در این صفحه برخی از فیلمهای درباره رمزارز و فناوری بلاکچین که ممکن است برای شما جالب باشد، معرفی میکنم:
کریپتو (2019)
این فیلم درباره یک بانکدار جوان وال استریت است که به شهر زادگاهش بازگردانده می شود و در تحقیق درباره یک شبکه پیچیده از فساد و تقلب در نیویورک شمالی گرفتار میشود
بیت کوین: پایان پول آنطور که ما میشناسیم (2015)
این مستند تاریخچه پول را از جوامع معاوضهای دنیای باستان تا طبقات معاملات وال استریت ردگیری میکند. این فیلم عملکردهای بانکهای مرکزی و بازیگران مالی مشکوک را که جهان را در آخرین بحران به زانو درآوردند، نشان میدهد.
بلاکچین و ما (2017)
مستندی درباره بلاکچین، فناوری پایه بیتکوین. شامل مصاحبههایی با کارشناسان صنایع مالی و فناوری و چشمانداز فناوری مالی در آینده است.
ماشین اعتماد: داستان بلاکچین (2018)
این مستند یک مرور جامع از چگونگی کار بیتکوین، و امکانات آن: هم خوب و هم بد، ارائه میدهد.
بانکداری در بیتکوین (2016)
این مستند درباره افکار و ایدئولوژیهای مخالف افراد در بازار درباره استفاده رو به رشد رمزارز صحبت میکند که به دلیل غیرمتمرکز بودن، به عنوان یک منبع قابل توجهی از فعالیتهای غیرقانونی مانند پولشویی، خرید / فروش مواد مخدر، سلاحهای غیرقانونی و غیره در نظر گرفته میشود.
بیتکوین: فراتر از حباب
این مستند نگاهی به بیتکوین دارد. با ظهور بیتکوین، برای نخستین بار در تاریخ پول دیگر تحت کنترل بانکها یا دولتها نبوده، بلکه تحت کنترل مردم است که از آن استفاده می کنند.
تولد دوباره پاککننده 2022
تولد دوباره پاککننده یک فیلم هیجان انگیز اکشن آمریکایی است که درباره یک آژانس مخفی است که در مهندسی مرگ جعلی شاهدان، تخصص دارد که نباید هیچ رد و بقایی از وجود خود باقی بگذارند.
اعتماد به هیچ کس: شکار شاه رمزارز
یک گروه سرمایهگذاری تلاش میکند تا مرگ مشکوک میلیونرِ رمزارز Gerry Cotten و 250 ملیون دلاِر ناپیدا را رمزگشایی کنند.
Heatbit اولین بخاری شخصی در جهان است که بیتکوین استخراج میکند. هر کسی را قادر میسازد تا از انقلاب غیرمتمرکز پول پشتیبانی کند و در عین حال برای گرم کردن، بیتکوین پاداش دریافت کند. این دستگاه شبیه یک بخاری فضایی پیشرفته به نظر میرسد اما از مدارهای مجتمع برای پردازش تراکنشهای بیتکوین استفاده میکند.
Heatbit یک راه حل سبز و کارآمد برای استخراج ارزهای دیجیتال ارائه میدهد، زیرا گرمای منتشر شده برای جایگزینی سایر وسایل گرمایشی در خانه ها بازیافت میشود. Heatbit به گونه ای طراحی شده است که به انرژی مشابه یک بخاری معمولی در 1400 وات نیاز دارد و برای گرم کردن فضاهای تا 170 فوت مربع مناسب است.
هیتبیت چگونه کار میکند
Heatbit دستگاهی است که بخاری، تصفیه کننده هوا و استخراج بیتکوین را با هم ترکیب میکند. پردازندههای قدرتمند در هسته Heatbit تریلیونها محاسبات پیچیده در ثانیه انجام میدهند و بیتکوین برای شما به ارمغان میآورند. مشابه نحوه تولید گرما در رایانه شما در حین انجام کارهای شدید، استخراج نیز گرما ایجاد میکند که برای گرم کردن فضای داخلی شما استفاده میشود. در تمام این مدت، فیلترهای پیشرفته هپا و کربن، گرد و غبار، دود، خز حیوانات خانگی و مواد حساسیتزا را برای ایجاد هوای تمیز و تازه از بین میبرند.
در ظرفیت کامل ماینینگ، Heatbit Mini از 300 وات استفاده میکند. انرژی مصرف شده برای استخراج به گرما تبدیل میشود تا شما را در روزهای خنک راحت نگه دارد (حدود 1023 BTU/h). برای گرمای بیشتر در روزهای سردتر، Heatbit افزایش حرارت را تا 1300 وات (حدود 4433 BTU/h) ارائه میکند. در طول تابستان، زمانی که از Heatbit Mini صرفاً برای تصفیه هوا استفاده میشود، کمتر از 50 وات مصرف میکند.
درآمد Heatbit چند بیتکوین است؟
طبق اطلاعات وبسایت هیتبیت، Heatbit Mini میتواند تا 100% قبض برق شما را پوشش دهد و قطعاً درآمد بیشتری نسبت به بخاری معمولی شما به همراه خواهد داشت. با این حال، مقدار دقیق بیتکوینی که میتوانید با Heatbit کسب کنید به عوامل مختلفی مانند قیمت بیتکوین، تعرفه برق و اینکه چند ماه در سال از بخاری خود استفاده میکنید بستگی دارد.
قیمت آن چند است؟
در وبسایت هیتبیت، قیمت Heatbit Mini از 299 دلار شروع میشود. آنها همچنین بستههایی را برای فضاهای بزرگتر مانند یک آپارتمان یک خوابه یا دو خوابه ارائه میدهند که شامل چندین Heatbit Minis میشود. هیتبیت سه بسته را در وب سایت خود ارائه می دهد: The Studio، The One Bedroom و The Two Bedroom. بسته استودیو شامل یک Heatbit Mini است و برای یک آپارتمان استودیویی یا یک دفتر تا 400 فوت مربع ایده آل است. پکیج یک خوابه شامل دو مینی هیتبیت و بسته دو خوابه شامل سه مینی هیتبیت می باشد.
ویژگیهای ایمنی Heatbit چیست؟
Heatbit بر اساس استانداردهای ایمنی ایالات متحده و کانادا تأیید شده است. آزمایشهای سختی از جمله پوشاندن دستگاه با پتو با قدرت کامل، از کار افتادن فن و بسیاری موارد دیگر برای اطمینان از ایمن بودن استفاده از آن در محیطهای مسکونی انجام شده است. در یک آزمایش حتی توپهای فلزی را روی یک Heatbit انداخت، مشابه آنچه که بسیاری در رونمایی از سایبرتراک تسلا دیدند.
تقابل حریم خصوصی و فناوری باعث گردیده است که برخی از فناوریها به جای آنکه به عموم مردم خدمترسانی نمایند، محدود به حوزهای تخصصی شوند. مانند گِلَس که در پی اعتراضات و شکایاتی، گوگل هیچگاه نتوانست آن را به شکل «عمومی» عرضه نماید. زیرا این عینک مجهز به دوربین و میکروفون بود! شاید گوگل، زمان مناسبی را برای معرفی گلس به دنیا انتخاب نکرده بود! اما بهنظر من حدود و مرزهایی که افراد برای فناوریهای امروز و آینده تعیین میکنند (خواسته یا ناخواسته) در حال گسترش و در نقطهٔ مقابل، حدود و مرزهای حریم شخصیِ افراد در حال کوچکتر شدن است. تا حدی که امروز بر خلاف گذشته، کمترین مزاحمت را برای پیشرفت فناوری داریم. در نتیجه:
[box type=”note” align=”” class=”” width=””]باید به مرزهای جدید حریم خصوصی عادت کنیم و یاد بگیریم چگونه در دنیای سایبری امروز، زندگی، معاشرت و مهمتر از همه اینکه، «مشارکت» داشته باشیم.[/box]
بلایی که حریم شخصی بر سر گلس آورد!
به یاد دارم زمانی که رسانهها فقط «خبرِ» عرضه عینک گوگل را منتشر کردند، بلافاصله، فعالان حقوقی، به شدت نگرانی خود را بابتِ به خطر افتادنِ حریم خصوصی افراد اعلام نمودند. زیرا تصاویر افراد توسط دوربینِ این نوع عینکها، موقتاً ثبت یا ضبط میگردد. حتی صداها نیز به منظور دریافت دستورات صوتی از کاربر، برای لحظاتی هرچند کوتاه، ثبت و ضبط می گردند! گوگل نیز نهایتاً کاربردی غیر عمومی برای نوآوریِ خلاقانه خود تعریف کرد. اما امروز حتی اگر کمک مربی سابق اتلتیکو مادرید بازنشسته نشده بود دیگر نمیتوانست از آن استفاده نماید چون نهایتاً تولید و عرضه گلس امسال پایان یافت.
آشتی حریم خصوصی و فناوری در طول زمان
زمانی بود که به دلایل مختلف از جمله حفظ حریم شخصی، تمایلی به قرار دادن عکس پروفایل در وایبر و ویچَت نداشتیم! البته نسل زِد (GEN Z) که تولدشان همزمان با تولد شبکههای اجتماعی بوده است در این خصوص کمی راحتتر تصمیم میگرفتهاند. به مرور زمان، افراد سنتیِ بیشتری دست از محافظهکاری برداشتند و آنها هم اجتماعیتر شدند. حداقل در شبکهها و جوامع مجازی، اینطور به نظر میرسید!
ویدئو های مختلف از جمله ویدئوهای طنز، آموزشی، دوربین مخفی و… که به شکل خودخواسته و عمومی (Public) توسط خود اشخاص در فضاهای مجازی منتشر میشوند نیز نشان میدهد در تعریف حریم شخصی یا حداقل در تعیین حد و مرز حریم شخصی دچار یک بهروزرسانیِ تدریجی و زیرپوستی اما محسوس و ملموس شدهایم بدون آنکه بهآن توجهی کنیم! شاید نیازی به توجه به آن نداشتهایم. یا شاید عُرف و قوانین طوری از ما محافظت میکند که امروز آزادانهتر از گذشته در دنیای فناوری قدم برمیداریم.
