zkEVM که توسط پالیگان معرفی شده، یک zkl2 (لایه2 دانش صفر) سازگار با EVM است. با zkEVM، پروژههای اتریوم میتوانند به راحتی قراردادهای هوشمند موجود را بدون هیچ تغییری در کد خود به شبکه منتقل کنند.
این سهولت اجرا به ایجاد زمینه برای پذیرش گستردهتر کمک میکند. حتی ویتالیک بوترین نیز اشاره کرد که راه حلهای L2 ZK آینده مقیاسپذیری اتریوم را هدایت خواهند کرد.
با ماشین مجازی اتریوم دانش صفر، دیگر هیچ مانعی در زمینه مقیاسپذیری، امنیت، تمرکززدایی و تجربه توسعهدهنده وجود نخواهد داشت. به همین دلیل است که بسیاری آن را به عنوان بازی پایانی یا جام مقدسِکریپتو معرفی کردهاند.
چه چیزی در مورد zkEVM منحصر به فرد است؟
بسیاری از افراد در حوزه کریپتو معتقد بودند که zkEVM سالها دورتر از زمان حال است و ممکن است هرگز عملی یا قابل رقابت با سایر ZK L2 ها نباشد. با این حال، با پیشرفتهای سیستم اثبات که توسط Polygon Labs معرفی شدهاند، میتوانیم به معادل EVM کامل دست یابیم و در عین حال عملکرد بهتری (از لحاظ توان عملیاتی بیشتر، تأخیر کمتر و هزینه کمتر) نسبت به لایه۱های جایگزین (نظیر سولانا، آواکس، اپتوس)، مجموعههای آپتیمیستیک (نظیر Optimism – OP) و سایر مجموعههای ZK داشته باشیم.
مزایای zkEVM چیست؟
کم هزینه
zkEVM از قدرت اثبات ZK برای کاهش هزینه تراکنش استفاده میکند.
اندازهای معادل ردپای zkSNARK در L1، برای بهینهسازی هزینه کاربر.
هزینه کل استفاده را برای کاربران نهایی برای تجربه کاربریِ بهتر کاهش میدهد.
عملکرد بالا در zkEVM
نهایی شدن شبکه ast با اثبات اعتبار مکرر.
استفاده از فناوری Polygon Zero، سریعترین اثبات ZK در جهان.
STARK بازگشتی برای مقیاس پذیری بسیار بالا.
توسعهدهندگان میتوانند انواع مختلفی از اپهای غیرمتمرکز را برای انواع تجربیات کاربر ایجاد کنند.
وب3 (با نام وب 3.0 یا Web3.0 نیز شناخته میشود) ایدهای برای نسخه جدید وب جهانی است که مفاهیمی مانند تمرکززدایی، فناوری بلاکچین و اقتصاد مبتنی بر توکن را در خود جای داده است. برخی از فنآوران و روزنامهنگاران آن را با Web 2.0 مقایسه کردهاند که در آن دادهها و محتوا در گروه کوچکی از شرکتها متمرکز شدهاند که گاهی اوقات به آنها «شرکتهای فناور بزرگ» (Big Tech) میگویند. اصطلاح وب3 در سال 2014 توسط Gavin Wood یکی از بنیانگذاران اتریوم ابداع شد و این ایده در سال 2021 مورد توجه علاقهمندان به ارزهای دیجیتال، شرکتهای بزرگ فناوری و شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر قرار گرفت.
مقایسه وب 2 و وب 3
برخی از مفسران استدلال میکنند که نسل سوم وب امنیت دادهها، مقیاس پذیری و حریم خصوصی را برای کاربران افزایش میدهد و با نفوذ شرکتهای فناور بزرگ مبارزه میکند. آنها همچنین نگرانیهایی را در مورد وب غیرمتمرکز وب3 مطرح میکنند و به پتانسیل امکان دستکاریِ کم و تکثیر محتوای مضر اشاره میکنند. برخی نسبت به تمرکز ثروت برای گروه کوچکی از سرمایهگذاران و افراد یا از دست دادن حریم خصوصی به دلیل جمع آوری اطلاعات گسترده تر ابراز نگرانی کردهاند. دیگران، مانند ایلان ماسک و جک دورسی، استدلال کردهاند که وب3 تنها به عنوان یک کلمه تبلیغاتی یا اصطلاح بازاریابی عمل میکند.
مقایسه وب 1.0 و وب 2.0 و وب3
در حالی که Web1.0 به کاربران امکان نوشتن HTML و خواندن محتوا را میداد، “Web2.0” تعاملات کاربر به کاربری را امکان پذیر میکرد که متاسفانه توسط چند غول رسانههای اجتماعی مانند فیس بوک، گوگل و یوتیوب، به شکل انحصاری میان مردم دنیا رواج یافت.
جنبش وب3 با ایجاد مالکیت کاملِ محتوا برای کاربران و درآمدزایی ناشی از آن، قصد دارد این واسطهها را از بین ببرد.
ویژگیها و امکانات وب جهانی در طی سالهای اخیر تغییرات بنیادینی داشته که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
وب 1.0 (از سال 1990 تا سال 2005)
– صفحات وب پایه
– Html
– تجارت الکترونیک
– جاوا و جاوا اسکریپت
وب 2.0 (از سال 2006 تا امروز)
– متمرکز
– رسانههای اجتماعی
– محتوای ایجاد شده توسط کاربر (UGC)
– دسترسی از طریق موبایل
– دوربین و ویدئوی با کیفیت بالا
– اپلیکِیشنها (برنامه ها)
– شرکتهای بزرگ از دادههای شما درآمدزایی میکنند
– ارتباطات پرسرعت
– دسترسی جهانی به اینترنت
در Web 2.0 (همان محتوا و اپلیکیشنها و وبسایتهایی که از سال 2000 تا امروز در حال استفاده از آنها بودهایم) دادهها و محتوایی دارند که در گروه کوچکی از شرکتها متمرکز شدهاند که گاهی اوقات به آنها «شرکتهای فناور بزرگ» (Big Tech) میگویند.
در چند سال اخیر، نسل سوم وب با ایجاد مالکیت کاملِ محتوا برای کاربران و درآمدزایی ناشی از آن، قصد دارد این واسطههای بزرگ و انحصارطلب را از بین ببرد. برخی از جایگزینهای اپها، کالاها، محصولات، خدمات و وبسایتهای وب2 را در ادامه معرفی میکنم:
اگر کمی دقت کنید میبینید که نام شرکتهای بزرگ فناوری نظیر گوگل، اپل، مایکروسافت و متا در حوزههای مختلف بارها تکرار شده است. این خود نشان از انحصار در اقتصاد و کسبوکار متمرکز امروز میباشد. وب3 با کمک فناوری بلاکچین و رمزارزها، آمده تا انحصار و تمرکز را از بین ببرد.
از طرف دیگر، تعداد کمِ پروژههای وب3 بیانگر فرصتهای بیشماری است که پیش روی توسعه دهندگان نرمافزار، مدیران محصول، و افراد و شرکتهای خلاق میباشد.
اتحادیه دامین وب3 W3DA
به نقل از ارزاخبار اتحادیه دامین وب3 (Web3 Domain Alliance – W3DA) یک سازمان تحت رهبری اعضا و عضو محور است که به بهبود محیطهای فناوری و سیاست عمومی برای کاربران خدمات نام دامنه بلاکچینی اختصاص دارد.
ماموریت W3DA
این اتحاد برای ترویج توسعه اکوسیستم نامگذاری بلاکچین و عملکرد ثبت دامنه بلاکچین با و در بستر تمامی برنامههای وب مبتنی بر بلاکچین و سنتی است.
Web3 Domain Alliance به پیشرفت فناوری ثبت دامنه بلاکچین و همچنین حفاظت از مصرفکننده با اطمینان از قابلیت همکاری ثبت دامنه بلاکچین اختصاص دارد.
اتحاد دامنه Web3 بر این باور است که دامنههای سطح بالای وب3 عمومی مبتنی بر بلاکچین (“TLD”) که توسط یک سازمان خاص توسعه یافته و به بازار عرضه میشوند، دارایی معنوی هستند و فعالین صنعت باید به حقوق مالکیت معنوی کلیه خدمات نامگذاری بلاکچین به نفع مصرفکنندگان و همچنین برنامههایی که میخواهند از عملکرد دامنه بلاکچین پشتیبانی کنند، احترام بگذارند.
تعهدات W3DA
به عنوان عضوی از Web3 Domain Alliance، شرکتها تعهدات زیر را میدهند:
پیروی از اصول Web3 Domain Alliance مبنی بر توسعه فضاهای نام دامنه بلاکچین منحصر به فرد و قابل تعامل، دامنههای NFT، و حمایت از حفاظت قانونی و پذیرش بازار فضای نام بلاکچین.
برای محافظت از کاربران و تلاش برای توسعه سیستمهای نامگذاری دامنه NFT سازگار، از طریق اجتناب داوطلبانه از تداخل و تشابه دامنهها با سیستمهای نامگذاری موجود Web3.
برای دفاع از موضع سیاستی صاحبان یا اپراتورهای ثبت دامنه NFT تا بتوانند حقوق علامت تجاری را در TLDهای وب3 خود از طریق اولین استفاده تجاری با نفوذ به بازار ایجاد کنند.
برای محافظت از حقوق مالکیت معنوی اتحادیه، از جمله حقوق علامت تجاری، در TLDهای web3 اتحادیه.
