارز جدید بر بازار، به طور فزاینده‌ای غیرممکن می‌شود.