واقعیت امروز حریم خصوصی و فناوری
بررسی عمیق دلایل این تغییرات، خارج از محدوده دیدگاهی است که تصمیم دارم اینجا با شما به اشتراک بگذارم. اما واقعیت آن است که امروز شاهد هستیم که چه نسل زد و چه نسلهای قبل از آن و به شکل کلی، همه افراد در دنیا، اجتماعیتر و در برخی موارد، بیپرواتر شدهاند. این را میتوانیم به وضوح از مقایسهٔ پوشش، رفتار و معاشرت مردم با فقط ١٠ سال قبل (و نه حتی قبلتر) متوجه شویم.
به عبارت دیگر، مرزهای حریم خصوصیمان تغییر کرده است و امروز حاضریم اطلاعات و دادههای بیشتری را در معرض دید قرار دهیم یا با دیگران به اشتراک بگذاریم و با چهرهای نزدیکتر به آنچه واقعاً هستیم یا میخواهیم باشیم در شبکههای اجتماعیِ مجازی و دنیای واقعی ظاهر شویم.
مطالعه موردی 1: تجربه شخصی
چند وقت پیش که متوجه شدم اینستاگرام بالاخره قابلیت بزرگنماییِ تصاویر پروفایل کاربران را به اینستاگرام افزوده، بلافاصله در یک استوری، این موضوع را اعلام کردم تا اگر اشخاصی هستند که این موضوع را هنوز نمیدانند، متوجه شوند. مخصوصاً آنهایی که تصویری بسیار کوچک در پروفایل خود قرار داده بودند به این امید که تصاویرشان ناواضح و در ابعادی کوچک باقی بماند. هرچند همان موقع هم اشخاصی که با فناوریهای آنلاین آشنا بودهاند میتوانستند به کمک یک مرورگر وب، آن تصاویر را استخراج و در ابعادی بزرگتر و واضحتر ببینند!!!
از تحلیلِ بازخورد فالوئرهای عزیزم و تصاویر پروفایل ایشان بعد از اطلاعرسانی اینجانب، بیش از پیش، متقاعد شدم که حدود و تعاریف حریم خصوصی، کاملاً تغییر یافته است. در هر حال بهنظرم:
[box type=”note” align=”” class=”” width=””]حریم خصوصی قانونی نانوشته است که توسط خواست و ظرفیت و پذیرش مردم به شکل خودکار، بهروز میگردد.[/box]
مطالعه موردی 2: دوربین مداربسته
زمانی حتی مایل نبودیم با کت و شلوار هم در کادر دوربین افراد ناشناس یا غریبه قرار بگیریم اما امروز ممکن است با یک شلوارک بارها از جلوی دوربین مداربسته ساختمان همسایهمان رد شویم، بدون آنکه حتی عبارتی شبیه به «حریم شخصی» از ذهنمان عبور کند. چون میدانیم این دوربینها در جایی دیگر، ضامن امنیت ما هستند. این یعنی آشتی و تطبیق با فناوری.
مطالعه موردی 3: دوربین ترافیکی
حال دوربینهای ترافیکی عمومی را در نظر بگیرید. به طور مثال، با مراجعه به وبسایت مرکز مدیریت راههای کشور و فعال کردن گزینهٔ «دوربینهای نظارت تصویری»:
گزینهٔ «دوربینهای نظارت تصویری» – وبسایت مرکز مدیریت راههای کشور
میتوانید از وضعیت ترافیکی و جَویِ جادههایی که تصاویر دوربینهایشان در این وبسایت به شکل عمومی قابل رؤیت است، باخبر شوید و برنامه سفر خود را تنظیم نمائید.
نام دوربین: كرج – چالوس (کندوان)، پیچ سرهنگ – تاریخ: 1402/2/2، ساعت: 05:50:00 عصر – منبع: 141.ir
مطالعه موردی 4: شبکههای اجتماعی
زمانی حساسیت بالایی روی عکسهای شخصی یا خانوادگی خود داشتیم اما امروز آنها را به سادگی و بدون دغدغه در پروفایل یا صفحات عمومیِ شبکههای اجتماعی با جهان به اشتراک میگذاریم. حتی آگاهانه یا از روی عدم آگاهی، ممکن است عکسهای خود را در اختیار هوش مصنوعی قرار دهیم. اگر چنین کاری نمیکردیم، عدهای دیگر، از محصولاتِ فناورانه و خلاقانهٔ امروزی بیبهره بودند! و بالعکس. اگر دیگران چنین دادههایی را که زمانی بسیار شخصی به حساب میآمد، به اشتراک نمیگذاشتند، امروز ما هم از خیلی از پیشرفتهای فناورانهٔ کاربردی یا حداقل سرگرمکننده دور بودیم. به منظور مطالعه بیشتر در خصوص مورد فوق، به مطلب زیر مراجعه فرمائید:
حریم خصوصی برخاسته از قانون است و قانون هم چیزی نیست جز خواست مردم. برخی افراد در تحلیل قانون دچار اشتبا مهلکی هستند و با بیان جملاتی از قبیل «قانونِ مملکته»، طوری وانمود می کنند که گویی قانون غیرقابلتغییر است! اینها یا فراموش کردهاند یا نمیدانند که قانون، آنچه مردم میخواهند است و خواست مردم نیز در طی زمان متناسب با نیازمندیهای جدید، تغییر میکند و بهروز میگردد. این خاصیت دنیای پویایی است که در آن زندگی میکنیم. دنیا به ذاتِ خود پویا است و طبیعتاً هرآنچه در آن هست نیز پویا میباشد. از جمله خود قانون.
جوامع پیشرفته (از لحاظ فرهنگی، قانونی و مدنی) این تغییراتِ پویا را بهتر و سریعتر هضم میکنند. زیرا تمام تغییراتی که غالب جامعه پذیرای آن است با کمترین دَنگ و فَنگ!، تبدیل به عُرف (قانونِ نانوشته) و در موارد دیگر، تبدیل به قانون رسمیِ آن شهر، ایالت یا کشور میگردد. این ظرفیتِ فرهنگی و قانونی در جوامع پیشرفته، حقیقتاً قابل تأمل و الگوبرداری است.
قانونگذار نیز قوانین را متناسب با پیشرفتها ونیازمندیهای فناورانه و عرفِ حاکم بهگونهای تغییر میدهد که حریم شخصی افراد تا جای ممکن حفظ گردد و همچنین شرکتهای فناور در عین حال که نتوانند از حریم شخصی افراد سوءاستفاده نمایند، بتوانند به زیست تجاری و فنیِ خود ادامه دهند.
از سویی دیگر، دست شرکتهای فناورِ بزرگ و کوچک زیر سنگ قانون است!، یعنی به محض آنکه کارشناسان خبرهای که کارشان بررسی و موشکافیِ فناوری است، پی ببرند که از اطلاعات خصوصی کاربران در مسیری غیر از خدمترسانیِ بهتر به کاربران استفاده میگردد، بلافاصله به دادگاه فراخوانده میشوند. در نتیجه گاهی د راخبار میشنویم که مدیران عامل این شرکتها به منظور پاسخگویی و شفافسازی در خصوص حفظ دادههای محرمانه و حریم شخصی کاربرانشان به دادگاه احضار میشوند.
مطالعه موردی ۱: حریم خصوصی و فناوری نظارتی
فراگیری و قبولِ حضورِ دوربینهای مداربسته یک مثال خیلی ساده اما ملموس از این نوع تغییرات و قانونگذاری است. قانونگذار در خصوص دوربینهای مداربسته، اماکن را مجبور کردهاست که از طریق تابلوها و اعلانات دیگر، افراد را مطلع نمایند که دوربینها فعال و در حال تصویربرداری از تمام اعمال و رفتار آنها هستند! مردم نیز به این موضوع عادت کردهاند و با آن مشکلی ندارند.
اما قانونگذار در خصوص دوربینهای مداربستهای که بدون اطلاعرسانی فعال هستند، نظری دیگر دارد. چنین دوربینهایی مخفی به حساب میآیند و استفاده از آنها معمولاً جرم محسوب میشود. زیرا باعث نقض حریم خصوصی افراد می گردد.
دوربین، همان دوربین است و رفتار افراد در اماکن عمومی همان رفتار گذشته است اما برخورد قانونگذار در دو مثال اخیر با استفادهکننده از دوربین متفاوت است.
مطالعه موردی 2: حریم خصوصی و فناوری واقعیت مجازی
اگر تابحال از استریت ویوی گوگل استفاده کرده باشید حتما دیدهاید که صورت افراد و البته پلاک خودروها و برخی اماکن به کمک هوش مصنوعی، تار یا پوشانده شده. این موضوع هم بخاطر اعتراض و شکایت رسمی برخی سازمانها از گوگل بوده است. قانونگذار پس از رسیدگی به این موضوع، بر خلاف برخی جوامع توسعه نیافته، استریت ویو را ممنوع یا فیلتر نکرد بلکه وظیفهٔ اصلی خود را از طریق ریلگذاری (رگولاتوری یا تنظیم مقررات Regulatory) انجام داد. امروز هم گوگل استریت ویو در حال خدمترسانی به میلیونها کاربر است و هم حریمشخصی افراد با یک ترفند فناورانه حفظ میگردد.