برای همکاری با سایر اعضای Web3 Domain Alliance برای ارتقای پیشرفت مواضع سیاستی اتحادیه.
برای همکاری با دیگر اعضای اتحادیه برای حمایت از به رسمیت شناختن دامنههای NFT توسط جامعه گستردهای از سهامداران و عموم مردم.
امروز باید بیش از هر زمان دیگری خود را برای پیشرفتهای سریع فناوری از واقعیت موازی گرفته تا زنجیره بلوکی و هوش مصنوعی مولد، آماده کنیم. در غیر اینصورت از یک دنیای دیجیتالِ سریع، پر چالش و نیز جذاب عقب میمانیم! متاورس یکی از همین پیشرفتها است. مِتاوِرس یک نسخه جایگزین از واقعیت است که به صورت دیجیتال وجود دارد. متاورس یک جهان دیجیتال است که شامل تمام جنبههای دنیای واقعی، مانند تعاملات و اقتصاد به شکل بلادرنگ (Real-Time) است. متاورس یک تجربه منحصر به فرد را به کاربرانش ارائه میدهد. بسیار شبیه واقعیت فیزیکی، افراد در این فراجهان برای کار، بازی، تجارت و معاشرت با افراد و عناصر دیگر تعامل دارند.
در داستانهای علمی تخیلی، «متاورس» یک نسخه فرضیِ دیگر از اینترنت به عنوان یک دنیای مجازی واحد، جهانی و همه جانبه است که تعاملات و معاشرتها در آن با استفاده از عینکها یا هدستهای واقعیت مجازی (VR) و واقعیت افزوده (AR) تسهیل میشود. در اصطلاح محاورهای، متاورس شبکهای از جهانهای مجازی سهبعدی است که بر ارتباط اجتماعی متمرکز است.
عینک یا هدست واقعیت مجازی
اصطلاح متاورس در سال 1992 در رمان علمی تخیلی Snow Crash از ترکیب دو کلمه Meta (به معنای ماورا و فراتر) و Universe (به معنای جهان و تمام ماده و فضای موجود) سرچشمه گرفت. بنابراین اصطلاح «متاورس»، به معنیِ فراتر از همه چیزهای قابل مشاهده و شناخته شده است.
توسعه Metaverse اغلب با پیشرفت فناوری واقعیت مجازی (به دلیل افزایش تقاضا برای تجربه عمیقتر) همسو بوده است. استقبال اخیر از متاورس تحت تأثیر نسل سوم وب یا Web3 است، مفهومی برای غیرمتمرکز سازی اینترنت.
در صنعت بلاکچین و کریپتو، بسیاری از پروژههایی که در سایر فناوریهای نوظهور مانند هوش مصنوعی، واقعیت توسعهیافته (VR و AR و XR و MR) و اینترنت اشیا (IoT) کار میکنند، نسخههایی از واقعیتهای دیجیتالی خود را ایجاد میکنند. اینجاست که اصطلاح متاورس اغلب برای توصیف اکوسیستمی استفاده میشود که در آن کاربرانِ پلتفرم میتوانند هر عنصر، آفرینش، تجربه و تعاملی را در یک فضای مشترک و مهمتر از همه، پایدار، بیایند و یا تجربه کنند.
مفهوم متاورس در شرکتهای بزرگ فناوری نیز محبوبیت پیدا کرده است. شناخت شکل دقیقِ متاورس به طور کلی دشوار است اما میتوان آن را با برخی یا همه این ویژگیها شناسایی کرد:
پایداری: در متاورس، یک فضای پایدار به طور پیوسته با محیطهایی شکل میگیرد که بدون توجه به ارتباط یا عدم ارتباط و تعامل کاربران با آنها، به رشد و تکامل خود ادامه میدهند.
بلادرنگ (Real-Time): تجربیات در آنجا به صورت بلادرنگ و در حین استفاده اتفاق میافتند. این لزوماً به معنای زنده بودن متاورس یا رویدادهای درون آن نیست. با این حال، برای مثال، اجراهای از پیش ضبط شده میتوانند فعال شوند، اما کاربران آنها را در حین استفاده تجربه میکنند.
اقتصاد: متاورس، اقتصادی کاملاً کاربردی دارد. فرادنیاها معمولاً از یک ارز بومی مبتنی بر بلاکچین برای خرید، فروش یا مبادله محصولات و خدمات استفاده میکند.
پل فیزیکی: در واقعیت افزوده (Augmented Reality – AR)، فراجهان میتواند در کنار جهان فیزیکی وجود داشته باشد یا حتی به آن متصل شود. به عنوان مثال، یک لایه دیجیتال اضافی را در بالای آن یا مرتبط با مختصات جغرافیایی واقعی در نظر بگیرید. این برخلاف متاورسهای واقعیت مجازی است که فقط در یک قلمرو مجازی وجود دارند.
واقعیت افزوده نقشه گوگل
محتوای باز: یکی از جذابیتهای مهم متاورسها این است که محتوا و تجربیات درون آن، برخلاف نسخههای قبلیِ جهانهای دیجیتال، میتوانند توسط شرکتها و کاربران با هم ایجاد شوند. در واقع از کاربران انتظار میرود که در نهایت اکثر محتوای یک متاورس را در قالب محتوای تولید شده تسوط کاربر یا همان UGC (User-Generated Content) ارائه دهند.
آواتار Avatar در متاورس
آواتارهای ساخته شده به کمک Ready Player Me
همانطور که در پیامرسانهای رایج مانند آیمِسِج، واتساپ، تلگرام و… و شبکههای اجتماعی قدیمی مانند تیکتاک، اینستاگرام، فیسبوک و… میتوانید یک تصویر پروفایل برای خود انتخاب کنید یا بسازید، در متاورس هم میتوانید یک شخصیت سهبعدی که نسخهای مجازی و سهبعدی از آنچه میخواهید باشید است را بسازید! در فرادنیا این پروفایلها را، آواتار مینامند. آواتار در حقیقت، نماد یا شکلی است که نشاندهنده یک شخص خاص در متاورس، بازیهای ویدیویی، انجمنهای اینترنتی، شبکههای اجتماعی، پیامرسانها و… میباشد.
پروژه فراقهرمان یا متاهیرو Metahero
اسکن سهبعدی متاهیرو به کمک WDW برای ساخت آواتار
در خصوص ساخت آواتار، شرکت مِتاهیرو پا را از این هم فراتر گذاشته و به کمک فناوری Wolf Digital World – WDW با اسکن سهبعدی از شخص خود شما، فایلِ آواتار سهبعدی شما را ظرف چند روز تحویل میدهد. اگر پول اضافه دارید، حتما به همین منظور، سفری به دوبی داشته باشید! لطفاً قبل از سفر، کمی پول نقد از نوع ارز دیجیتال هیرو HERO هم به کیف پول خود انتقال دهید!
فیسبوک مدتهاست به یک شبکه اجتماعی کسالت آور، کهنه و متروکه در دنیای اینترنت تبدیل شده. اینستاگرام و حتی تیک تاک دیگر جذابیتهای روز اول خود را ندارند و محتوای ویدئوییِ بسیار متنوع و پراکنده و اغلب اغراق آمیز و پر رنگ و لعاب آنها، بیش از آنکه جنبه سرگرمی و گاهاً آموزشی داشته باشد، تبدیل به تهدیدی برای رشد اجتماعی و ذهنی و عاملی برای ایجاد استرس و کاهش اعتماد به نفس در بین کاربرانش، مخصوصاً نوجوانان و جوانان شده است.
از طرف دیگر تعاملات افراد در اغلب شبکههای اجتماعی محدود به چند پست از جنس تصاویر و ویدئوها و اظهار نظراتی از جنس کامنت (Comment) و ابزار احساساتی از جنس لایک (Like) شده و جایی برای بروز خلاقیتی بیشتر از آنچه امروزه در حال تجربهاش هستیم دیده نمیشود. اما در متاورس چنین نیست.
متاورس، شبکه اجتماعی سهبعدی
در متاورس میتوانید با ساخت یک آواتار برای خود شروع کنید، جایی که خلاقیتی بی حد و مرز، قابلیتِ بروز و ظهور پیدا میکند. میتوانید آواتاری تا حد ممکن شبیه به خودتان داشته باشید یا یک ربات یا اسب شاخ دار با هرنوع لباس یا پوششی که آن متاورس اجازه دهد!
سپس وارد میدان اصلی متاورس دلخواه خود (به طور مثال متاورس جویتوپیا، متاورس دیسنترالند یا متاورس بلاکتوپیا) میشوید و در آن شروع به قدم زدن، بازی کردن، انتقال به دنیاهای دیگر (تِلِه پورت Teleportation) و تعامل و معاشرت با افرادی میکنید که در آن لحظه در آن محیط، حضور دارند یا اصطلاحاً آنلاین هستند. حتی می توانید با خودروی متاورسی BMW به هرجای جویتوپیا رایگان سفر کنید.
میتوانید با هر کدام از آنها که مایل بودید سر صحبت و باب گفتگو یا حتی شوخی را باز کنید. یا پاسخی محترمانه دریافت میکنید یا تا جای ممکن کتک میخورید! اگر همانند فیلم Ready Player One، علاوه بر عینک واقعیت مجازی، لباس X1 هم پوشیده باشید، درد ناشی از ضربات افراد در متاورس به کمک فناوری، در همان نقطه از بدنتان حس خواهد شد. اگر هم مورد نوازش قرار بگیرید، داستان متفاوت خواهد بود!