مطالعه موردی 3: حریم خصوصی و فناوری واقعیت افزوده
یکی از محصولات انقلابی شرکت اپل که همه بیصبرانه منتظر آن هستیم، آیفون ۱۵ یا ۱۶ یا حتی ۲۰ نیست!، بلکه عینک واقعیت افزوده اپل است. اپل هنوز مشخصات فنی آن را رسماً اعلام نکرده اما به احتمال خیلی زیاد باید مانند گِلَس، مجهز به دوربین و میکروفون باشد. اما آیا قانونگذار، این عینک را ملزم به تجهیز به ابزاری خواهد کرد تا به افرادی که در نزدیکیِ عینک حضور دارند اطلاع دهد که «این مکان مجهز به دوربین است»؟ (یا حتی میکروفون!). یا نهایتاً به سرنوشت گوگل گلس مبتلا خواهد شد؟
با توجه به تغییراتی که تا اینجا به آنها اشاره کردهام، بعید میدانم قانونگذار با عینک اپل مشکلی داشته باشد. نظر شما چیست؟
مطالعه موردی 4: حریم خصوصی و فناوری دستیارهای هوشمند
با ضبط ناخواسته صدا چه کنیم؟ آیا فکر میکنید هماکنون صدای شما توسط گوشی موبایلتان پیوسته شنود نمیگردد؟ به شدت در اشتباه هستید! فکر میکنید دستیارهای هوش مصنوعی نظیر سیریِ اپل و گوگل اَسیستَنت، الکسای آمازون، و کورتانای مایکروسافت چگونه در هر لحظهای صدایشان میکنید، پاسخ میدهند؟ بله درست است. آنها با اجازهٔ خودتان، پیوسته در حال شنود صدای اطراف خود هستند! پس هیچ شکایتی را علیه اپل، گوگل، آمازون و مایکروسافت حداقل در این مورد بخصوص، نزد قانونگذار نخواهید برد!
حریم خصوصی و فناوری گاهی در مقابل هم قرار میگیرند. موضوع حریم شخصی و فناوری بلاکچین یکی از موضوعاتِ همیشه پر حاشیه و پر چالشی بوده است که جامعهٔ کریپتو هنوز با آن درگیر است. قابلیت ناشناس ماندن هویت ارسالکننده و دریافتکننده در یک تراکنش بلاکچینی مانند چاقو که هم میتواند کاربردهای مثبت و هم منفی داشته باشد عمل میکند.
من رویکردی را که در آن یک رابطهٔ دوطرفه و دوسربُرد بین حریم شخصی و فناوری وجود دارد را «همزیستی حریم خصوصی و فناوری» مینامم. یعنی ما دادههای شخصی خود را بیپروا و بدون وسواسهای گذشته، در اختیار فناوری قرار میدهیم تا در قبال آن، فناوری به ما و «دیگران» امنیت، آسایش، خدمات و محصولات کاربردی و البته درآمد هدیه دهد. دیگران هم در حین انجام همین کار برای ما هستند!
به احتمال زیاد ویدئوهایی که توسط دَشکَمها یا دوربینهایی با قابلیت نصب روی داشبورد خودرو را در اینترنت یا شبکه های مجازی دیدهاید. یکی از کاربردهای اینگونه دوربینها ثبت وقایع جادهای مخصوصاً تصادفات است. ویدئوهای ضبط شده توسط این دوربینها بارها به پلیس و افراد کمک کرده است تا شناساییِ مقصر اصلی تصادفات یا حتی سارق خودروها آسانتر گردد.
اگر به شما بگویم که افرادی در سراسر جهان در حال جمعآوری عسل به کمک دوربینهای دشکم هستند، تعجب میکنید؟ حق دارید. اما حتماً مطلب زیر را بخوانید تا متوجه شوید دوربینها آنچنان هم ترسناک نیستند. در کنار نقضِ ناخواسته، مقطعی و احتمالیِ حریم خصوص افراد، فوایدی بیشمار و شاید هنوز کشفنشده دارند!
https://fa.mahdibml.com/honey/
مطالعه موردی ۲: مرورگر شجاع!
نترسید و با شجاعت به وبگردی بپردازید تا بتوانید درآمد داشته باشد! مرورگر اینترنتیِ Brave (به معنای شجاع) به گفته توسعهدهندگانش، یکی از امنترین مرورگرهای موجود در بازار است که در وب2 و وب3 قابل استفاده میباشد. اما قصدم معرفی خود مرورگر نیست بلکه نوآوری خلاقانهٔ بهکاررفته در آن است. توکن BAT یک رمزارز و بخش کلیدی (اما کاملاً اختیاری) از اکوسیستم Brave Rewards (پاداشهای بِرِیْوْ) میباشد.
اکوسیستم پاداش بریو به شما این امکان را میدهد که هنگام وبگردی، تبلیغاتی مشاهده نمائید که از «شبکه تبلیغات خصوصی بریو» برای شما انتخاب شدهاند. اگر بخواهید آنها را مشاهده کنید، ارز دیجیتال BAT یا Basic Attention Token دریافت میکنید. شما میتوانید BAT را مانند هر دارایی رمزنگاریشدهٔ دیگر در کیف پول خود نگه دارید یا از آن برای پرداخت پاداش به ناشران محتوا یا اینفلوئنسرهای مورد علاقه خود استفاده کنید!
برخی شرکتهای فناوری، ممکن است از اطلاعات شما استفاده کنند تا تبلیغات بفروشند. زیرا برای آنها، شما یک کالا هستید. اما ظاهراً در Brave همه چیز متفاوت است. توجه شما به تبلیغی خاص، ارزشمند است، و باید سهم عادلانهای از درآمد تبلیغکننده را به ازای هر تبلیغی که برای مشاهده انتخاب میکنید به دست آورید. این سهمِ منصفانه در قالب پاداشی از جنس ارز دیجیتالِ BAT به شما پرداخت میشود.
کدام دادههای خصوصی ارزشمند است؟
حریم خصوصی و فناوری
اپها و وبسایتها و به شکل کلی، پِلَتفُرمهایی که اکنون به رایگان در حال استفاده و بهرهبرداری از آنها هستیم به کمک تحلیل دادههای شخصی ما یا از طریق بهاشتراکگذاشتن دادهها با شرکتهای بازاریابیِ همکار، به روشهای مستقیم و غیرمستقیم درآمد دارند.
سادهترین حالت، آن است که پلتفرم (به طور مثال: اینستاگرام، یوتوب،…)، دادههای شما را تحلیل میکند تا بتواند با نمایشِ مرتبطترین تبلیغ با سلایق و علایق شما، از تبلیغکننده مبالغ بیشتری دریافت نماید. به عبارت دیگر، هرچه این تبلیغات بتواند مشتری و درآمد بیشتری برای تبلیغکننده داشته باشد، نشان از آن دارد که پلتفرم، تبلیغات را به افراد مرتبطتری نمایش داده است. در نتیجه، اعتماد و وابستگیِ تبلیغکننده به پلتفرم افزایش مییابد و این حلقهٔ پولساز در آینده بارها تکرار خواهد شد. هم پلتفرم درآمد دارد و هم تبلیغکننده به هدف خود یعنی فروش محصول یا خدمت، دست یافته است اما در این میان، جیب شما که دیدن این تبلیغات را تحمل میکنید یا با دیدن این تبلیغات خریدی را انجام میدهید، خالی مانده یا خالی شده است!
دادههای شخصی ارزشمند و پولساز
برخی از دادههای شخصی ارزشمند و پولسازی که به نوعی مرتبط یا متصل به ما هستند از این قرار میباشند:
و هرآنچه که فکرش را کنید (یا حتی روحتان هم خبر نداشته نباشد!)
تابحال از خود پرسیدهاید که چرا خودتان از بابتِ بهاشتراکگذاشتنِ این دادهها با پلتفرمهای مختلف درآمد نداشته باشید؟ موارد دیگری از دادههای مرتبط یا متصل به ما سراغ دارید؟ آنها را در قسمت دیدگاههای پایین همین صفحه با من و دیگران به اشتراک بگذارید.
بودن یا نبودن. مسئله این است.
وبسایتها واپهای بیشماری تاکنون حریم خصوصی همه ما را بارها نقض کردهاند بدون آنکه حتی متوجه شده باشیم. به طور مثال، ممکن است اپها یا فیلترهای تغییر چهره، عکسها و ویدئوهای ما را بدون اجازه، به شرکتهای فعال در زمینه یادگیری ماشین و هوش مصنوعی بفروشند.
شاید بسیاری از این عکسهای روتوش شده و تغییریافته را در صفحات خصوصی یا عمومی خود منتشر کردهاید تا لحظات مفرح و سرگرمکنندهای برای خود و مخاطبان خود به ارمغان آورید. اما تعدادی دیگر از همین عکسهای فانتزیشده ممکن است به شدت برای شما خصوصی به حساب آیند و آنها را تنها روی گوشی موبایل خود ذخیره کرده باشید غافل از آنکه قبلا در حین کار با همان اپها، برای شرکتهایی دیگر ارسال شدهاند.
اما از طرف دیگر، همه آن عکسها و ویدئوها کمک کردهاند که تا امروز بتوانیم شاهد تولد سرویسهایی نظیر DALL.E باشیم. دَلای میتواند از هیچ، تصاویری از انسانهایی خیالی اما فوقواقعی خلق کند. مشارکتِ ناخواستهٔ ما، باعث سوخترسانی به چنین اپها و سرویسهایی شده است.
حال به خود افتخار میکنید یا نگران هک شدن این سرویسها و لو رفتن عکسهای سلفیِ بانمک و بامزه اما خصوصیِ خود هستید؟
مسئلهٔ بودن یا نبودن است. بودن در جریان فناوری و مشارکت آگاهانه در پیشرفت آن یا نبودن در آن و انزوای فناورانه! (مگر ممکن است بدون فناوری، زیست یا کار کرد؟! شاید برای تعداد انگشتشماری، بله!)
دیدگاه پایانی
اگر بودن را انتخاب کنیم باید یاد بگیریم که چگونه در دنیای سایبری امروز، زندگی، معاشرت و مهمتر از همه اینکه، «مشارکت» داشته باشیم به نحوی که از حریم خصوصیمان سوءاستفاده نگردد. استفاده از ابزارهایی نظیر مرورگرهای امن اینترنتی که به ما اجازهٔ کنترل دادههای شخصی را میدهند تنها یکی از گامها در مسیر حفظ حریم خصوص در برابر فناوری است. پاک کردن اپهای کمتر شناختهشده و اغلب ناشناس از روی گوشی موبایل و کامپیوتر میتواند گام بعدی باشد. ضمنا باید در کنار یادگیری مفاهیم و مبانی امنیت سایبری (امنیت دیجیتال)، اخبار فناوری و قانونگذاری را نیز پیگیری نمائیم تا بهروز و آگاه بمانیم.