لباس X1 در فیلم بازیکن شماره یک آماده Ready Player One
دیسنترالند Decentraland متاورس بر بستر اتریوم
یکی از شناخته شده ترین متاورسهای موجود، دیسِنْتْرالَند میباشد. در دیسنترالند میتوانید آواتار دلخواه خود را بسازید، در میدان اصلی آن حضور پیدا کنید و دوستیابی و جلب مخاطب را طوری انجام دهید که تا قبل از آن در شبکههای اجتماعی قدیمی مانند اینستاگرام غیر ممکن بوده.
اگر همان خلاقیت و ذوق تیک تاکی یا اینستاگرامی خود را اینجا هم بروز دهید، با توجه به اینکه تقریباً محدودیتی در ساخت ندارید میتوانید دنیای سهبعدی خود را در گوشهای از دیسنترالند بسازید. البته قبل از هر چیز باید قطعه زمینی برای خود خریداری کنید. این قطعات زمین که هر کدام به شکل یک NFT عرضه شدهاند را میتوان با ارز دیجیتال مانا MANA که رمزارز بومی متاورس دیسنترالند میباشد، خریداری نمائید.
نقشه و قیمت زمینهای دیسنترالند
حتی اگر صاحب هیچ زمینی هم نباشید میتوانید وارد دنیاها یا رویدادهایی شوید که توسط دیگران ساخته یا برپا شدهاند. از جمله معروف ترین رویدادهایی که در متاورس Decentraland تا امروز برپا شده، فستیوالهای موسیقی متاورسی (MVMF) و مراسم ازدواج و عروسی متاورسی میباشد!
متاورس و پروژه بلاکچینی بلاکتوپیا از روز اول با شعار «خانه کریپتو» (Home of Crypto) و با هدف «بساز، یاد بگیر، بازی کن و پول درآور» (Create, Learn, Earn, Play) خود را معرفی کرده و هنوز در حال توسعه است. نام بلاکتوپیا از ترکیب دو کلمه بلاکچین و یوتوپیا (به معنای آرمانشهر) ساخته شده. Bloktopia در اصل یک آسمان خراش میباشد که از 21 طبقه (به خاطر حداکثر عرضه 21 میلیونی بیتکوین) تشکیل شده است.
دارندگان ارز دیجیتال و توکن BLOK به عنوان Bloktopians (به معنای شهروندِ بلاکتوپیا یا بلاکوَند!) شناخته میشوند. بلاکتوپیا به عنوان یک هاب مرکزی عمل خواهد کرد و از تمام سطوح تجربه کریپتویی استقبال میکند. برای اولین بار، قرار است کاربران به اطلاعات ارزهای دیجیتال و محتوای همه جانبه در یک مکان دسترسی داشته باشند.
خرید زمین در بلاکتوپیا
شهروندان بلاکتوپیا میتوانند از طریق مالکیت املاک و مستغلات، درآمدِ تبلیغات، بازی کردن، شبکهسازی با افراد و موارد دیگر درآمد کسب کنند. بلاکتوپیا با استفاده از پیشرفتهترین موتورِ تولیدِ محیط سهبعدیِ بلادرنگِ جهان برای ایجاد عناصر بصری و یک تجربه کاربریِ خیرهکننده استفاده میکند.
پورتال در سال 2021 به اکوسیستم سولانا پیوست و قصد دارد کاربرانش بتوانند در یک توکیوی جدید یا نیویورک جدید مجازی و متراکم کاوش کنند و صدها چیز سرگرمکننده برای انجام پیدا کنند NFTهای خود را نمایش دهند، بسازند، و چت کنند!
متاورس و صنعت بازی Gaming
به نظر من بین متاورس و گیمینگ تفاوتهای بسیاری وجود دارد. هرچند، پروژههایی در بازار ارزهای دیجیتال آمدهاند که از هر دو مفهوم کمک میگیرند اما همه متاورسها مخصوص بازی نیستند و همه بازیها را هم نمیتوان متاورس به حساب آورد.
بازی سندباکس The Sandbox Game
بازی سندباکس Sandbox
در بازی سَنْدباکس میتوانید وارد بازیهای مختلف شوید و در آن دنیا شروع به بازی و کسب درآمد از طریق ساخت یا خرید و فروش عناصر و آیتمهای مختلفِ درون بازی نمائید (بازی کن و پول درآور Play-to-Earn). رمزارز مورد استفاده در این مجموعه بازیهای بلاکچینی، یک توکن ERC20 به نام سَنْد SAND است. اگر کمی حوصله و خلاقیت به خرج دهید خودتان میتوانید یکی از این بازیها یا متاورسها را بسازید تا دیگران بتوانند در آن بازی و کسب درآمد کنند! از این جهت، سندباکس را میتوان یک بازی بر پایه متاورس و دنیاهای مجازی به حساب آورد.
بازی اطلس ستارگان Star Atlas
داستان بازی جدید، درحال توسعه و بسیار با کیفیت استار اطلس که رمزارز آن یعنی ATLAS روی بلاکچین سولانا میزبانی میشود، در فضای متاورسیِ سیارهای و میان ستارهای اتفاق میافتد. دنیای هر سیاره متفاوت است و شما میتوانید با سفر بین آنها و تصاحب و ساخت قلمرو در هر کدام، به قدرت خود اضافه کنید.
بازی استار اطلس Star Atlas
برای سفرها یا مسابقات فضایی نیاز به سفینههایی از انواع مختلف از جمله سفینه باربری، مسابقه ای، جنگی و… دارید که باید آنها را با کسب درآمد از طریق بازی و با ارز دیجیتال ATLAS در بازارگاه استار اطلس خریداری کنید یا در صورت لزوم بفروشید.
متاورس در خدمت آموزش و سلامت
همزمانیِ تب متاورس در اواسط سال 2021 و همه گیری کرونا باعث شد بسیاری از خدمات و فعالیتهای حضوریِ گذشته به متاورس کوچ کنند. از جمله این خدمات، آموزش بدنسازی، اروبیک و یوگا در منزل و از طریق عینکهای واقعیت افزوده یا عینکهای VR و گفتگو و تعامل با مربی در دنیای مجازی است.
آموزش بدنسازی، اروبیک و یوگا در منزل و از طریق عینکهای واقعیت مجازی
برگزاری انواع وبینارها، دورهها و کلاسهای آموزشی نیز با گذشت زمان و پیشرفتهای نرمافزاری و سختافزاری، در متاورس رواج پیدا خواهد کرد.
کمک متاورس به کسبوکارها
دورکاری و دفتر کار آنلاین در متاورس
همزمانیِ تب متاورس و همه گیری کووید19 باعث شد شرکت متا برای اولین بار تعریفی جدید از دورکاری و دفتر کار آنلاین ارائه دهد.
در این دفاتر کار متاورسی معمولاً کاربران با آواتارهای کارتونی ظاهر میشوند و میتوانند صفحه نمایش رایانه خود را در فضای مجازی روی تخته سفید با سایرین به اشتراک بگذارند. برخی از کیبوردهای فیزیکی نیز شناسایی شده و در مقیاس اصلی خود به شکل سهبعدی یا اشکالی دیگر، به واقعیت مجازی منتقل میشوند. این موضوع، امکان کار با کامپیوترِ فیزیکی یا لپتاپ را در متاورس فراهم میکند.
کسانی که عینک واقعیت مجازی ندارند میتوانند به صورت کلاسیک در قالب یک ویدئوی آنلاینِ دو بعدی به جلسه بپیوندند.
دنیای مجازی در خدمت مد و فشن
هفته مد متاورسی MVFW
فوریه و مارس پر از هفتههای مد جهانی هستند. اما امسال، با هفته مد متاورس (Metaverse Fashion Week – MVFW) به اوج خود میرسد. پروژه بلاکچینی و متاورسی OVER، در حال سازماندهی یک هفته مد متاورسی بیسابقه است و در ماه فوریه با شرکای بسیار ویژهای قراردادهایی امضا کرده تا گردهمایی مد مبتنی بر واقعیت افزوده خود را در میلان (28 تا 31 مارس 2023) به یک موفقیت بزرگ تبدیل کند. اخبار هفته مد متاورسی را حتما دنبال کنید.
چت بات ها یکی از بزرگترین کاربردهای هوش مصنوعی هستند که بسیاری از فرآیندهای تجاری را ساده میکنند و به کاربران امکان میدهند مشکلات خود را سریعتر حل کنند. این شکل از ارتباط در متاورس نیز اعمال خواهد شد. رباتهای گفتگو علاوه بر عملکردهای فعلی خود، مانند خدمات مشتری، بازاریابی، فروش و موارد دیگر، میتوانند با ارائه دستورالعملها و اطلاعات در مورد محصولات و خدمات مختلف، پاسخ به سؤالات، تکمیل تراکنشها به نیابت از کاربران، به کاربران در Metaverse کمک کنند. به عنوان مثال، اگر کاربر نتواند کالای خاصی را پیدا کند، هوش مصنوعی میتواند به راحتی این مشکل را با هدایت مشتری به مکان مورد نظر در متاورس حل کند.