سخت است اما ممکن. سالها در کنار دوربینهای مداربسته زندگی کردهایم و آداب حضور در اماکن عمومی و رعایت مقررات آنها را یاد گرفتهایم. چه دوربینها آنجا باشند چه نباشند. در نتیجه نباید از فناوری بترسیم. بلکه میبایست همانند آنچه از گذشته تا کنون انجام دادهایم، بتوانیم راهی برای همزیستیِ مسلامت آمیزِ حریم خصوص و فناوری بیابیم.
موضوع مهم برای ما آن است که شرکتها و سایر افراد از اطلاعات شخصی و خصوصی ما سوءاستفاده نکنند و ما نیز در ازای اجازهٔ هرگونه بهرهبرداری مالی یا تحقیقاتی از اطلاعات مربوط یا متصل به ما، پاداش و سهم خود را نقداً دریافت نمائیم! و چه بهتر که این پاداشها از جنس ارز دیجیتال باشند.
رپر و بازیگر آمریکایی اسنوپ داگ به عنوان یکی از بنیانگذاران یک برنامه پخش زنده تحت وب 3 به نام شیلر Shiller معرفی شد.
این برنامه به عنوان یک پلت فرم پخش زنده با هدف ترکیب فناوری Web3 با محتوای پخش زنده است. ستاره رپ به همراه سام جونز، کارآفرین فناوری، به عنوان یکی از بنیانگذاران اپلیکیشن معرفی شده است.
برای انقلاب پخش زنده Web3 آماده شوید!
با واسطهها خداحافظی کنید و با شیلر به توانمندساز واقعیِ سازندگان (تولیدکنندگان محتوا) سلام کنید!
بلاکچین بهشدت در این پلتفرم حضور خواهد داشت و به سازندگان محتوا اجازه میدهد تا پخش زنده خود را «توکنسازی» کنند و توکنهای غیرقابل تعویض یا سایر محصولات وبسایتهای تجارت الکترونیک را تبلیغ کنند.
سازندگان محتوا میتوانند درآمد خود را با ارزهای رمزنگاریشده مانند اتر یا NFTهایی که به صورت فیات نقد میشوند، دریافت کنند.
قرار بود این نسخه در ژانویه منتشر شود اما طبق آخرین اخبار تا آوریل به تعویق افتاد.
جنبش اقتصاد سازنده محور
به نظر میرسد راهاندازی Shiller بخشی از یک جنبش بزرگتر اقتصاد سازنده محور است که در آن Web3 احتمالاً نقشی خواهد داشت.
تعداد شرکتهای دارای ارز دیجیتال در برزیل به رکوردهای جدیدی رسیده است – سازمان مالیاتی این کشور 12053 سازمان منحصر به فرد را ثبت کرده است که رمز ارز را در ترازنامه خود در آگوست 2022 اعلام کردهاند.
انگلستان
لایحه خدمات مالی و بازارها که در ماه ژوئیه معرفی شد، مجدداً بر قصد بریتانیا برای تبدیل شدن به یک مرکز ارزهای دیجیتال جهانی تاکید کرد. مقررات مربوط به استیبل کوینها را گسترش داد و اصطلاح جدیدی را برای داراییهای تسویه دیجیتال (DSA) ابداع کرد.
السالوادور
در ابتدای سال 2022، 20 درصد از مشاغل شروع به پذیرش بیتکوین به عنوان روش پرداخت کردهاند. در ماه مه، السالوادور از 44 بانک مرکزی از کشورهای در حال توسعه در سراسر جهان استقبال کرد تا در یک کنفرانس سه روزه به بحث در مورد شمول مالی و بحث درباره بیتکوین بپردازند.
جمهوری آفریقای مرکزی
در ماه آوریل، جمهوری آفریقای مرکزی (CAR) اولین کشور در این قاره بود که استفاده از ارزهای دیجیتال را در بازارهای مالی قانونی کرد. لایحه ارز دیجیتال به معاملهگران و مشاغل اجازه میداد تا پرداختهای رمزنگاریشده را انجام دهند و همچنین راه را برای پرداخت مالیات به صورت رمزنگاری از طریق نهادهای مجاز باز کنند.
امارات متحده عربی
در ماه مارس، دبی یک چارچوب قانونی برای ارزهای دیجیتال با هدف محافظت از سرمایهگذاران و «طراحی استانداردهای بین المللی بسیار تضمین شده» برای حاکمیت صنعت ایجاد کرد.
چین
آمارها نشان میدهد چین یکی از پیشروترین کشورهای دنیا در زمینه استفاده گسترده از ارز دیجیتال است. در حال حاضر با هدف مشارکت بیشتر در تنظیم چارچوب اقتصاد جهانی، کار استفاده آزمایشی از ارز دیجیتال چین به عنوان یک CBDC در مناطق مختلف آغاز شده است.
چین در آذرماه سال جاری میلادی، ارز دیجیتال خود را به نام «رن مین بی» معرفی کرد و موجب غافلگیری جهان شد. گفتنی است چین میکوشد این ارز را با عنوان یوان دیجیتال در چهار شهر و در محل بازیهای المپیک زمستانی ۲۰۲۲ مورد استفاده قرار دهد.
آمارها حاکی است چین در حال حاضر جهان را در معاملات دیجیتال رهبری میکند و ۴۴ درصد از کل ارزش معاملات پرداختهای دیجیتال دنیا را به خود اختصاص داده است. این اولین ارز دیجیتال مستقل در جهان است و بنابراین چین کنترل کاملی بر گردش ارز خواهد داشت.
چنانچه چین بتواند ارز دیجیتال خود را به صورت کامل اجرایی کند، اقتصاد این کشور که دومین اقتصاد بزرگ جهان به شمار میآید به سوی یک جامعه بدون پول نقد پیش خواهد رفت طوری که مصرف کنندگان و کسبوکارها میتوانند پرداختهای خود را با کیف پولهای الکترونیکی به جای اسکناسهای سنتی انجام دهند.
روسیه
قانون مربوط به داراییهای دیجیتال در کشور روسیه در ژانویه ۲۰۲۱ امضا شد، و بر اساس آن داراییهای دیجیتال از جمله ارزهای رمزنگاریشده به صورت قانونی مجاز به گردش مالی در این کشور هستند، همچنین در این قانون چگونگی صدور توکنهای دیجیتال توسط نهادهای متمرکز توصیف شده است.
با این حال این قانون به ارزهای دیجیتال حقوق مساوی با ارزهای فیات مانند روبل را نمیدهد و فقط سازمانهای مالی مجاز از سوی بانک مرکزی روسیه و همچین بورسهای سهام روسیه میتوانند مجوزهای لازم را برای فعالیت در این بازار ارائه دهند.
بر اساس دستور صادر شده توسط وزارت کار در این کشور، کارمندان دولت روسیه به صراحت از داشتن ارز رمزپایه منع شدهاند.
ایران
ایران تا دی ماه سال ۱۳۹۶ در زمینه ارزهای رمزنگار وضعیتی خاکستری داشت اما با اعمال محدودیت توسط شورای عالی مبارزه با پولشویی در زمینه معامله ارزهای رمزنگار از جمله بیتکوین و استفاده از این پدیده مالی در بانکها ارزهای رمزنگاریشده تا به امروز محدودیت پیدا کردند اما بر اساس تاکید ناصر حکیمی به عنوان معاون فناوری بانک مرکزی ایران قرار است تا چارچوب و سیاست نهایی بانک مرکزی در زمینه ارز رمزها تا پایان شهریور ماه ۹۷ اعلام شود.
همچنین شرکت خدمات انفورماتیک وابسته به بانک مرکزی در حال طراحی و توسعه بستر رمز ارز ملی ایران هستند و در این میان چند نهاد دیگر از جمله پست بانک ایران در حال طراحی و توسعه ارز رمزنگار هستند. لازم به ذکر است که ایران علاوه بر جهت گیری به سوی استفاده از بستر و طراحی رمز ارز ملی با هم افزایی نهادها استخراج ارزهای رمزنگار را به عنوان صنعت پذیرفته و به دنبال استفاده از بستر استخراج ارزهای رمزینه و قانونی سازی واردات دستگاههای مخصوص ماینینگ است.
کانادا
کانادا خود را به عنوان کشور دوستدار ارز دیجیتال، که آشکارا امکان راهاندازی فارم برای عملیات استخراج را فراهم میکند، معرفی کرده است. این کشور در دستهبندی خود، بیتکوین را در رده کالاها قرار داده و با این شرایط کاربران را بسته به اینکه ارز دیجیتال را از چه طریقی به دست آوردند و چگونه مصرف میکنند، موظف به پرداخت مالیات میکند.
اگر یک کانادایی درآمد خود را به بیتکوین کسب کند، باید مالیات آن را بپردازد و یا حتی اگر از آن به عنوان ابزاری ذخیره ارزش و با هدف سرمایهگذاری نیز استفاده کند مشمول پرداخت مالیات بر درآمد میشوند.
سلوا اوزلی (Selva Ozelli)، یکی از اعضای تیم کوینتلگراف سال گذشته اشاره کرد که استخراج ارز دیجیتال در کانادا بسته به اینکه به عنوان یک کسب وکار مطرح است و یا تنها در حد یک سرگرمی شخصی است، ممکن است مشمول مالیات شود.
در شرایطی که فرد تنها برای علایق شخصی خود و در ابعاد کوچک مشغول این فعالیت باشد، مالیاتی برای آن در نظر گرفته نشده است. با وجود اینکه خرید و فروش و استفاده از ارز دیجیتال در این کشور مورد استقبال و کنترلشده است، اما عرصه ماینینگ به اندازه قابل توجهی دستنخورده و بکر باقی مانده است.