علاوه بر این، از هوش مصنوعی میتوان برای ایجاد رابطهای فراگیر استفاده کرد که سفرهای کاربران را برای همه از جمله افراد دارای معلولیت راحت کند. از این رو، هوش مصنوعی میتواند به تبدیل متاورس به یک پلتفرم کاربرپسند و آسان برای استفاده کمک کند. با کمک فن آوریهایی مانند پردازش زبان طبیعی (NLP)، تشخیص گفتار، بینایی کامپیوتر، ترجمه و واقعیت افزوده، کاربران میتوانند با متاورس به زبان مادری خود و از طریق تصاویر و ویدئوها تعامل داشته باشند و سطح تجربه کاربری را ارتقا دهند.
آواتارهای دیجیتال یکی دیگر از راههایی است که هوش مصنوعی میتواند با Metaverse همکاری کند. به عنوان مثال هوش مصنوعی میتواند با استفاده از NLP، واقعیت مجازی و بینایی کامپیوتری به ایجاد آواتارهایی طبیعی و نزدیک به واقعیت، لبهای هماهنگ شده با زبانِ در حال ترجمه و… کمک کند.
رمزارز پروژههای متاورسی شناخته شده
در پایان از شما دعوت میکنم از لینک زیر بازدید نمائید تا با ارزهای دیجیتال مرتبط با پروژههای متاورسی بر پایه بلاکچین بیشتر آشنا شوید. البته همانطور که میدانید، پروژهاهای متارسی لزوماً دارای رمزارز نیستند.
بریتانیا اقداماتی را برای محافظت در برابر فروپاشی «داراییهای تسویه حساب دیجیتالِ» سیستمیک پیشنهاد میکند.
پس از فروپاشی اخیر TerraUSD، (استیبل کوین برجسته با دلار آمریکا) دولت بریتانیا در حال مشورت در مورد اقدامات جدید برای وارد کردن شرکتهای سیستمیِ «دارایی تسویه دیجیتال» در رژیم ویژه مدیریتی است که برای سیستمهای پرداخت سیستمیِ سنتی قابل اعمال است. این پیشنهادها تعدادی سوال را به خصوص در رابطه با دامنه و اهداف مطرح میکند.
پاسخ نظارتی به سقوط TerraUSD
چند ماه گذشته، یک «استیبل کوین» با الگوریتمی بسیار شاخص (TerraUSD) همراه با ارز دیجیتال خواهر خود، لونا، سقوط آزاد کرد. این حادثه موجی از شوک را در سراسر بازار ارزهای دیجیتال ایجاد کرد و نگرانی بسیاری از رگولاتورها را در مورد خطرات احتمالیِ سرایت این موضوع به بخشهای دیگر بازار تقویت کرد. در بریتانیا، سازمان FCA به سرعت خطرات سرمایهگذاری در داراییهای رمزنگاریشده را به مصرف کنندگان یادآوری کرد. با توجه به تلاشهای اخیرش برای معرفی بریتانیا به عنوان کشور پذیرای کسبوکارهای کریپتویی، گمانهزنیهای زیادی در مورد اینکه چگونه دولت ممکن است واکنش نشان دهد، وجود داشت . اکنون دولت یک مقاله مشورتی منتشر کرده است. طرحهای پیشنهادی برای کاهش ریسکهای مالی با وارد کردن شرکتهای سیستمیِ «دارایی تسویه دیجیتال» به رژیم مدیریت ویژه زیرساخت بازار مالی (FMI SAR).
FMI SAR چیست؟
بریتانیا دارای «رژیمهای اداری ویژه» برای مقابله با ورشکستگی نهادهایی مانند بانکها و زیرساختهای بازار مالی است، که در آن فرآیند معمول اداری به بهترین نحو منافع عمومی را تامین نمیکند. سیستمهای پرداخت سنتی که بهعنوان «سیستمی» (Systemic) شناخته میشوند در FMI SAR قرار میگیرند. اگر چنین سیستم پرداختی شکست بخورد، FMI SAR از مدیر میخواهد که یک برنامۀ تداوم خدمات (یعنی ادامه ارائه خدماتِ شرکتِ ورشکسته) را دنبال کند، حتی اگر این به نفع طلبکاران نباشد. این برای کاهش خطر اختلال شدید در بخش مالی گسترده تر طراحی شده است. بانک انگلستان بر مدیران نهادهایی که در محدوده FMI SAR قرار دارند، نظارت و اختیار هدایت دارد.
پیشنهادات برای تمدید و اصلاح FMI SAR
دولت پیشنهاد میکند قانونی تصویب کند تا:
مشخص کند که شرکتهای دارایی تسویه حساب دیجیتال سیستمی (غیر بانکی) عموماً در محدوده FMI SAR قرار میگیرند و
اصلاحاتی در رژیم FMI SAR به منظور معرفی یک برنامه اضافی برای مدیران در این موارد انجام دهد.
این پیشنهاد در نظر دارد که بانک انگلستان تنظیمگر اصلی باشد اما با توجه به احتمال همپوشانی نظارتی، موظف به مشورت با FCA خواهد بود.
«دارایی تسویه حساب دیجیتال» و «شرکت نظام مند DSA» چیست؟
طرح پیشنهادی، «دارایی تسویه حساب دیجیتال» را با عبارات مبهم تعریف میکند. آنچه واضح است این است که این مفهوم گستردهتر از مقوله «داراییهای رمزنگاریِ پرداخت» است که باید تحت رژیمهای پول الکترونیکی و خدمات پرداخت تنظیم شوند. دولت قبلاً گفته بود که این دسته شامل استیبل کوینهای الگوریتمی (مانند DAI و USTC) نمیشود. در مقابل، اصطلاح «داراییهای تسویه دیجیتال» شامل «اشکال گسترده تری از داراییهای دیجیتالی مورد استفاده برای پرداخت/تسویه حساب» در کنار داراییهای رمزنگاری شدۀ پرداخت میشود.
گفته شده است که اصطلاح «شرکتهای DSA سیستمیک» به «سیستمهای پرداخت DSA سیستمیک و/یا اپراتور چنین سیستمی یا ارائهدهنده خدمات DSA سیستمیک» اشاره دارد. این پیشنهاد خاطرنشان میکند که «یک سیستم پرداخت، وقتی سیستمی به حساب میآید که نقص در طراحی آن یا اختلال در عملکرد آن ثبات سیستم مالی بریتانیا را تهدید کند یا عواقب قابلتوجهی برای مشاغل یا سایر ذینفعان داشته باشد».
برنامه اضافی برای مدیران شرکتهای DSA سیستمیک
در حالی که تداوم خدمات به عنوان یک هدف مهم در اداره یک شرکت سیستمی DSA در نظر گرفته شده است، دولت میخواهد یک هدف یا برنامه اضافی را تحت عنوان «پوشش بازگشت یا انتقال وجوه و داراییهای حضانتی» معرفی کند. این امر منعکسکننده این واقعیت است که برخلاف شرکتهای پرداخت سنتی، DSAها ممکن است به کاربران اجازه دهند «ارزشی را ذخیره کنند که سپس برای جابهجایی وجوه بین داراییهای رمزارزی بدون تبدیل به پول فیات استفاده میشود». این موضوع سوالات زیادی را ایجاد میکند. به طور خاص، در مورد یک استیبل کوین الگوریتمی که ارزش بازار بالایی ندارد و دارای هیچ حقوق یا منافع قانونی در رابطه با پول فیات نیست، چه «وجوهی» برای «بازگرداندن یا انتقال» در نظر گرفته شده است. توسط چه کسی؟ پیشنهاد ارائه شده اطلاعات کمی در مورد این نوع مسائل ارائه داده است.
در دنیای پر هیاهوی اقتصاد، افراد همواره بهدنبال این هستند که دارایی خود را به شکلهای دیگر تبدیل و از این طریق سود بهدست آورند. تبدیل پول به خانه، خانه به ماشین و این روزها تبدیل دارایی به ارزهای دیجیتال همه از روشهاییست که افراد برای حفظ ارزش سرمایه خود از آن بهره میبرند. اما این روزها ما با یک روش جدید تبدیل دارایی بهنام توکنیزه کردن روبهرو هستیم. اگر با مفهوم توکن چیست و چه کاربردهایی دارد آشنا باشید، قطعاً میدانید که یکی از مهمترین کاربردهای توکن، تعویضپذیری است و در جدیدترین عملکرد آن، افراد میتوانند هر چیزی را به توکن تبدیل کنند. برای اینکه بیشتر با مفهوم توکنیزه کردن و کاربردهای آن آشنا شوید، ادامه این مقاله را اصلا از دست ندهید.
توکنیزه کردن چیست؟
توکنیزه کردن (Tokenization) یا توکنایز دارایی، فرایند جایگزینی دادههای حساس (مانند یک شماره حساب بانکی) است که تمام اطلاعات ضروری را بدون به خطر انداختن امنیت آنها حفظ میکند. در حقیقت توکنسازی نوعی رمزگذاری بهحساب میآید با این تفاوت که در رمزگذاری دادههای قابل خواندن تبدیل به یک متن نامفهوم شدهاند اما در توکنسازی دادههای حساس به مقادیر غیرحساسی بهنام توکن جایگزین میشوند. توجه داشته باشید که توکنها حاوی دادههای اصلی نیستند، اما معمولاً کاراکترها یا قالببندی مشابهی با آن دارند.
توکنها میتوانند معرف حق مالکیت داراییهای محسوس مانند آثار هنری باشند یا میتوانند مالکیت داراییهای نامشهود مانند سهام یک شرکت یا حق رای را نمایندگی کنند. اما بهطور کلی توکنسازی میتواند برای هر چیزی که ارزشمند تلقی میشود رخ دهد.
پس از توکنیزه کردن داراییها، از توکنها میتوان برای انتقال مالکیت یک دارایی، پرداخت و تکمیل سایر وظایف مالی استفاده کرد. مشهورترین نمونه توکنسازی این روزها بیتکوین، محبوبترین ارز رمزنگاری شده است، که با توکن مقدار دارایی بیتکوین یک شخص را نشان میدهد.
یک سیستم توکنسازی، دادههای اصلی را به یک توکن پیوند میدهد، اما دیگر هیچ راهی برای رمزگشایی توکن و آشکار کردن دادههای اصلی وجود ندارد. هدف این کار در واقع به حداقل رساندن حجم دادههایی است که یک کسبوکار باید در اختیار داشته باشد. همین امر باعث شده تا توکنیزه یک روش محبوب برای کسبوکارهای کوچک و متوسط تبدیل شود تا امنیت معاملات کارت اعتباری و تجارت الکترونیک خود را تقویت و در عین حال هزینه و پیچیدگی انطباق با صنعت، استانداردها و مقررات دولتی را نیز به حداقل برسانند.
توکنیزه کردن از کجا شروع شد؟
ساخت توکنهای دیجیتال برای اولین بار در سال ۲۰۰۱ توسط کمپانی TrustCommerce و برای محافظت از اطلاعات کارتهای اعتباری مشتریان ایجاد شد. پیش از ظهور این فناوری، بانکها یا صندوقهای مالی دادههای دارنده کارت را در سرورهای خود ذخیره میکردند؛ این یعنی هر کسی که به سرورهای آنها دسترسی داشت میتوانست شمارههای کارت اعتباری مشتریان را مشاهده یا از آنها استفاده کند.
برای حل این مشکل، TrustCommerce سیستمی را توسعه داد که در آن شماره حسابهای اولیه (PAN) با یک عدد تصادفی به نام توکن جایگزین میشدند. با این سیستم صندوقدارها میتوانستند هنگام پذیرش پرداختها، آنها را بهصورت توکن ذخیره و به مرجع اصلی ارسال کنند. همچنین هر کاربر برای بازیابی توکنها و مشاهده دادههای ایمنسازی شده، نیاز به دسترسی به نشانههایی دارد که به نسخههای اصلی متصل هستند. در غیر این صورت، نه کاربر و نه هیچکسی نمیتواند رمز را برای مشاهده دادهها پیدا کند.
با گذشت زمان، هنگامی که همه مفید بودن توکنها را تایید کردند و متوجه افزایش نگرانیها در مورد امنیت داراییهای مالی و الزامات نظارتی شدند، بسیاری از شرکتها از نسل اول فناوری توکن استفاده کردند و راهحلهای مشابهی نیز ارائه دادند.
انواع و کاربردهای توکنیزه کردن کدام است؟
برای این که بتوانیم بهخوبی با انواع Tokenization آشنا شویم، باید ابتدا آن را به دو دسته توکنسازی در بلاکچین و غیر بلاکچین تقسیمبندی کنیم و سپس با کاربرد توکنیزه کردن نیز بیشتر آشنا شویم.
توکنسازی در بلاکچین
توکنیزاسیون قابل تعویض: اولین نوع توکنهای استاندارد بلاکچین هستند. این توکنها ارزشهای یکسانی دارند و میتوانند بهراحتی جایگزین یکدیگر شوند.
توکنیزاسیون غیرقابل تعویض: نوع غیرقابل تعویض که به آن توکن غیر مثلی نیز گفته میشود استفاده چندانی در بلاکچین ندارد اما در عوض برای مالکیت یک دارایی مانند یک نقاشی یا خانه مورد استفاده قرار میگیرد و ارزش آن را نیز، دارایی مربوطه تعیین میکند.
توکنیزاسیون حاکمیتی: این توکنها نشاندهنده حق رای هستند و میتوانند برای رای دادن و همکاری در یک سیستم بلاکچینی استفاده شوند.
توکنیزاسیون کاربردی: کاربرد این توکنها برای دسترسی به محصولات و خدماتی خاص در یک بلاکچین است. بنابراین میتوان از آنها برای تکمیل اقداماتی مانند پرداخت هزینه تراکنش یا راهاندازی یک بازار غیرمتمرکز استفاده کرد.
توکن سازی غیر بلاکچین
Vault: این نوع توکنسازی برای محافظت از اطلاعات پرداخت تراکنشها است و پردازش تراکنشها را بدون نیاز به شماره کارت اصلی یا دادههای دیگر انجام میدهند.
Vaultless: توکنیزاسیون vaultless برای پردازش پرداخت بهکار میرود با این تفاوت که از دستگاهها و الگوریتمهای رمزنگاری برای تبدیل دادهها به یک توکن استفاده میکند.
پردازش زبان (Natural language processing): این نوع توکنسازی اطلاعات را به عبارات سادهتر تقسیم میکند تا توسط کامپیوتر قابل درک باشد.
فرآیند Tokenization چگونه کار میکند؟
فرآیند Tokenization به پردازش پرداختها نیاز دارد تا یک کارت اعتباری یا شماره حساب با یک توکن جایگزین شود. توکنی که از این طریق بهوجود میآید، هیچ استفادهای به جز ایمنسازی ندارد و به حساب کاربری یا فردی متصل نیست. توکنها را میتوان با استفاده از تکنیکهایی مانند توابع رمزنگاری برگشتپذیر، توابع غیرقابل برگشت یا اعداد تولید شده، به روشهای مختلفی و بهصورت تصادفی ایجاد کرد.
در توکنسازی از آنجا که از اطلاعات حساس شما در یک صندوق مجازی محافظت میشود، به سازمانها این امکان را میدهد تا دادههای خود را از طریق شبکههای وایرلس بهصورت کاملا ایمن انتقال دهند. البته به این نکته باید اشاره کنیم، برای این که توکنیزه کردن موثر باشد، سازمانها باید از یک درگاه پرداخت که امکان پرداخت مستقیم یا پردازش کارت اعتباری را فراهم میکند، برای ذخیره ایمن دادههای حساس استفاده کنند. توکنها به منبع اصلی اطلاعات تراکنشها که در یک دفتر کل غیرمتمرکز به نام بلاکچین است متصل میشوند. این امر در حقیقت مالکیت یک دارایی را تضمین میکند.
مزایای توکن سازی
بهطور خلاصه، توکنسازی میتواند نقدینگی را بهبود بخشد، تراکنشهای مالی را راحتتر و به تضمین حقوق مالکیت داراییها کمک کند. توکنیزه شدن دادهها در نوع غیر بلاکچین مانند یک سد در مقابل دسترسی هکرها به اطلاعات و داراییهای دارنده کارت عمل میکند و در مقایسه با سیستمهای قدیمیتری که در آن شماره کارت اعتباری در پایگاههای داده ذخیره آزادانه از طریق شبکهها مبادله میشد، امنیت بهتری دارد.
با توکنسازی در بلاکچین، از آنجایی که دیگر نیازی نیست توکنها در بازارهای سرمایهگذاری سنتی معامله شوند، بخش زیادی از فرآیندهای طولانی که در سرمایهگذاری اوراق بهادار سنتی یا خرید داراییهای بزرگ وجود دارد نیز حذف میشد. به عنوان مثال، خرید یک توکن که نشاندهنده مالکیت املاک و مستغلات است، فرآیندی بسیار سریعتر از خرید ملک غیرتوکن شده خواهد بود.
علاوه بر این، حذف بخشهای سرمایهگذاری نهتنها به کاهش هزینههای کلی بلکه به صرفهجویی در زمان نیز کمک میکند. همچنین توکنها در دسترس مخاطبان بسیار بیشتری هستند و حتی کسانی که قصد سرمایهگذاریهای بزرگ ندارند میتوانند از آنها استفاده کنند. بنابراین، بازار میتواند نقدشوندهتر شود و بهدنبال آن کاربران میتوانند فرصتهای سرمایهگذاری بیشتری بهدست آورند.
در کنار تمامی مزایایی که نام بردیم توکنسازی میتواند امنیت تاریخچههای توکن در معاملات آن را نیز افزایش دهد. بهعنوان مثال، اگر کسی بخواهد مالکیت یک توکن را زیر سوال ببرد، از آنجا که بلاکچین سابقه تمام تراکنشهای مرتبط با آن را ذخیره کرده میتواند با سند مالکیت آن را تایید یا رد کند.
در مجموع مزایای توکنیزه کردن بهطور خلاصه شامل:
سازگاری بیشتر با سیستمها
نیاز به منابع کمتر نسبت به رمزگذاری
افزایش اعتماد مشتری به دلیل یک لایه امنیتی اضافی در وبسایتهای پرداختی
تامین امنیت پرداخت
کاهش مراحل مربوط به رعایت مقررات PCI DSS
تسهیل پرداختهای ارز دیجیتال و سایر ارزها با پیشبرد فناوریهای جدید مانند کیف پول موبایلی
چالشهای پیش روی توکنیزه کردن دارایی ها
همانطور که جهان خود را با فناوری بلاکچین و برنامههای آن وقف میدهد، پروژههای مرتبط با آن مانند توکنسازی نیز به قوانین و مقررات جدیتری نیاز پیدا میکنند. در واقع پروژههایی مانند Tokenization ممکن است عملکردی مشابه اوراق بهادار سنتی داشته باشند اما قوانین آنها را ندارند و این میتواند به یک مشکل تبدیل شود.