یکی از کاتالیزورها و تسریعکنندههای اصلی جهت اتخاذ اقداماتی در این زمینه، فعالیتهای شرکت تولید، توزیع و انتقال برق هایدرو کِبِک (Hydro-Quebec) و نهاد قانونگذار انرژی دولت کانادا بوده است. در ماه می۲۰۱۸، دولت استانی کبک، تعلیق فروش برق به اپراتورهای استخراج ارز دیجیتال را لغو کرد.
در این میان، بیش از ۱۰۰ متصدی استخراج بالقوه برای خرید برق از شرکت برق هایدرو کبک درخواست دادند که گزارش مصرف آنها به بیش از ۱۰ تراوات در ساعت میرسد. هایدرو کبک دارای ۶۰ نیروگاه برقآبی است که در آن زمان نزدیک به ۱۳ تراوات در ساعت انرژی مازاد تولید میکرد.
در ژوئن ۲۰۱۸، شرکت هایدرو کبک قوانینی تصویب کرد که برمبنای آن شرکتهای استخراج ارز دیجیتال آتی، باید پیشنهادها و مزایده خود برای برق را اعلام میکردند.
درخواست آنها باید به عنوان موارد و پروندههای تجاری مورد تایید قرار بگیرد، یعنی مشخص شود که چه تعداد موقعیت شغلی و چه اندازه درآمد و سرمایهگذاری با توجه به عملیات آنها ایجاد میشود.
بر اساس بخشی از این قوانین هایدرو کبک این اختیار را دارد که در طول دورههای افزایش تقاضا برای برق در این استان، افت بار و کاهش برق تامینی را برای برق مورد استفاده در عملیات استخراج اجرایی کند.
در عرض چند ماه، تامینکنندگان انرژی، با توجه به حجم بالای تقاضاهای این صنعت که در آن زمان از برق تامینی نیز پیشی گرفته بود، مجبور شدند پردازش درخواستهای ماینرها را متوقف کنند.
تقریبا یک سال بعد، در آوریل ۲۰۱۹، نهاد قانونگذار انرژی دولت کانادا قوانین جدیدی را برای این بخش منتشر کرد که در واقع فرآیند دسترسی استخراجکنندگان ارز دیجیتال به برق را از میان برداشت.
هایدرو کبک موظف بود که علاوه بر ۱۵۸ مگاواتی که در آن زمان به مشتریانش ارائه میکرد، ۳۰۰ مگاوات برق را علاوه بر ۲۱۰ مگاواتی که توزیعکنندگان شهری تامین میکردند، به صنایع بلاکچین اختصاص دهد.
شرکتهای استخراج ارز دیجیتال به منظور دستیابی به این انرژی برق اختصاص داده شده، باید فرآیند گزینش را بگذرانند. معیارهای اصلی این گزینش عبارتند از؛ ایجاد موقعیت شغلی، صورت پرداخت حقوق، ارزش سرمایهگذاری.
جمهوری چک
با توجه به اینکه جمهوری چک خواستگاه اسلاشپول (Slushpool)، یکی از بزرگترین استخرهای استخراج جهان است، پس قرار گرفتن نامش در این لیست کاملا موجه است. این استخر ۷.۵ درصد از کل نرخ هش را تامین میکند.
این کشور اروپایی از منظر مواضع نظارتی و قانونگذاری نسبت به بیتکوین و به طور کل دیگر ارزهای دیجیتال رویکردی نسبتا ملایمی دارد. دولت چک، بیتکوین را یک دارایی قانونی به شمار نمیآورد و ارزهای دیجیتال را به عنوان یک دارایی ناملموس طبقهبندی کرده است.
ایسلند
به همین ترتیب، ایسلند با توجه به آب و هوای سرد و فراوانی منابع انرژی تجدیدپذیرش، به قطب استخراج ارزهای دیجیتال تبدیل شده است.
در فوریه ۲۰۱۸، برآورد شد که مصرف برق این صنعت از کل مصرف برق خانگی در این کشور پیشی خواهد گرفت. در آن زمان، بر اساس گزارشها، شرکت جنسیس ماینینگ (Genesis mining) بزرگترین مصرفکننده برق در ایسلند بود.
آمریکا
از آنجایی ایالات متحده آمریکا از چندین ایالت با قوانین مجزا تشکیل شده، اظهار نظر درباره چگونگی تنظیم قوانین و مقررات در این کشور دشوار است. به عنوان مثال در بعضی از ایالتهای آمریکا معامله بیتکوین قانونی بوده اما و در برخی دیگر از آنها تجارت ارز دیجیتال زیر سوال است.
اما در هر صورت میتوان گفت انعطافپذیری تنظیمکنندگان ایالت متحده آمریکا تا به امروز سبب جذب بخش عمدهای از نوآوریهای این صنعت شده است.
نهادی که در سطح فدرال بیشترین نگرانی را در رابطه با ارزهای دیجیتال دارد، کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالت متحده SEC است، SEC آژانس مستقلی از دولت فدرال است که قوانین اوراق بهادار فدرال، بازارهای اوراق بهادار و کمیسیون تجارت آینده کالا CFTC را در این کشور تنظیم میکند.
در بسیاری از ایالتهای آمریکا خرید بیتکوین کاملا قانونی است، در سال ۲۰۱۳ “وزارت خزانهداری آمریکا برای اجرای جرایم مالی” FINCEN، اعلام کرد سرمایهگذاری در رمز ارز و استفاده از آن به عنوان روشی برای پرداخت در این کشور منع قانونی ندارد، تنها به شرط آنکه فروشنده کالا یا خدمات مایل به قبول رمزارز به جای پول سنتی باشد.
در حقیقت هیچ یک از ایالتهای آمریکا قوانین صریح و روشنی در خصوص منع خرید و فروش بیتکوین ندارند، به عنوان مثال تاکنون قوانین جدیدی در ایالت کالیفرنیا تنظیم نشده، در نتیجه وضعیت بیتکوین در این ایالت هنوز مشخص نیست.
در کشور آمریکا استخراج رمزارز نیز مانند سرمایهگذاری و معامله آن بلامانع بوده و هیچ محدودیت قانونی در این رابطه وجود ندارد.
استرالیا
آمارها نشان میدهد میزان استفاده از ارزهای دیجیتال در استرالیا روز به روز در حال افزایش است به نحوی که بانک مرکزی این کشور تصمیم گرفته است دلار دیجیتال عرضه کند.
به عبارت دیگر، این دلار دیجیتال همان پول رسمی کشور استرالیا خواهد بود که فقط به صورت دیجیتال عرضه خواهد شد. گفتنی است همچنین میتوان از این دلار دیجیتال که روی پلتفرم اتریوم عمل خواهد کرد، در سرمایهگذاری، تسویه و پرداخت اقساط استفاده کرد.همچنین نتایج نظرسنجیهای صورت گرفته در استرالیا نشان میدهد، ارزهای دیجیتال از محبوبیت فراوانی میان مردم این کشور برخوردار است.
نیوزیلند
نیوزلند در مقابل ارزهای رمزنگاریشده در حوزه بانکی همچنان سپر محافظتی خود را حفظ کرده و اعلام کرده تا استفاده از بیتکوین برای نهادهای خصوصی و غیر بانکی مجاز است و این دسته نهادها برای تبادلات مالی و ذخیره رمز ارز قادر هستند تا بدون اجازه بانک مرکزی از بستر ارزهای رمزنگار استفاده کنند.
ژاپن
کشور ژاپن تدوین و اجرای قوانین و مقررات مربوط به ارزهای دیجیتال را از سال ۲۰۱۷ آغاز کرده است. این کشور دارای پیشرفتهترین مقررات در خصوص ارزهای دیجیتال در کل جهان است.
استفاده از ارز دیجیتال و فعالیت صرافیهای مبتنی بر آن در این کشور قانونی است. اما لازم است نام صرافی به عنوان ارائهدهنده خدمات تبادل دارایی در آژانس خدمات مالی ژاپن ثبت شده باشد.
به طور کلی پروسه نظارتی در این کشور سختگیرانه بوده و حدودا ۶ ماه به طول میانجامد، طبق قوانین ژاپن انتشار شایعات دروغ درباره ارزهای دیجیتال جرم محسوب میشود. با این همه تاکنون مقرراتی در رابطه با استخراج ارز دیجیتال در ژاپن وضع نشده و استخراج به خودی خود در تعریف Exchange Service قرار نمیگیرد.در ژاپن از دیجیتال، معامله آن، استخراج، وام و کسب درآمدهای دیگر از آن، به عنوان درآمدهای متفرقه طبقهبندی شده و نرخ مالیات آن تا ۵۵% در نظر گرفته میشود.
کره جنوبی
گزارشها نشان میدهد به تازگی استفاده از ارزهای دیجیتال در کره جنوبی که به عنوان یک کشور توسعه یافته و پیشرفته در جهان به شمار میآید روز به روز در حال افزایش است.
آمارها نشان میدهد مردم این کشور اخیرا علاقه زیادی به ارزهای دیجیتال از خود نشان داده اند و دولت این کشور نیز موضع مخالفی در این خصوص ندارد.
در حال حاضر بانک مرکزی کره جنوبی در حال انجام تحقیقات لازم برای راهاندازی ارز دیجیتال است. مقامات بانک مرکزی کره جنوبی نیز در دسامبر سال گذشته میلادی کارگروهی برای بررسی ارزهای مجازی تشکیل دادند ولی این را هم گفتند که هدف از این کار کنترل فعالیت سایر کشورها در این زمینه است و قصد ندارند یک ارز دیجیتال راهاندازی کنند.
در نهایت رشد روز افزون سایر کشورها مثل چین، ژاپن و آمریکا در این زمینه سبب شد سیاستهای این کشور در زمینه راهاندازی ارز دیجیتال تغییر کند.