برای نمونه یکی از نگرانیهای اصلی در مورد ساختن توکن از داراییها، نحوه مدیریت آنهاست. تصور کنید هزاران سرمایهگذار بهطور جمعی صاحب یک هتل توکنسازی شده باشند، چه کسی باید آن هتل را مدیریت کند؟
علاوه بر این، اگر داراییهای زیربنایی پشت یک توکن گم شوند، برای مثال توکنی که پشتوانه آن طلا است، چه اتفاقی میافتد؟
بنابراین آنطور که مشخص است، بلاکچین اگرچه بهعنوان یک سیستم غیرمتمرکز شناخته میشود اما همچنان به یک شخص ثالث یا یک سیستم متمرکز نیاز دارد. پس باید ببینیم در آینده چه اتفاقها و راهحلهایی برای نقصهای توکنیزه کردن داراییها ارائه میشود.
توکنیزه کردن؛ روشی جدید در سرمایهگذاری و معاملات
طی سالهای اخیر توکنسازی کمک زیادی به امنیت اطلاعات کسبوکارها کرده و اکنون، با گسترش توانایی تجارت مالکیت داراییها در سرتاسر جهان دریچهای تازه در حوزه سرمایهگذاری گشوده است. با این حال، هنوز موانع زیادی بر سر راه کاربردهای توکنیزه کردن وجود دارد که مانع دستیابی آن به پتانسیل کامل خود بهعنوان نوعی سرمایهگذاری میشود.
با ظهور توکنسازی و افزایش مقبولیت آن میان مردم، بسیاری از کشورها نیز در حال تغییر قانون و مقررات سختگیرانه خود در مورد سرمایهگذاری هستند و تلاش میکنند خود را با این تکنولوژی جدید سازگار کنند. همچنین افراد علاقمند به سرمایهگذاری در حوزههای مختلف که پیش از این با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکردند، به کمک Tokenization داراییها دیگر موانع گذشته را پیش روی خود نمیبینند و سودهای کلان نیز بهدست میآورند. در این مقاله از بلاگ والکس سعی کردیم نگاه جامعی به حوزه توکنسازی بیاندازیم و با فناوریهای آینده سرمایهگذاری آشنا شویم. امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشد.
محبوبیت مشتقات استکینگ نقدینگی (LSD) در ماههای اخیر به طور قابل توجهی افزایش یافته و منجر به افزایش جریان نقدی در DeFi شده است. LSD نوع نسبتا جدیدی از توکن است که به سهامداران امکان میدهد تا با باز کردن نقدینگی برای ارز رمزنگاریشده خود، مانند ETH، بازده بالقوه خود را افزایش دهند.
ال اس دیها در سراسر اکوسیستم اتریوم محبوبیت زیادی پیدا کردهاند و این پتانسیل را دارند که به همان اندازه در بین شبکههای لایه 1 دیگر مانند Polygon و Avalanche گسترش پیدا کنند.
ال اس دیها در حال حاضر نقش مهمی در DeFi بازی میکنند و بیش از 20 درصد از کل TVL را در پروتکلهای استکینگ نقدینگی تشکیل میدهند. تسلط Lido به تنهایی – در حال حاضر بزرگترین پروتکل استیکینگ نقدینگی – از فوریه 2023 بیش از 17٪ از کل ارزش قفل شده در DeFi است .
ال اس دیها ممکن است یک جهش قوی در فعالیت DeFi داشته باشند، زیرا این روند احتمالاً با استقرار ارتقاء شانگهای اتریوم تسریع مییابد و انتظار میرود سهامگذاران و سپرده گذاران بیشتری را جذب کند و در نتیجه تقاضا برای ال اس دیها را افزایش دهد.
چگونه ال اس دی را وارد کار کنیم؟
سهامگذارانی که از ال اس دی استفاده میکنند میتوانند از فرصتهای بازدهی مختلف در فضای رو به رشد DeFi استفاده کنند. به عنوان مثال، آنها میتوانند با سپرده گذاری توکنهای مشتقه خود یا استفاده از آنها به عنوان وثیقه برای استقراض داراییها برای فعالیتهای بیشتر بازار، فرصتهای بازدهی سخاوتمندانهای را در پلتفرمهای وام دهی دنبال کنند.
چندین پروتکل وام دهی DeFi، LSDها را در بازارهای وثیقه ادغام کردهاند. از جمله آنها Euler Finance است . این پروتکل وامدهی غیر حضانتیِ مبتنی بر اتریوم به کاربران اجازه میدهد تا چندین LSD مانند cbETH و stETH، مشتقاتی که توسط Lido و Coinbase صادر میشوند، قرض دهند و قرض بگیرند.
ممکن است سهم بازار ال اس دی در DeFi افزایش یابد
رونق دیفای در سال 2020 بدون استیبل کوینها که بیش از 30 درصد از کل بازار دیفای را در اوج خود تشکیل میدادند، امکانپذیر نبود. ال اس دیها به لطف توانایی منحصر به فرد خود در افزایش مزایای سهامگذاری (Staking) میتوانند تأثیر مشابهی داشته باشند.
براساس پاداش سهام گذاریها، درصد اتریوم سهام گذاری شده تنها 14 درصد است که در مقایسه با 71 درصدی Cardano، 62 درصدی Avalanche و نزدیک به 40 درصدی Polygon بسیار پایین تر است. یکی از دلایلی که دارندگان ETH هنوز برای سهام گذاری مردد هستند، مربوط به شرایط محدود قفل کردن توکنهای ETH هنگام سهام گذاری (استیکینگ) است.
اما خبرهای خوبی هم هست. ارتقای آتی شانگهای شامل کدی به نام EIP 4895 میشود که برداشتهای ETH استیک شده را فعال میکند. این امر باعث میشود که اتریوم بیشتر از طریق استخرهای استیکینگ نقدینگی به اشتراک گذاشته شود، که تقاضا برای LSDها را افزایش میدهد و به طور بالقوه باعث رشد سریع کل ارزش قفل شده در دیفای میشود.
در نهایت، سایر بلاکچینها، مانند Polygon و Avalanche، میتوانند از الاسدیهای خود بهره ببرند که به آنها کمک میکند با اتریوم رقابت کنند و به تعادل سالم در فضای DeFi کمک کنند.
زبان مشترک مردم دنیا به نظر میرسد ممکن است انگلیسی باشد. وسایل ارتباطی رایج ما مبتنی بر وب است. اما سیستم پولی ما در حال حاضر یک آشفتگیِ محض است که میتوان آن را تحت استاندارد بیتکوین برطرف کرد. با یک ارز مشترک که بر یک قدرت متمرکزِ مرکزی متکی نیست و از جنگ نیز به دور است. بیتکوین میتواند تبدیل به واحد پول جهانی ما شود که مرز یا مجوزی نمی شناسد و ما را یک قدم دیگر به سمت رسیدن به «تمدن جهانی» نزدیک تر میکند.
یورو به عنوان یک مطالعه موردی
اتحادیه اروپا بیشتر اروپا را تحت یک واحد پولی مشترک متحد کرده است. این امر باعث میشود که کشورهای اتحادیه اروپا از نظر اقتصادی به شیوهای باثبات و کارآمد رشد کنند. ارز مشترک امکان تصرف بازار بزرگتری را فراهم میکند که میتواند به راحتی مبادلات و عملیات تجاری را در سراسر مرزها به اشتراک بگذارد و در عین حال ثبات و همکاری بین کشورها را حفظ کند.
فقط یک نقص بزرگ وجود دارد: متمرکز است. بانک مرکزی اروپا (ECB)، مانند هر بانک مرکزی دیگری، این اختیار را دارد که استراتژیِ سیاست پولی خود را با دیکته کردنِ رویههای تورمیِ مدنظر و افزایش عرضه پولی، آنگونه که صلاح میداند، عمل کند. این بدان معناست که اعتماد به بانک مرکزی اروپا لازم است.
از بین بردن اعتماد
کشوری مانند ایالات متحده احتمالا هرگز به ارز اتحادیهای که مستلزم اعتماد به سایر کشورها است نمی پیوندد زیرا این کشور میخواهد یک سنگر قدرتمند باشد و در حال حاضر هم همینطور است. به همین دلیل است که یک واحد پول جهانی متمرکز هرگز عملیاتی نخواهد شد، زیرا کشورها دائماً بر سر قدرت در حال جنگ هستند.
متأسفانه، بسیاری از کشورهای دیگر به دلار آمریکا به عنوان ارز ذخیره متکی هستند، زیرا ارزهای بومی آنها به اندازه دلار آمریکا کارآمد نیست. این باعث ایجاد عدم تعادل و وابستگی به یک دولت ملی میشود که دیگران کنترلی بر آن ندارند. همه ارزهای فیات کشتیهای در حال غرق شدن هستند و اتفاقاً کشتیِ دلار آمریکا در آبهای جذابتری برای غرق شدن قرار دارد.
بیتکوین بسیار مهربانانه این مشکل را با عدم نیاز به اجازۀ یک مرجع متمرکز برای عملکرد صحیح، حل میکند طوریکه اجازه میدهد ساز و کارهای اقتصادِ بازار آزاد به طور ارگانیک مانند دومینو در جای خود قرار گیرند.