هند
بر اساس اعلام دولت هند در سال ۲۰۱۸، استفاده از ارز دیجیتال به عنوان پول رایج و وسیله پرداخت در این کشور غیرقانونی بوده اما معامله و سرمایهگذاری در این بازار مانعی ندارد.
با وجود اینکه دولت هند هنوز چارچوب نظارتی مشخصی را در رابطه با بازار ارزهای دیجیتال تدوین نکرده اما از معاملهگران و سرمایهگذاران این بازار میخواهد تا جوانب احتیاط را در هنگام فعالیت در این بازار در نظر بگیرند.
بانک مرکزی هند به شهروندان این کشور اخطار داده که تاکنون هیچگونه مجوزی در خصوص فعالیت نهادها و شرکتهای مرتبط با ارزهای دیجیتال صادر نکرده است.
مفهوم بیتکوین و به طور کلی رمزارز در بازار مالی هند کاملا جدید است، ظاهرا دولت این کشور هنوز مالیات ارزهای دیجیتال را در قوانین اساسنامه خود وارد نکرده است.
با این حال نمیتوان اخذ مالیات بر ارز دیجیتال را به طور کلی در کشور هند منتفی دانست، زیرا قوانین مالیات هند همواره درصدد اخذ مالیات بر درآمد دریافتی، صرف نظر از شکل درآمد بوده است.
بر طبق گزارشات جدید قانونگذاران هند در تلاش ایجاد ممنوعیت گسترده در زمینه ارزهای دیجیتال از جمله در حوزه استخراج، معامله، انتقال، نگهداری و صدور رمزارز هستند.
مالزی
مالزی یکی از کشورهای پیشتاز در زمینه استفاده از ارزهای دیجیتال در جهان اسلام است. این کشور در اسفند ۱۳۹۶ اولین پول دیجیتال «اسلامی» را در جهان معرفی کرد.
در حال حاضر، ارزهای دیجیتال به صورت قانونی برای معامله در صرافیها مورد استفاده قرار میگیرند و قابل تعویض با هرگونه پول هستند.
دولت مالزی میکوشد قانونگذاریهای لازم جهت شفافیت ارز دیجیتال مانند بیتکوین، اتریوم و ریپل را انجام دهد.
همچنین هرگونه فعالیت در خصوص ارزهای دیجیتال، به منظور جلوگیری از هرگونه پولشویی، فعالیتهای تروریستی اقتصادی و فعالیتهای خلاف شرع، باید تحت نظارت گروه گزارش سازمان پولشویی دولت مالزی قرار گیرد.
به تازگی بانک «کنانگا» که یکی از بزرگترین بانکهای مالزی است، اعلام کرده که ۱۹ درصد از سهام یکی از صرافیهای رمز ارز در این کشور مالزی را خریداری کرده و از این طریق به سرمایهگذاری در حوزه ارزهای دیجیتال وارد شده است.
در حال حاضر مالزی و ژاپن همکاریهای موثری در زمینه استفاده از ارزهای دیجیتال انجام داده اند و میکوشند همکاریهای مشترکی در زمینه ایجاد بستری برای انجام معاملات آنلاین با استفاده از ارزهای دیجیتال در مالزی انجام دهند.
بریتانیا اقداماتی را برای محافظت در برابر فروپاشی «داراییهای تسویه حساب دیجیتالِ» سیستمیک پیشنهاد میکند.
پس از فروپاشی اخیر TerraUSD، (استیبل کوین برجسته با دلار آمریکا) دولت بریتانیا در حال مشورت در مورد اقدامات جدید برای وارد کردن شرکتهای سیستمیِ «دارایی تسویه دیجیتال» در رژیم ویژه مدیریتی است که برای سیستمهای پرداخت سیستمیِ سنتی قابل اعمال است. این پیشنهادها تعدادی سوال را به خصوص در رابطه با دامنه و اهداف مطرح میکند.
پاسخ نظارتی به سقوط TerraUSD
چند ماه گذشته، یک «استیبل کوین» با الگوریتمی بسیار شاخص (TerraUSD) همراه با ارز دیجیتال خواهر خود، لونا، سقوط آزاد کرد. این حادثه موجی از شوک را در سراسر بازار ارزهای دیجیتال ایجاد کرد و نگرانی بسیاری از رگولاتورها را در مورد خطرات احتمالیِ سرایت این موضوع به بخشهای دیگر بازار تقویت کرد. در بریتانیا، سازمان FCA به سرعت خطرات سرمایهگذاری در داراییهای رمزنگاریشده را به مصرف کنندگان یادآوری کرد. با توجه به تلاشهای اخیرش برای معرفی بریتانیا به عنوان کشور پذیرای کسبوکارهای کریپتویی، گمانهزنیهای زیادی در مورد اینکه چگونه دولت ممکن است واکنش نشان دهد، وجود داشت . اکنون دولت یک مقاله مشورتی منتشر کرده است. طرحهای پیشنهادی برای کاهش ریسکهای مالی با وارد کردن شرکتهای سیستمیِ «دارایی تسویه دیجیتال» به رژیم مدیریت ویژه زیرساخت بازار مالی (FMI SAR).
FMI SAR چیست؟
بریتانیا دارای «رژیمهای اداری ویژه» برای مقابله با ورشکستگی نهادهایی مانند بانکها و زیرساختهای بازار مالی است، که در آن فرآیند معمول اداری به بهترین نحو منافع عمومی را تامین نمیکند. سیستمهای پرداخت سنتی که بهعنوان «سیستمی» (Systemic) شناخته میشوند در FMI SAR قرار میگیرند. اگر چنین سیستم پرداختی شکست بخورد، FMI SAR از مدیر میخواهد که یک برنامۀ تداوم خدمات (یعنی ادامه ارائه خدماتِ شرکتِ ورشکسته) را دنبال کند، حتی اگر این به نفع طلبکاران نباشد. این برای کاهش خطر اختلال شدید در بخش مالی گسترده تر طراحی شده است. بانک انگلستان بر مدیران نهادهایی که در محدوده FMI SAR قرار دارند، نظارت و اختیار هدایت دارد.
پیشنهادات برای تمدید و اصلاح FMI SAR
دولت پیشنهاد میکند قانونی تصویب کند تا:
مشخص کند که شرکتهای دارایی تسویه حساب دیجیتال سیستمی (غیر بانکی) عموماً در محدوده FMI SAR قرار میگیرند و
اصلاحاتی در رژیم FMI SAR به منظور معرفی یک برنامه اضافی برای مدیران در این موارد انجام دهد.
این پیشنهاد در نظر دارد که بانک انگلستان تنظیمگر اصلی باشد اما با توجه به احتمال همپوشانی نظارتی، موظف به مشورت با FCA خواهد بود.
«دارایی تسویه حساب دیجیتال» و «شرکت نظام مند DSA» چیست؟
طرح پیشنهادی، «دارایی تسویه حساب دیجیتال» را با عبارات مبهم تعریف میکند. آنچه واضح است این است که این مفهوم گستردهتر از مقوله «داراییهای رمزنگاریِ پرداخت» است که باید تحت رژیمهای پول الکترونیکی و خدمات پرداخت تنظیم شوند. دولت قبلاً گفته بود که این دسته شامل استیبل کوینهای الگوریتمی (مانند DAI و USTC) نمیشود. در مقابل، اصطلاح «داراییهای تسویه دیجیتال» شامل «اشکال گسترده تری از داراییهای دیجیتالی مورد استفاده برای پرداخت/تسویه حساب» در کنار داراییهای رمزنگاری شدۀ پرداخت میشود.
گفته شده است که اصطلاح «شرکتهای DSA سیستمیک» به «سیستمهای پرداخت DSA سیستمیک و/یا اپراتور چنین سیستمی یا ارائهدهنده خدمات DSA سیستمیک» اشاره دارد. این پیشنهاد خاطرنشان میکند که «یک سیستم پرداخت، وقتی سیستمی به حساب میآید که نقص در طراحی آن یا اختلال در عملکرد آن ثبات سیستم مالی بریتانیا را تهدید کند یا عواقب قابلتوجهی برای مشاغل یا سایر ذینفعان داشته باشد».
برنامه اضافی برای مدیران شرکتهای DSA سیستمیک
در حالی که تداوم خدمات به عنوان یک هدف مهم در اداره یک شرکت سیستمی DSA در نظر گرفته شده است، دولت میخواهد یک هدف یا برنامه اضافی را تحت عنوان «پوشش بازگشت یا انتقال وجوه و داراییهای حضانتی» معرفی کند. این امر منعکسکننده این واقعیت است که برخلاف شرکتهای پرداخت سنتی، DSAها ممکن است به کاربران اجازه دهند «ارزشی را ذخیره کنند که سپس برای جابهجایی وجوه بین داراییهای رمزارزی بدون تبدیل به پول فیات استفاده میشود». این موضوع سوالات زیادی را ایجاد میکند. به طور خاص، در مورد یک استیبل کوین الگوریتمی که ارزش بازار بالایی ندارد و دارای هیچ حقوق یا منافع قانونی در رابطه با پول فیات نیست، چه «وجوهی» برای «بازگرداندن یا انتقال» در نظر گرفته شده است. توسط چه کسی؟ پیشنهاد ارائه شده اطلاعات کمی در مورد این نوع مسائل ارائه داده است.
در دنیای پر هیاهوی اقتصاد، افراد همواره بهدنبال این هستند که دارایی خود را به شکلهای دیگر تبدیل و از این طریق سود بهدست آورند. تبدیل پول به خانه، خانه به ماشین و این روزها تبدیل دارایی به ارزهای دیجیتال همه از روشهاییست که افراد برای حفظ ارزش سرمایه خود از آن بهره میبرند. اما این روزها ما با یک روش جدید تبدیل دارایی بهنام توکنیزه کردن روبهرو هستیم. اگر با مفهوم توکن چیست و چه کاربردهایی دارد آشنا باشید، قطعاً میدانید که یکی از مهمترین کاربردهای توکن، تعویضپذیری است و در جدیدترین عملکرد آن، افراد میتوانند هر چیزی را به توکن تبدیل کنند. برای اینکه بیشتر با مفهوم توکنیزه کردن و کاربردهای آن آشنا شوید، ادامه این مقاله را اصلا از دست ندهید.
توکنیزه کردن چیست؟
توکنیزه کردن (Tokenization) یا توکنایز دارایی، فرایند جایگزینی دادههای حساس (مانند یک شماره حساب بانکی) است که تمام اطلاعات ضروری را بدون به خطر انداختن امنیت آنها حفظ میکند. در حقیقت توکنسازی نوعی رمزگذاری بهحساب میآید با این تفاوت که در رمزگذاری دادههای قابل خواندن تبدیل به یک متن نامفهوم شدهاند اما در توکنسازی دادههای حساس به مقادیر غیرحساسی بهنام توکن جایگزین میشوند. توجه داشته باشید که توکنها حاوی دادههای اصلی نیستند، اما معمولاً کاراکترها یا قالببندی مشابهی با آن دارند.
توکنها میتوانند معرف حق مالکیت داراییهای محسوس مانند آثار هنری باشند یا میتوانند مالکیت داراییهای نامشهود مانند سهام یک شرکت یا حق رای را نمایندگی کنند. اما بهطور کلی توکنسازی میتواند برای هر چیزی که ارزشمند تلقی میشود رخ دهد.
پس از توکنیزه کردن داراییها، از توکنها میتوان برای انتقال مالکیت یک دارایی، پرداخت و تکمیل سایر وظایف مالی استفاده کرد. مشهورترین نمونه توکنسازی این روزها بیتکوین، محبوبترین ارز رمزنگاری شده است، که با توکن مقدار دارایی بیتکوین یک شخص را نشان میدهد.
یک سیستم توکنسازی، دادههای اصلی را به یک توکن پیوند میدهد، اما دیگر هیچ راهی برای رمزگشایی توکن و آشکار کردن دادههای اصلی وجود ندارد. هدف این کار در واقع به حداقل رساندن حجم دادههایی است که یک کسبوکار باید در اختیار داشته باشد. همین امر باعث شده تا توکنیزه یک روش محبوب برای کسبوکارهای کوچک و متوسط تبدیل شود تا امنیت معاملات کارت اعتباری و تجارت الکترونیک خود را تقویت و در عین حال هزینه و پیچیدگی انطباق با صنعت، استانداردها و مقررات دولتی را نیز به حداقل برسانند.
توکنیزه کردن از کجا شروع شد؟
ساخت توکنهای دیجیتال برای اولین بار در سال ۲۰۰۱ توسط کمپانی TrustCommerce و برای محافظت از اطلاعات کارتهای اعتباری مشتریان ایجاد شد. پیش از ظهور این فناوری، بانکها یا صندوقهای مالی دادههای دارنده کارت را در سرورهای خود ذخیره میکردند؛ این یعنی هر کسی که به سرورهای آنها دسترسی داشت میتوانست شمارههای کارت اعتباری مشتریان را مشاهده یا از آنها استفاده کند.
برای حل این مشکل، TrustCommerce سیستمی را توسعه داد که در آن شماره حسابهای اولیه (PAN) با یک عدد تصادفی به نام توکن جایگزین میشدند. با این سیستم صندوقدارها میتوانستند هنگام پذیرش پرداختها، آنها را بهصورت توکن ذخیره و به مرجع اصلی ارسال کنند. همچنین هر کاربر برای بازیابی توکنها و مشاهده دادههای ایمنسازی شده، نیاز به دسترسی به نشانههایی دارد که به نسخههای اصلی متصل هستند. در غیر این صورت، نه کاربر و نه هیچکسی نمیتواند رمز را برای مشاهده دادهها پیدا کند.
با گذشت زمان، هنگامی که همه مفید بودن توکنها را تایید کردند و متوجه افزایش نگرانیها در مورد امنیت داراییهای مالی و الزامات نظارتی شدند، بسیاری از شرکتها از نسل اول فناوری توکن استفاده کردند و راهحلهای مشابهی نیز ارائه دادند.
انواع و کاربردهای توکنیزه کردن کدام است؟
برای این که بتوانیم بهخوبی با انواع Tokenization آشنا شویم، باید ابتدا آن را به دو دسته توکنسازی در بلاکچین و غیر بلاکچین تقسیمبندی کنیم و سپس با کاربرد توکنیزه کردن نیز بیشتر آشنا شویم.
توکنسازی در بلاکچین
توکنیزاسیون قابل تعویض: اولین نوع توکنهای استاندارد بلاکچین هستند. این توکنها ارزشهای یکسانی دارند و میتوانند بهراحتی جایگزین یکدیگر شوند.
توکنیزاسیون غیرقابل تعویض: نوع غیرقابل تعویض که به آن توکن غیر مثلی نیز گفته میشود استفاده چندانی در بلاکچین ندارد اما در عوض برای مالکیت یک دارایی مانند یک نقاشی یا خانه مورد استفاده قرار میگیرد و ارزش آن را نیز، دارایی مربوطه تعیین میکند.
توکنیزاسیون حاکمیتی: این توکنها نشاندهنده حق رای هستند و میتوانند برای رای دادن و همکاری در یک سیستم بلاکچینی استفاده شوند.
توکنیزاسیون کاربردی: کاربرد این توکنها برای دسترسی به محصولات و خدماتی خاص در یک بلاکچین است. بنابراین میتوان از آنها برای تکمیل اقداماتی مانند پرداخت هزینه تراکنش یا راهاندازی یک بازار غیرمتمرکز استفاده کرد.
توکن سازی غیر بلاکچین
Vault: این نوع توکنسازی برای محافظت از اطلاعات پرداخت تراکنشها است و پردازش تراکنشها را بدون نیاز به شماره کارت اصلی یا دادههای دیگر انجام میدهند.
Vaultless: توکنیزاسیون vaultless برای پردازش پرداخت بهکار میرود با این تفاوت که از دستگاهها و الگوریتمهای رمزنگاری برای تبدیل دادهها به یک توکن استفاده میکند.
پردازش زبان (Natural language processing): این نوع توکنسازی اطلاعات را به عبارات سادهتر تقسیم میکند تا توسط کامپیوتر قابل درک باشد.
فرآیند Tokenization چگونه کار میکند؟
فرآیند Tokenization به پردازش پرداختها نیاز دارد تا یک کارت اعتباری یا شماره حساب با یک توکن جایگزین شود. توکنی که از این طریق بهوجود میآید، هیچ استفادهای به جز ایمنسازی ندارد و به حساب کاربری یا فردی متصل نیست. توکنها را میتوان با استفاده از تکنیکهایی مانند توابع رمزنگاری برگشتپذیر، توابع غیرقابل برگشت یا اعداد تولید شده، به روشهای مختلفی و بهصورت تصادفی ایجاد کرد.
در توکنسازی از آنجا که از اطلاعات حساس شما در یک صندوق مجازی محافظت میشود، به سازمانها این امکان را میدهد تا دادههای خود را از طریق شبکههای وایرلس بهصورت کاملا ایمن انتقال دهند. البته به این نکته باید اشاره کنیم، برای این که توکنیزه کردن موثر باشد، سازمانها باید از یک درگاه پرداخت که امکان پرداخت مستقیم یا پردازش کارت اعتباری را فراهم میکند، برای ذخیره ایمن دادههای حساس استفاده کنند. توکنها به منبع اصلی اطلاعات تراکنشها که در یک دفتر کل غیرمتمرکز به نام بلاکچین است متصل میشوند. این امر در حقیقت مالکیت یک دارایی را تضمین میکند.
مزایای توکن سازی
بهطور خلاصه، توکنسازی میتواند نقدینگی را بهبود بخشد، تراکنشهای مالی را راحتتر و به تضمین حقوق مالکیت داراییها کمک کند. توکنیزه شدن دادهها در نوع غیر بلاکچین مانند یک سد در مقابل دسترسی هکرها به اطلاعات و داراییهای دارنده کارت عمل میکند و در مقایسه با سیستمهای قدیمیتری که در آن شماره کارت اعتباری در پایگاههای داده ذخیره آزادانه از طریق شبکهها مبادله میشد، امنیت بهتری دارد.
با توکنسازی در بلاکچین، از آنجایی که دیگر نیازی نیست توکنها در بازارهای سرمایهگذاری سنتی معامله شوند، بخش زیادی از فرآیندهای طولانی که در سرمایهگذاری اوراق بهادار سنتی یا خرید داراییهای بزرگ وجود دارد نیز حذف میشد. به عنوان مثال، خرید یک توکن که نشاندهنده مالکیت املاک و مستغلات است، فرآیندی بسیار سریعتر از خرید ملک غیرتوکن شده خواهد بود.
علاوه بر این، حذف بخشهای سرمایهگذاری نهتنها به کاهش هزینههای کلی بلکه به صرفهجویی در زمان نیز کمک میکند. همچنین توکنها در دسترس مخاطبان بسیار بیشتری هستند و حتی کسانی که قصد سرمایهگذاریهای بزرگ ندارند میتوانند از آنها استفاده کنند. بنابراین، بازار میتواند نقدشوندهتر شود و بهدنبال آن کاربران میتوانند فرصتهای سرمایهگذاری بیشتری بهدست آورند.
در کنار تمامی مزایایی که نام بردیم توکنسازی میتواند امنیت تاریخچههای توکن در معاملات آن را نیز افزایش دهد. بهعنوان مثال، اگر کسی بخواهد مالکیت یک توکن را زیر سوال ببرد، از آنجا که بلاکچین سابقه تمام تراکنشهای مرتبط با آن را ذخیره کرده میتواند با سند مالکیت آن را تایید یا رد کند.