بیتکوین نیاز به سیستم شکنندۀ اعتماد را که دائماً در موازنه قوا بالای سر ما معلق است، از بین میبرد.
بیتکوین ممکن است چیزی باشد که جهان را به روشی متحد میکند که قبلا هرگز انجام نشده بود. اما فقط یک سیاست پولی مشترک بالقوه جهانی را عملیاتی نمیکند. در واقع، موارد بسیاری میتوانند بر روی شبکه بیتکوین ساخته شوند و به ما این امکان را دهند که اینترنتی ایجاد کنیم که همان امنیت و شفافیت بلاکچین بیتکوین را داشته باشد.
با بیتکوین، هیچ کس به تنهایی نمیتواند حکم کند که بیتکوین ارزش دارد. در عوض، کل شبکۀ بیتکوین با اختصاص یک ارزش پولیِ خاص به بیتکوین، بسته به تقاضای آن (که در طول زمان افزایش مییابد) موافقت میکند. ناگفته نماند که این کار را بدون تهدید، خشونت و قدرتی انجام میدهد که همه ارزهای فیات از آن استفاده میکنند. ارزش شبکه بیتکوین و تمام تراکنشهایی که در آن انجام میشود توسط زنجیره بلوکی که بهطور خودکار و بدون واسطه مدیریت میشود، ایمن میگردد.
برخلاف طلا، بیتکوین را نمیتوان برای ساخت جواهرات ذوب کرد یا برای تزئین غذای لذیذتان نمیتوان آن را به شکل ورقهای نازک درآورد. هدف بیتکوین ارائه خدمات فیزیکی به شما نیست و صرفاً یک وسیله مبادله، ذخیره ثروت، و پول نقد الکترونیکی همتا به همتا (شخص به شخص و بدون واسطه) است که میتوانید کلید دسترسی به آن را در ذهن خود حفظ کنید!
و صادقانه بگویم، این یک مزیت نسبت به طلا است. ارزش آن به موارد استفاده فیزیکی وابسته نیست و در عوض به یک کمیابیِ کاملاً قابل پیشبینی متکی است.
اما اگر نمی خواهید از این پول اینترنتی جادویی استفاده کنید، میتوانید شمشهای طلای سنگینی را بخرید که نگهداریِ آن گران است و دعا کنید که شاهد استخراج طلا از سیارههای دیگر یا سرازیر شدن ذخایر کشف شدۀ جدید و افزایش عرضۀ طلا نباشیم. اگر واقعاً این اتفاق بیفتد، شما نمیتوانید طلای خود را به سرعت و قبل از افت شدید قیمت آن بفروشید.
چرا برخی دولتها میخواهند بیتکوین را ممنوع کنند؟
دولتهایی که سعی میکنند قدرت بانک مرکزی خود را حفظ کنند، در حال القاء این موضوع هسنند که بیتکوین شَری است که علیه بهبود جامعه عمل میکند.
به نقل از سناتور الیزابت وارن: «ارزهای رمزنگاریشده توانایی دولت را برای حفظ رشد اقتصادیِ قوی در طول زمان تضعیف میکنند… سرقت آنلاین، قاچاق مواد مخدر، حملات باجگیری و سایر فعالیتهای غیرقانونی، همگی با کریپتو آسانتر شدهاند.»
کارشناسان تخمین میزنند که در سال گذشته بیش از 412 میلیون دلار از طریق ارزهای دیجیتال به مجرمان باج داده شده است. با این حال، او و (به شکل مشابه) سایر سیاستمداران به این موضوع اشاره نمیکنند که طبق برآوردهای سازمان ملل، سالانه بین 800 میلیارد تا 2 تریلیون دلار پول فیات در سطح جهان پولشویی میشود (حدود 400 برابر بیشتر از ارزهای دیجیتال). در سال 2020، سهم مجرمانه از تمام فعالیتهای ارزهای دیجیتال تنها 0.34 درصد بود.
به نظر میرسد همه چیز به کنترل مربوط میشود: دولت در حال حاضر اقتصاد را با دستکاری سیاستهای مالی و پولی برای تقویت رشد اقتصادی تنظیم میکند. اما اعتماد ما به دولت یعنی اعتماد ما به افرادی که صداقت ندارند، بر اساس لابی تصمیم میگیرند، و با افتخار، بانکهای بزرگ را بدون توجه به اتفاقاتی که برای مردم میافتد، نجات میدهند (برای مثال، به بحران مالی 2008 نگاه کنید).
در چین، بیتکوین بارها به اشکال مختلف «ممنوع» شده است. به طور کلی، موضع چین بسیار ضد بیتکوین بوده است، زیرا آنها میخواهند یوان دیجیتال را به شکل CBDC (Central Bank Digital Currency یعنی ارز دیجیتال بانک مرکزی) ایجاد کنند تا بتوان آن را کنترل و نظارت کرد. بیتکوین کسانی را که کنترلِ متمرکز دارند میترساند از این جهت اگر مردم چیزی را انتخاب کنند که دولتها دیگر نتوانند آن را دستکاری و کنترل کنند، نسبت به متوقف کردن آن اقدام میکنند. اما این کار حتی با قطع اینترنت نیز به جایی نخواهد رسید!
نگرانی از پذیرش انبوه
اگر دولت بکوشد بیتکوین یا ارزهای دیجیتال را ممنوع کند، آنچه به احتمال زیاد نتیجه خواهد داد، واکنش بزرگ جامعه ارزهای دیجیتال است که توجه رسانههای سراسر جهان را به خود جلب میکند و باعث میشود افرادی که قبلا هرگز به بیتکوین علاقهمند نبودند، اکنون حداقل شروع به بررسی آن کنند. اما «اگر دولت نتواند بیتکوین را متوقف کند چه؟ آنها حداقل میتوانند مردم را از پذیرش آن بازدارند، درست است؟»
دولتها ممکن است فکر کند که میتواند پذیرش بیتکوین را کند نمایند، اما تلاشهای آنها ممکن است برای آنها نتیجه خوبی نداشته باشد.
اجازه دهید شما را با قانون پیامدهای ناخواسته آشنا کنم. برخی از نمونههای مورد علاقه من عبارتند از اثر کبرا و اثر استرایسند. هر دو نمونههایی از موقعیتهایی هستند که در نهایت دقیقاً خلاف آنچه در نظر گرفته شده بود اتفاق افتاد.
هر بار که بیتکوین «ممنوع» اعلام میشود، بزرگترین کمپین بازاریابی رایگانی میگردد که بیتکوین تا به آن زمان داشته است.
نهایتاً دیوارهایی که برای عقب نگه داشتن مردم کشیدهاند فرو میریزد. این انقلابی است علیه سیستم مالی فاسد موجود که برای مدت طولانی به بسیاری آسیب رسانده است، و چه رهبران ما بخواهند آن را بپذیرند یا نه، تغییر در راه است.
نوسان شدید قیمت بیتکوین چه تاثیری در مسیر استاندارد بیتکون میگذارد؟
وقتی در مورد ناپایداری ارزهای فیات صحبت میکنیم دولتهایی به ذهن میآیند که میتوانند فاسد شوند و تصمیمات مالی ضعیفی مانند چاپ مقادیر گزاف پول بگیرند. اما نگرانیهایی نیز در مورد بی ثباتی در بیتکوین وجود دارد، زیرا قیمت بیتکوین آنقدر نوسان میکند که نمیتواند به عنوان یک ارزِ روزانه مورد استفاده قرار گیرد.
در اینجا بین بی ثباتیها تفاوت وجود دارد: بیتکوین امن است، فیات ناامن است. بیتکوین بی ثبات است، فیات قیمت نسبتاً ثابتی دارد (حداقل در کشورهای قدرتمند). برای استفاده از بیتکوین به روشی که در حال حاضر از فیات استفاده میکنیم، بیتکوین نیاز دارد که پایدار شود. بنابراین، این سوال باقی میماند: چگونه میتوانیم استاندارد بیتکوین را اجرا کنیم، در حالی که قیمتش بر حسب دلار یا سایر ارزهای فیات تا این حد نوسان دارد؟
آیا بیتکوین جایگزین فیات میشود؟
چند سناریوی فرضی وجود دارد که میتواند اجرا شود. برخی از مردم فکر میکنند فیات هرگز ناپدید نمیشود، در حالی که برخی دیگر فکر میکنند که بیتکوین به طور کامل سیستم مالی موجود را واژگون خواهد کرد. هر اتفاقی که بیفتد، یک چیز همچنان صادق است: بیتکوین میماند و به ایفای نقشی فزاینده در سیستم مالیِ جهانیِ ما ادامه خواهد داد.
به طور واقع بینانه، بیتکوین بازنگری کامل فیات را انجام نخواهد داد. با این حال، هر چیزی ممکن است، و این سناریویی است که قبلا اجرا نشده است و به همین دلیل تصور آن بسیار سخت است. اگر قرار بود بیتکوین جایگزین فیات شود، احتمالاً به حسن نیت و اقبالِ دولتهای سراسر جهان نیاز دارد تا به سمت این ارز غیرمتمرکز بروند. با شناختی که از دولتهای داریم، این سناریو بسیار بعید به نظر میرسد.