در مجموع مزایای توکنیزه کردن بهطور خلاصه شامل:
سازگاری بیشتر با سیستمها
نیاز به منابع کمتر نسبت به رمزگذاری
افزایش اعتماد مشتری به دلیل یک لایه امنیتی اضافی در وبسایتهای پرداختی
تامین امنیت پرداخت
کاهش مراحل مربوط به رعایت مقررات PCI DSS
تسهیل پرداختهای ارز دیجیتال و سایر ارزها با پیشبرد فناوریهای جدید مانند کیف پول موبایلی
چالشهای پیش روی توکنیزه کردن دارایی ها
همانطور که جهان خود را با فناوری بلاکچین و برنامههای آن وقف میدهد، پروژههای مرتبط با آن مانند توکنسازی نیز به قوانین و مقررات جدیتری نیاز پیدا میکنند. در واقع پروژههایی مانند Tokenization ممکن است عملکردی مشابه اوراق بهادار سنتی داشته باشند اما قوانین آنها را ندارند و این میتواند به یک مشکل تبدیل شود.
برای نمونه یکی از نگرانیهای اصلی در مورد ساختن توکن از داراییها، نحوه مدیریت آنهاست. تصور کنید هزاران سرمایهگذار بهطور جمعی صاحب یک هتل توکنسازی شده باشند، چه کسی باید آن هتل را مدیریت کند؟
علاوه بر این، اگر داراییهای زیربنایی پشت یک توکن گم شوند، برای مثال توکنی که پشتوانه آن طلا است، چه اتفاقی میافتد؟
بنابراین آنطور که مشخص است، بلاکچین اگرچه بهعنوان یک سیستم غیرمتمرکز شناخته میشود اما همچنان به یک شخص ثالث یا یک سیستم متمرکز نیاز دارد. پس باید ببینیم در آینده چه اتفاقها و راهحلهایی برای نقصهای توکنیزه کردن داراییها ارائه میشود.
توکنیزه کردن؛ روشی جدید در سرمایهگذاری و معاملات
طی سالهای اخیر توکنسازی کمک زیادی به امنیت اطلاعات کسبوکارها کرده و اکنون، با گسترش توانایی تجارت مالکیت داراییها در سرتاسر جهان دریچهای تازه در حوزه سرمایهگذاری گشوده است. با این حال، هنوز موانع زیادی بر سر راه کاربردهای توکنیزه کردن وجود دارد که مانع دستیابی آن به پتانسیل کامل خود بهعنوان نوعی سرمایهگذاری میشود.
با ظهور توکنسازی و افزایش مقبولیت آن میان مردم، بسیاری از کشورها نیز در حال تغییر قانون و مقررات سختگیرانه خود در مورد سرمایهگذاری هستند و تلاش میکنند خود را با این تکنولوژی جدید سازگار کنند. همچنین افراد علاقمند به سرمایهگذاری در حوزههای مختلف که پیش از این با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکردند، به کمک Tokenization داراییها دیگر موانع گذشته را پیش روی خود نمیبینند و سودهای کلان نیز بهدست میآورند. در این مقاله از بلاگ والکس سعی کردیم نگاه جامعی به حوزه توکنسازی بیاندازیم و با فناوریهای آینده سرمایهگذاری آشنا شویم. امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشد.
به گفته توسعهدهنده مستقل Udi Wertheimer، انافتیهای بیتکوین با بهبود امنیت و ایجاد انگیزه برای توسعهدهندگان در شبکه، تأثیر مثبتی بر اکوسیستم بیتکوین خواهند داشت.
تعداد Ordinalsهای تازه ایجاد شده که به آنها «کتیبه» (inscriptions) نیز گفته میشود، در هفتههای اخیر افزایش یافته و باعث افزایش کارمزد تراکنشها و متوسط اندازه بلوک در بلاکچین بیتکوین شده است.
به گفته Wertheimer، انافتیهای بیتکوین برای بودجه امنیتی بیتکوین مفید خواهند بود: با افزایش کارمزد تراکنشها، ایجاد Ordinals به استخراج کنندگان انگیزه میدهد تا شبکه را ایمن کنند در حالی که درآمد حاصل از پاداش استخراج با هر نصف شدن بیتکوین کاهش مییابد.
ورترمر در مصاحبه اخیر با کوین تلگراف توضیح داد: «از آنجایی که فضای بلوک کم است و تقاضا برای مواردی مانند کتیبهها وجود دارد، امید زیادی وجود دارد که افرادی بخواهند برای حفظ امنیت شبکه بیتکوین، هزینه بپردازند.
همچنین، Wertheimer خاطرنشان کرد، Ordinals مورد استفاده جدیدی را ارائه میکند که ساختن بر روی بیتکوین را از نظر تجاری سودآور میکند.
او گفت: «با این استقبال از Ordinals و کتیبهها، من انتظار دارم که اکوسیستم بسیار بزرگی در اطراف آن ساخته شود.»
Wertheimer این تصور را که توسط برخی از توسعه دهندگان هسته بیتکوین وجود دارد مبنی بر اینکه ایجاد NFTها، مورد استفادۀ مناسبی برای بیتکوین نیست، رد میکند. به گفته او، در سالهای اخیر توسعهدهندگان هسته بیتکوین «آنچه کاربران واقعی بیتکوین میخواهند را نادیده گرفتهاند».
شبکه لایتنینگ در سال 2015 ایجاد و به عنوان یک پروتکل لایه دوم طراحی شد که به مقیاس پذیری تراکنشهای بیتکوین به منظور کاهش هزینههای کاربر و امکان تراکنشهای آنی کمک میکند.
شبکه لایتنینگ لایه دویی است که بر روی بلاکچین بیتکوین عمل میکند و مستقیماً به آن متصل میشود و به میلیونها تراکنش در ثانیه اجازه میدهد و به حل مشکل مقیاس پذیری بیتکوین کمک میکند.
وقتی با شخصی از طریق لایتنینگ تراکنش میکنید، فقط هنگام باز کردن و بستن کانال، تراکنشهای لایه پایه بیتکوین را انجام میدهید. در حالی که کانال باز است، میتوانید هزاران تراکنش خرد را فوراً با کارمزدهای بسیار ناچیز (اغلب کمتر از یک پنی) ارسال کنید.
علاوه بر این، میتوانید برای کسانی که مستقیماً به آنها متصل نیستید، وجوه ارسال کنید. تصور کنید که به مدرسه ابتدایی میروید و با دوستان خود یک بازی تلفنی انجام میدهید. برای اینکه فردی که در انتهای خط قرار دارد پیام را دریافت کند، باید آن پیام را برای شخص کناری خود زمزمه کنید، سپس او آن را به فرد کناری خود منتقل میکند، و این زنجیره همینطور ادامه پیدا میکند.
از آنجایی که در پایان به آن شخص متصل نیستید، نمیتوانید پیام را فقط برای او زمزمه کنید – ابتدا باید آن را به شخص دیگری منتقل کنید. کانالهای لایتنینگ به طور مشابهی کار میکنند، زیرا میتوانند تراکنشها را از طریق کانالهای مشترک، به روشی بدون نیاز به اعتماد (Trustless)، «انتقال» دهند. به عنوان مثال، زمانی که میخواهید پرداخت لایتنینگ را برای یک فروشنده کالا ارسال کنید، نیازی به باز کردن یک کانال مستقیم با آنها ندارید. در عوض، شبکه لایتنینگ، سریعترین مسیر را برای انتقال پرداخت شما پیدا میکند و فرآیند تراکنش را آسان میکند.
آینده شبکه لایتنینگ بیتکوین Bitcoin Lightning Network
هنگامی که بیتکوین در عمل و به طور واقع بینانه مقیاس پذیر میشود، مردم واقعاً نیازی به دانستن دقیق نحوه انجام این پرداختها نخواهند داشت – درست مانند اینکه شما احتمالاً دقیقاً نمی دانید کارتهای بانکی و پرداختهای حواله چگونه تسویه میشوند.
با وجود اینکه لایتنینگ هنوز یک سیستم نسبتاً نوپا است، اما با سرعت زیادی در حال توسعه میباشد. در حال حاضر، به طور انبوه توسط مردم برای پرداخت انعام یا پرداختِ آنی با بیتکوین برای کالاهای مصرفی (به طور مثال در کشور السالوادور) استفاده میشود.
با راهحلهایی مانند لایتنینگ، آلتکوینهای دیگری مانند لایتکوین یا بیتکوین کش که ادعا میکنند مشکل مقیاسپذیری را حل میکنند، بیاهمیت میشوند.
بیتکوین یک طوفان بارانی است، در حالی که فیات (پولهای با پشتوانه بانکی) خانهای متزلزل که هر لحظه آماده سقوط است. همچنان که جهان به لایتنینگ و چگونگی کمک به مقیاس پذیری بیتکوین در یک کشور کوچک سرگرم است، من امیدوارم که این امر توجه سایر دولتها را نیز جلب کند تا در به کارگیریِ این ارز سالم و غیرمتمرکز با همین روش اهتمام ورزند.
ما باید همواره با افزایش دانش و آگاهی خود در زمینه امنیت فضای سایبری و اجرای بهترین شیوههای امنیت اینترنتی، مانند استفاده از تولیدکننده رمز عبور و فعال کردن احراز هویت دو مرحلهای برای حسابهای صرافی خود ادامه دهیم.
یک هشدار: برای اکثر مردم استفاده از کیف پولهای خود حضانتی کار سادهای نیست. برای صنعت کریپتو ضروری است که به توسعه و بهینهسازی تجربه کاربری برای کیف پول رمزارز ادامه دهد، اما همزمان، صرافیهای ارز دیجیتال را برای محافظت از وجوه افرادی که هنوز برای راه حلهای ذخیرهسازیِ خود حضانتی آماده نیستند، مسئول و پاسخگو نگه دارد. در نهایت، استقلال در عملکرد، هدف نهایی برای ایمنیِ بیتکوین و سایر رمزارزهای شماست پس به یاد داشته باشید که ابتدا برای یادگیری رمزارزها و آشنایی با مبانی و مفاهم امنیت دیجیتال وقت بگذارید.