در عوض، مسیر پذیرش جهانی بیشتر شبیه این است که افراد، ذخایر ثروتی انتخاب کنند که خود بر آن تسلط داشته باشند. به خاطر داشته باشید که از آنجایی که بیتکوین به مجوز نیاز ندارد، انجام اقدامات حریم خصوصیِ مناسب به این معنی است که استفاده و نگهداری از بیتکوین میتواند در جاهایی اتفاق بیفتد که دور از نظارت و کنترل دولتها باشد.
به احتمال زیاد، ما به استفاده از بیتکوین به عنوان ذخیره ثروت (داراییهایی مانند املاک یا سهام) ادامه خواهیم داد. با ذخیره بخشی از بیتکوین به عنوان وثیقه، مردم میتوانند برای پرداخت هزینههای زندگی روزانه، پولِ فیات قرض کنند. چند وامدهنده در برخی کشورها وجود دارند که قبلاً این قابلیت را اجرایی کردهاند.
CBDC ها: ارزهای دیجیتال بانک مرکزی
بسیاری از سیاستمداران خواستار اجرای CBDCها – یک ارز دیجیتال متمرکز – هستند که به دولتها اجازه میدهد تا نظارت و کنترل مرکزی خود را در مورد سیاستهای پولی حفظ کنند. این، در صورت اجرا، ممکن است با حریم خصوصی کمتری نسبت به سیستم پول نقدی که ما هنوز از آن استفاده میکنیم، همراه باشد.
آنها به شکل احمقانهای فکر میکنند که این کار کل صنعت ارزهای دیجیتال را از بین میبرد. با این حال، بسیاری از مردم از CBDCهایی مانند یوان دیجیتال که به طور بالقوه نقض حریم خصوصی و امنیت شخصی را اعمال میکنند، میترسند. همین موضوع ممکن است پذیرش بیتکوین را به سمت جلو سوق دهد زیرا مردم به دنبال تنها راه حل واقعیِ پولِ مستقل یعنی بیتکوین هستند.
قیمت کالاهای مصرفی
وقتی به نوسانات بیتکوین فکر میکنیم، آن را بر حسب ارزشش به دلار یا هر ارز فیات دیگری که باشد، محاسبه میکنیم. اما اگر واقعاً استاندارد بیتکوین را بپذیریم (بازار بدون فیات) پس دقیقاً قیمت بیتکوین را با چه چیزی مقایسه میکنیم؟ آیا یک بیتکوینِ امروز همان یک بیتکوینِ فردا نیست؟ آیا 50 ساتوشی همان 50 ساتتوشی نیست؟ (هر بیتکوین 100،000،000 ساتوشی است: 1BTC = 100,000,000 SAT)
با پیشرفت فناوری، کالاهای مصرفی به طور طبیعی باید ارزانتر شوند. اما دولتهای مرکزی تلاش میکنند تا بازارها را دستکاری کنند و به هر قیمتی از کاهش تورم جلوگیری کنند، پس از شما دعوت میکنم در مورد جایگزین شدنِ سیستم فعلی با بیتکوین فکر کنید. برای مطالعه بیشتر در مورد این موضوع، شما را تشویق میکنم که کتاب «قیمت فردا»، نوشته جف بوث را بخوانید.
اگر یک بلاکچین، قوی نباشد، مستعد حمله 51 درصدی است، جایی که اگر ماینرها بتوانند بیش از 50 درصد از قدرت پردازش در شبکه را در اختیار بگیرند، میتوانند به طور مؤثری رمزارز خود را طوری در اختیار بگیرند که بتوانند آن را «دو بار خرج کنند» (Double Spending). مشابه اسکناسهای تقلبی، هکرها میتوانند از «کپیهای جعلیِ» یک ارز دیجیتال استفاده کنند، بنابراین عرضه را افزایش داده و ارزش پول را کاهش میدهند.
به عبارت دیگر، هکرها نمیتوانند بیتکوین را از دیگران «بدزدند» بلکه فقط میتوانند بیتکوینِ خود را «دو بار خرج کنند»، درست همانطور که جعلکنندگان بهجای سرقت از بانک، اسکناسهای دلار جعلی میسازند.
اینجا نیز، انجام این کار احمقانه خواهد بود زیرا ارزش بیتکوین به سرعت کاهش مییابد چون شبکه تشخیص میدهد که بیتکوین دو برابر شده است و مردم اعتماد خود را به بیتکوین از دست میدهند.
دلیل اینکه شبکه بیتکوین به شدت غیرمتمرکز است، تعداد شرکتکنندگان در آن است. با هر ماینر و گرۀ اضافی که آنلاین میشود، امنیت کلی شبکه تقویت میشود و تلاش برای تصاحب شبکه برای برخی نهادها یا گروههای مخرب به طور فزایندهای دشوارتر میشود.
اما اگر یک شبکه بلاکچین، قوی نباشد، مستعد حمله 51 درصدی است، جایی که اگر ماینرها بتوانند بیش از 50 درصد از قدرت پردازش در شبکه را در اختیار بگیرند، میتوانند به طور مؤثری رمزارز خود را در اختیار گرفته و «دو بار خرج کنند» (Double Spending). مشابه اسکناسهای تقلبی، هکرها میتوانند از «کپیهای جعلیِ» یک ارز دیجیتال استفاده کنند، بنابراین عرضه را افزایش داده و ارزش پول را کاهش میدهند.
حمله 51 درصدی به پروتکلهای اثبات کار مانند بیتکوین میتواند با موفقیت انجام شود زیرا شبکه همیشه طولانیترین زنجیره با بالاترین قدرت استخراج را به عنوان زنجیره اصلی بهطور پیشفرض انتخاب میکند.
حمله 51 درصدی به بلاکچین بیتکوین
اما در نهایت، این اتفاق در شبکه بیتکوین نمیافتد، زیرا الگوریتم اثبات کار بیتکوین به قدرت زیادی نیاز دارد تا یک حمله 51 درصدی رخ دهد (به اندازه انرژی مصرفی یک کشور کوچک همراه با بیش از 23 میلیارد دلار سختافزار). برای یک هکر منطقی نیست که این مقدار پول را در تلاش برای به دست آوردن یک ارز پر ریسک خرج کند. برخی نگران هستند که در آینده با تجاری شدن کامپیوترهای کوانتومی ممکن است از قدرت پردازش آنها برای حمله 51 درصدی استفاده گردد. در هر صورت، شبکه بیتکوین زمان زیادی برای «ارتقا و به روز رسانی» دارد تا برای چنین شرایط وخیمی آماده شود تا بتواند در برابر هر نوع حملهای که در راه است از خود محافظت کند. احتمالاً برای انجام این کار، بیتکوین به پروتکلی که ویژگیهای امن کوانتومی را در خود جای میدهد، «هارد فورک» کند.
علاوه بر این، هکرها نمیتوانند بیتکوین را از دیگران «بدزدند» بلکه فقط میتوانند بیتکوینِ خود را «دو بار خرج کنند»، درست همانطور که جعلکنندگان بهجای سرقت از بانک، اسکناسهای دلار جعلی میسازند. اینجا نیز، انجام این کار احمقانه خواهد بود زیرا ارزش بیتکوین به سرعت کاهش مییابد چون شبکه تشخیص میدهد که بیتکوین دو برابر شده است و مردم اعتماد خود را به بیتکوین از دست میدهند.
در توکنومیک بیتکوین به ازای هر 210000 بلوک – تقریباً هر چهار سال – تعداد بیتکوینهای جدید استخراج شده در هر بلوک به نصف کاهش مییابد. از سال 2021، تنها 6.25 بیتکوین جدید در هر بلوک استخراج میشود. زمانی در سال 2024، پاداش بلوک به 3.125 بیتکوین کاهش مییابد.
این برنامه نصف شدن بیتکوین است که در نرمافزار، سپیدنامه و توکنومیکس رمزارز بیتکوین نیز موجود است:
نصف شدن یا هاوینگ بیتکوین: یک چرخه چهار ساله
هنگامی که عرضه بیتکوین به نصف کاهش مییابد، نرخ تورم آن نیز به طور موثر به نصف کاهش مییابد. این موضوع ما را به یاد مفاهیم اولیه عرضه و تقاضا میاندازد.
با گذشت زمان، با معرفی افراد بیشتری به شبکه بیتکوین و شروع به مشارکت در آن، تقاضا افزایش مییابد. در عین حال، رشد عرضه به دلیل نصف شدن (هاوینگ)، کاهش مییابد. در نتیجه، قیمت بیتکوین در هر چرخه چهار ساله بالاتر و بالاتر میرود.
یکی دیگر از دلایلی که ماینرها پاداش بیتکوین کمتری در هر چرخۀ نصف شدن دریافت میکنند، پیشبینی رشد شبکه است. با ورود کاربران بیشتری به شبکه بیتکوین، تراکنشهای بیشتری انجام میشود. هر بلوک فقط میتواند تعداد مشخصی تراکنش را در خود جای دهد، بنابراین کاربران اساساً باید در آن زمان برای تأیید تراکنششان «پیشنهاد بالاتری» برای کارمزدِ شبکه بدهند.
این بدان معنی است که ماینرها کارمزدهای بالاتری را از کاربران به عنوان مشوق برای گنجاندن تراکنش خود در بلوک بعدی دریافت میکنند. برای کاربران، این به معنای افزایش کارمزد یا زمان تراکنش کندتر است.
این موضوعی است که در مورد آن مدتها فکر شده است و تحولات بیتکوین هنوز در مراحل اولیه خود است. اما، راهحلهای قابل قبولی مانند شبکه لایتنینگ وجود دارد.